عضو هیات مدیره انجمن متخصصان پوست ایران معتقد است اجرایی نشدن قوانین نظام سلامت و اختلاف نظر وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی برای اجرای این قوانین باعث شده تا سلامت مردم توسط افراد غیرمتخصص به خطر بیفتد.
گروه سلامت خبرگزاری فارس - محمد رضازاده: بازپرس جنایی اواسط آبان امسال گزارش سه مرگ زیر تیغ جراحی را دریافت کرد؛ سه مرگ پیاپی در سه مرکز جراحی متفاوت. یکی از پروندههای هولناک مرگ در راه زیبایی نیز مربوط به مرگ زنی در یکی از مراکز زیبایی بود که به بهانه بوتاکس راهی آنجا شد اما جنازه سوختهاش سر از بیابانهای کرج درآورد.
واقعیت این است که روزانه صدها مورد جراحی و تزریق برای زیباتر شدن افراد انجام میگیرد و در این میان خطر در کمین همه افرادی است که خود را به دست کسانی بسپارند که صلاحیت کافی ندارند یا آنطور که نایب رییس انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران گفته «در فضای مجازی به تبلیغ فعالیت خود میپردازند، بدون آنکه صلاحیت روشن و کافی داشته باشند». سید نجات حسینی در همین زمینه اعلام کرده است که حدود ۶ هزار صفحه (پیج) شامل پزشکان با صلاحیت و فاقد صلاحیت کافی و یا افراد غیرپزشک (مداخلهگران) وجود دارد که به تبلیغات برای انجام جراحیهای زیبایی میپردازند و پلیس فتا باید به این موارد نظارت و رسیدگی کند.
در همین راستا و درخصوص چرایی عدم اجرای قوانین این حوزه با مرتضی حیدری، بازرس و عضو هیات مدیره انجمن متخصصان پوست ایران گفتوگو کردیم.
در این خصوص باید به چند نکته اشاره کرد، مشکلی که در حال حاضر در کشور ما ایجاد شده است بیشتر قوانینی است که در نظام درمان حاکم است. در حقیقت ما دو سویه قوانین داریم که قسمتی از آن را وزارت بهداشت به عنوان فرمانده اصلی کارهای پزشکی هدایت میکند اما چالشی داریم با گروهی که خود پزشکها به عنوان یک انجمن صنفی به اسم نظام پزشکی تشکیل دادهاند و از همین جا چالش اصلی ما شروع شده است.
یعنی قوانین بالا دستی که باید وزارت بهداشت، قسمت نظارت بر درمان تعیین کند اجرایی نمیشود. در سالهای اخیر خیلی از قوانین اعلام شده اما اجرایی نشده است. ما یک گروه صنفی به نام نظام پزشکی میشناسیم که در حقیقت گروه تعیین کننده آن خود نماینده پزشکان است که مثل مجلس عوام ایجاد شده است و مثل نخبهها انتخابی نیست که دستور بالاسری داشته باشد. خود پزشکان رأی میدهند بر حسب این که چه گروهی تعدادشان بیشتر باشد.
بله. مثلا در انتخابات نظام پزشکی، ممکن است ۲۰ هزار نفر شرکت کنند که ۱۵ هزار نفر پزشک عمومی باشند و ۵ هزار نفر رشتههای دیگر. عملا در قسمت نظام پزشکی کارها متفاوت از حکم تصویبی وزارتخانه انجام میشود. مثلا از سال ۶۹ به بعد بارها حکمهای مختلف دادند اما این قوانین به تعداد زیاد از سمت نظام پزشکی نقض شده است.
چالش اصلی ما اکنون این است که بین رأیهایی که در نظام پزشکی تأیید میشود و رأیهایی که وزارتخانه حکم میکند اختلاف نظر وجود دارد. یعنی چالش در سطح وزارتخانه و نظام پزشکی وجود دارد.
صحیح است، چالش دوم این است که پزشک درآمد کمی دارد و قسمت زیبایی بسیار درآمدزا است. سیستم نظام پزشکی ما قانونمند نیست و تکلیف هیچ یک از پزشکان مشخص نیست. مثلا طرحی مثل پزشک خانواده تصویب میشود که باید همه پزشکهای عمومی را در آن قرار دهند و حمایت مالی کنند.
این طرح سالیان است که اجرایی نمیشود و در نتیجه پزشکی که باید درآمد خود را از سیستم دولتی دریافت کند عملا گرایش به رشتههای درآمدزا پیدا میکند. سادهترین کار هم شاید از دید آنها آمدن در رشتههایی مثل پوست و ترک اعتیاد برای داشتن یک منبع درآمد است. ابتدا این مشکل با پزشکی عمومی شروع شد اما رفته رفته مشکل بزرگتر شد.
چالش ما از اینجا شروع شدکه اول با یک گروه کوچکی مواجه شدیم که کارهای زیبایی میکردند اما در ادامه به رشته های دیگر و تکنسینها بسط پیدا کرد و بعد از آن هم به سالنهای آرایشی رسید. مثلا در سالنهای زیبایی جراحی پلک، کار با دستگاه لیزر و غیره انجام میشودکه این چالشها در پی آن قوانین ایجاد شد.
از طرفی بازار تبلیغات کاذب در فضای مجازی نیز به شدت زیاد شده است. مردم هم نمیتوانند فرق پزشک متخصص با غیر متخصص را تشخیص دهند. چالشهای ما بسیار زیاد است. یک قسمت کار، آموزش پزشکان است. ایرادی ندارد که تمام پزشکان این موارد را یاد بگیرند اما به عنوان یک قانون کلی باید فیلتری در انجام کارها وجود داشته باشد. مثلا یک پزشک عمومی میتواند عمل جراحی آپاندیس را ببیند اما قوانین باید این طور باشد که آیا این پزشک میتواند این عمل را انجام دهد یا خیر.
قوانین باید از بالادستی اصلاح شوند. مثلا سال ۱۴۰۱، معاونت درمان وزارت بهداشت ابلاغیه زد اما این ابلاغیه جور دیگر تفسیر شد. یک قسمت بسیار مهم در مورد قوانین اجرای آنها است. این هم یک چالش است. باید علاوه بر تصویب قانون، واحدهای اجرایی آن نیز اعلام شود. مثلا وزارتخانه اعلام میکند همه طبق دورههای آموزشی خود باید کار کنند. با آن شرایط دیگر چالش زیادی ایجاد نمیشود. دورههای آموزشی، مشخص میشود و وزارتخانه قوانین تصویب میکند این رشته میتواند به این عملهای جراحی دست بزند.
قانون تصویب که شد چه کسی باید اجرا کند؟ پلیس، قوه قضائیه و.. همه این موارد باید تعریف شود و چون این قوانین از بالا صادر میشود اما در پایین عملا اجرا نمیشود، باعث سوء استفاده از قوانین میشود.
جنگ ما بین پزشک عمومی و متخصص نیست بلکه فضایاهای تبلیغاتی غلط است که در جامعه رواج پیدا کرده است. به عنوان مثال، صدا و سیما یک متخصص لیزر را که در واقع دکترای فیزیک دارد و پزشک نیست، در برنامه پزشکی میآورند و از این طریق تبلیغات دستگاه لیزر شرکتش را میکنند. این ساختار فاجعه است و برنامه تلویزیون چالش برانگیز میشود و شخصی را دعوت میکند که پزشک نیست. در برنامه زنده برای این گروه تبلیغات شرکتی میکنند.
نکته مهم این است که جنگ بین رشتهای فقط در تخصص پوست نداریم. در رشتههای دیگر هم داریم اما چون صحبت سر زیبایی میشود جنگ بین رشتهای است. از واژه جنگ استفاده میکنم زیرا با سلامت جامعه بازی میشود. مردم را به سمت عملهای جراحی نا به جا سوق میدهند و با چهرههایی مواجه میشویم که نابود شده است و هیچ کس هم پاسخگو نیست.
همه میتوانند هر آموزشی را ببینند اما همه نباید هر کاری را انجام دهند. این قوانین باید در کشور اجرایی شود و این چالشها را با گفت و گوی چند دقیقهای نمیتوان اصلاح کرد اما حداقل برای مردم روشنگری میشود.
این مسئله باید حتما از طریق وزارتخانه و نظام پزشکی حل شود و مشکلی داریم که این دو نهاد همکاری خوبی با هم ندارند. باید نام پزشک اعلام شود و مدرک تخصص را بنویسند. مشکلی الان وجود دارد که با انجمن پزشکان عمومی باید این چالش حل شود، اضافه کردن عنوان گمراه کننده است (مثل دکترای پوست، مو و ناخن) که مردم نمیتوانند متوجه شوند که این شخص یک پزشک عمومی است و متخصص نیست.
باید قوانین بالادستی اصلاح شوند. جمله من به این معنا نیست که حتما متخصص پوست باید عمل زیبایی انجام دهد؛ خیلی از رشتهها هستند که میتوانند این عملها را انجام دهند. مانند جراح پلاستیک، جراح گوش و حلق و بینی، جراحی عمومی. اما روشنگری برای مردم که نوع تخصص و فیلد کاری مشخص شود برای ما مهم است که مردم آگاهی داشته باشند. رسانه های صوتی و تصویری، باید این کار را انجام دهند.
طبق مثال ذکر شده دکترای فیزیک را در صداو سیما به عنوان متخصص لیزر معرفی میکنند که در واقع جعل عنوان است. زیرا اصلا پزشکی نخوانده و از پزشکی سررشتهای ندارد. این فرد حق ندارد دستگاه لیزر را استفاده کند زیرا بیماریها را نمیشناسد و نمیداند که اگر شخصی بیماری زمینهای داشته باشد با آن لیزر، بیماری شعله ور میشود. پس عناوین مبهم مثل متخصص لیزر نباید استفاده شود.
الان دندانپزشکان معدودی هستند که بوتاکس تزریق میکنند. فیلر به لثه برای یک دندانپزشک متفاوت است با تزریق بوتاکس به ناحیه پیشانی که در این زمینه هیچ علمی ندارند.
باید قوانین از بالا اصلاح شود. یعنی وزارت خانه باید انرژی بیشتری بگذارد زیرگروههایش را تنظیم کند. چالشهای خود با نظام پزشکی را حل کند. اگر این موارد را اصلاح کنیم به سمت پایین خیلی راحت تر اصلاح میشود.
شکایت از پزشک معمولا به نظام پزشکی اطلاع داده میشود اما شکایت از افراد غیر پزشک مستقیما به پزشکی قانونی برده میشود. من ده سال کارشناس پزشکی قانونی بودم. آنجا یک روال اداری مشخصی دارد. تصاویر قبل و بعد از جراحی وجود دارد و در کمیسیونهای مختلف بحث میکنند. این سیستم پزشکی قانونی تقریبا قانونمند است.
اگر غیر پزشک دچار خطایی در کارهای زیبایی شود مجازاتش از یک تا 6 ماه زندانی هم است. اگر در آرایشگاه این اقدام انجام شود و اتفاقی برای شخص بیفتد، خیلی راحت میتوان شکایت کرد و قطعا پزشکی قانونی مجازات سختی برای این افراد در نظر گرفته است.
افرادی که میخواهند شکایت کنند، باید قانونی رفتار کنند و مستقیم به پزشکی قانونی مراجعه کنند پرونده تشکیل میشود و مجازات قابل قبولی برای متخلفان در این زمینه پیش بینی شده است.