عصر ایران؛ سروش بامداد- تصاویر مراسم بزرگداشت زندهیاد پروانۀ معصومی بازیگر فقید سینمای ایران که بعد از ظهر یکشنبه 12 آذر 1402 در مسجد بلال صدا و سیما برگزار شد و جداگانه منتشر شده و در پیوند با همین نوشته است از چند منظر قابل توجه و تأمل است:
۱. بر بالای مسجد بلال تصویر خانم معصومی را میبینیم. این در حالی است که در فرهنگ سنتی مذهبی -و نه آیینهای طبقه متوسط به خصوص بعد از ۲۵ شهریور -۱۴۰۱ وقتی بانویی درمیگذرد تصویر او را در مراسم قرار نمیدهند. (البته در برخی مناطق شمال خاصه در گیلان و حتی در روستاها تصاویر زنان فوت شده را در مراسم میگذاشتند و میگذارند).
اعلامیههای ترحیم را هم قطعا دیدهاید که به جای تصویر دختر یا بانوی درگذشته مینویسند: خواهر یا مادر و عکس گل در کادر میگذارند. این سنت اما در مسجد بلال شکسته شد و تصویر خانم معصومی را آن بالا آویختند. گاه حتی نام متوفای زن را هم نمینویسند. مشهورترین مورد تصویر سنگ قبر همسر آقای علم الهدی است که روی سنگ قبر هم نام خود او نیست و به این که همسر که بوده اشاره شده.
۲. استفاده از تصاویر آشناتر او به جای عکسی با چادر در محضر رهبری هم قابل توجه است و احتمالا به قصد ارتباط بیشتر مخاطب با او و این که خود گفته بود "باحجاب شدم اما چادری نشدم و آن مورد به اختیار خودم و به قصد احترام بیشتر بود".
۳. در این نراسم بیش از حضور همکاران و همصنفیها و هنرمندان و بازیگران و کارگردانان شاهد حضور پررنگ دولتیها هستیم. حتی در این فقره هم نفکیک شده. وزیران ارشاد دولت رییسی و دولت احمدی نژاد آمده بودند و وزیران ارشاد دولت های اصلاح طلب و اعتدالگرا نه. یک خط کشی پررنگ و کامل. البته پیداست که قلت جمعیت تشییع و تدفینکننده در قیاس با بانوی دیگری که دو روز قبل درگذشت (بیتا فرهی) با حضور دولتیها جبران نمیشود.
۴. این که یک خانم بازیگر درگذشته باشد و اغلب و بلکه همه تصاویر حاضران مربوط به حضور مردان باشد از شگفتیهای این مراسم است و جا دارد پرسیده شود مراسم ترحیم یک خانم فقط مردانه بوده است؟ حداقل خانم انسیه خزعلی یا خانم جمیله علم الهدی که باید میرفتند و شاید رفته بودند و عکسی ثبت نشده است.
۵. یک لحظه تصور کنیم زندهیاد پروانه معصومی بعد از وقایع سالهای ۸۸ و ۹۶ باب میل اصولگرایان موضع نمیگرفت و مثلاً مشخصاً لیلا حاتمی نازنین را سرزنش نمیکرد. آیا باز هم شاهد حضور صاحب منصبان در مراسم او بودیم یا به عکس، کیهان به تصاویر پیش از انقلاب او روی جلد مجله زنروز اشاره و تقبیح میکرد. یا به عکسی در صفی در جشنوارهای در مقابل فرح استناد میکردند؟ به آنها که با فرح عکسی در یک قاب نداشتند اتهام وابستگی به فرح میزد. از این خدا بیامرز که عکس هم موجود بوده و البته چنانکه قبلتر هم نوشته شد به دیدار در کاخ یا جای دیگر نرفته بود و در حاشیه یک جشنواره این دیدار رخ داده و تنها هم او نبوده است.
۶. هیچیک از این موارد اما به این معنی نیست که بزرگداشت بازیگری که در فیلمهای بیضایی بازی کرده و این اواخر دور از از هیاهو در روستایی در گیلان به پرورش گلوگیاه مشغول بود یا حضور مقامات دولتی و حکومتی در مراسم او کار پسندیدهای نیست. هم پسندیده است و هم با توجه به قلت هنرمندانی که در عین اعتبار و اشتهار هنری از دیدگاههای حاکم فرهنگی حمایت کنند قابل درک است. کما اینکه به یاد داریم روزی که حسن روحانی در سال ۹۲ به ریاست جمهوری انتخاب شد تمام رسانههای داخلی و اغلب روزنامههای معتبر دنیا این خبر را در صفحه نخست و با عکس او منتشر کردند چون به معنی تغییر سیاست تهاجمی به آشتی بود و کمی هم خاطره خرداد ۷۶ را تازه میکرد جز یک روزنامه!
تنها روزنامهای که عکس رییس جمهوری منتخب را در صفحه اول همان روز نیاورد روزنامه دولت (ایران/ دوره احمدینژاد) بود که عکس بزرگ صفحه اول آن به آقای خسرو معتضد - تاریخپژوه - اختصاص داشت. نه که قصهگوی خوشبیان تاریخ ایران و جهان از جنس آنان باشد بلکه به این سبب که دیگری را با مشخصات او نیافتهاند. درباره خانم معصومی هم کما بیش حکایت همین است تا با تجلیل از او هم جای خالی هنرمندان و علاقهمندان را پر کنند و هم چون دیگران کمتر همراهی کردهاند بگویند آنان قدر معدود افرادی مانند او را میشناسند.