عصر ایران ؛ امیر نیکرویان (روزنامه نگار) - گاهی و یا بهتر است بگوییم اکثر اوقات در تنگنا قرار گرفتن برخی موقعیت ها بهترین گزینه راه خروج از بن بست هاست .
در سال های اخیر متاسفانه عملکرد صدا و سیمای کشورمان رفته رفته رو به افول رفته تا جایی که میتوان به جرات ادعا کرد دیگر این روزها جذابیتی برای مخاطب ندارد و تنها گروهی اندکی که اغلب افراد مسن جامعه را تشکیل میدهند همچنان بیینده رسانه ملی کشور هستند و از آنجایی که عزم و ارده ای نیز برای جبران وجود نداشته،سریال ها و فیلم های پخش شده دیگر مانند گذشته طرفداران پر و پا قرصی ندارد و این نکته قابل کتمان نیست و کاملا محسوس در خانواده ها دیده میشود بنابراین در گام نخست باید پذیرفت که این اتفاق افتاده و اصل ماجرا را نمیتوان نادیده انگاشت!
از سوی دیگر زمان رد و بدل کردن فیلم های وی اچ اس و سپس دی وی دی و ...هم به صورت پنهان کردن در زیر پیراهن و یواشکی گذشته و بازار کاری برای کرایه دهندگان و فروشندگان فیلم ها در چمدان و کیف ها و یا ارائه مستقیم به درب منازل و..دیگر وجود نداردو مرسوم نیست.
از سوی دیگر نصب پوستر فیلم ها و فروش دی وی دی های خانگی هم از طریق سوپر مارکت های سر کوی و برزن به سرعت زمان خود را سپری کرده و امروز بازار جدیدی از فیلم و سریال و سرگرمی در قامت پلت فرم های نمایش خانگی پا به عرصه گذاشته اند که هم خلاء تمام این سال های صدا و سیما را پوشش میدهد و هم با تکیه بر بستر اینترنت در دسترس لحظه ای مخاطبین این دست سرگرمی قرار دارد و دیگر در بر پاشنه فناوری های قدیمی تر نمیچرخد .
در دنیایی که نگاه و حرکتش با سرعت روزافزون رو به جلو میرود و هر روز در هر عرصه جای کوچکترین تعللی خسارت محسوب میشود نمیتوان اصرار بر استفاده از داشته های سنتی داشت و به پیشرفت هم تراز با تکنولوژی جدید به چشم هوویی برای فرهنگ و تمدن نگریست !
این روزها با بالاگرفتن تب استقبال مخاطبین از سریال ها و فیلم های نمایش خانگی عده ای به صرافت افتادند تا با ان قلت های تکراری ناکارآمد نقش ترمزی برای متوقف کردن پیشرفت جامعه شوند و به بهانه حمایت از سیاست های حاکمیتی ، چوب لای چرخ پلت فرم هایی بگذارند که بی تردید تنها از زاویه کارآفرینی و اشتغال زایی دست کم میتواند بسیار جلوتر از مشاغل دیگری حرکت کند که البته الویت جامعه نیستند!
با کسب وخامت اقتصادی سینما حتما ماجرای معیشت هنرمندان و بازیگران و گردانندگان بدون حضور این پلت فرم ها به صورت فاجعه آمیز، باری میشد بر دوش حاکمیت و دولتی ها!
پلت فرم های حاضر رقیبان بلامنازع سریال های ترکیه ای در شبکه های ماهواره ای هستند که چه بسا اکثر آن ها با واقعیت جامعه ایران فاصله دارد و بهیچوجه نمیتواند الگوی مناسبی برای ارائه مدل و سبک زندگی به خانواده های ایرانی خصوصا جوانان باشد.
امروزه پلت فرم های مذکور توانسته اند مخاطبان بسیاری را نه تنها در ایران بلکه به لحاظ در دسترس بودن در تمام دنیا به خود جذب وجلب کند و علاوه بر بازارسازی و رونق اقتصادی حداقل ۶تا۷ هزار نفر شاغل در این حرفه، ترویج فرهنگ ایرانی و سبک زندگی مورد علاقه مردم را هدف قرار بگیرند حال آنکه هرچه این فرهنگ غنی تر و زیرپوستی تر به مخاطب القا شود قطعا تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت .
واما نهادهای نظارتی بر این پلت فرم ها از جمله "ساترا" میتواند نقش تسریع کننده امور در این رسانه ها را بازی کرده و مشوقی برای تولیدات با کیفیت تر و بیشتر این محصولات باشد نه آنکه به بهانه نظارت ، مانع تراشی هایی متعدد صورت گیرد که ( خدای ناکرده ) ریشه در اختلافات صدا و سیما و بخش خصوصی دارند .
بدون تردید نظارت یک رسانه ملی انحصاری و حاکمیتی بر رقبای خود در جذب مخاطب چندان معقول به نظر نمیرسد چرا که خود این نهاد نظارتی داعیه انحصار شکنی دارد و به منحصر بودن پلت فرم ها نقد جدی دارد!
در حالیکه بر اساس مجوزهای صادره خود "ساترا" تعداد سازندگان و تولیدکنندگان فیلم و سرگرمی در پلت فرم های نمایش خانگی به مراتب چندین برابر آن هایی است که هم اکنون در حال فعالیت در این مارکت هستند!بنابراین فضا برای رقابتی کردن هرچه بیشتر تولیدات باز است و مخاطب در انتخاب آنچه میخواهد ببیند مخیر است.
فارغ از نام پلتفرم میتواند آنچه را مد نظر دارد و برای خود میپسندد انتخاب کند از درام و اکشن گرفته تا کمدی و انیمیشن. لذا توصیه میشود از فرصت پیش رو استفاده شود و حاکمیت در این بستر علاوه بر احترام به اشتغالزایی و کارآفرینی زمینه های لازم رشد را برای" وی او دی "ها فراهم آورد و سوار بر این موج پیش برود.
با طراحی های متنوع اینروزها برای تأمین هر سلیقه ای تولیدات فیلم و سریال ایرانی وجود دارد و استفاده از فرصت هاست که میتواند "میوه شیرین" حاصل از دور جدید این نوع تولیدات فرهنگی قرار گیرد.
از سریال پرمخاطب روزهای اول "وی او دی" یعنی "شهرزاد" و سپس "قهوه تلخ" گرفته تا سریال های مبتنی بر داستان های ایران در تاریخ معاصر!