عصر ایران؛ مهرداد خدیر - قرائت زیارتنامۀ امام خمینی هنگام حضور سید ابراهیم رییسی و اعضای دولت جدید در آرامگاه رهبر فقید انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اگرچه مسبوق به سابقه است و امر تازه ای نیست اما این بار چون از شبکۀ خبر سیما مستقیماً پخش ودر فضای مجازی بازنشر شد حاشیهها و بحثهایی به همراه داشته است.
در کنار آن بحثِ آنچه «تجملات و هزینۀ ساخت وساز حرم مطهر» خوانده میشود نیز تازه شده است.
نکتۀ قابل توجه در این میان این است که هم پارهای چهرههای سنتی مذهبی از قرائت «زیارتنامه» به سبب بار مذهبی آن برای رهبری سیاسی ولو در جایگاه مرجع تقلید بوده باشد، انتقاد میکنند و هم به این بهانه رسانههای مخالف تمامیت جمهوری اسلامی و هم برخی مدعیان سینهچاک نظام که معماری یا آرایهها و پیرایههای حرم را با نوع زیست رهبر فقید انقلاب، مغایر میدانند و به عبارت دیگر، «باز هم دو خط موازی به هم رسیدند!»
منظور این است که کسانی با سابقه و صبغۀ دفاع از مرحوم امام زبان به نقد گشودند، برخی از منظر مذهبی و این که چون وجهۀ سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی میچربیده، نباید مانند بزرگان دینی زیارتنامه داشته باشد و آن سو کسانی که کینه از رهبر انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران در سال 1357 را پنهان نمیکنند و به اینها البته و صد البته باید اضافه کرد «حساسیت نسبت به مواضع مستقل سید حسن خمینی تولیت این آستان» را.
روزنامۀ جمهوری اسلامی در قالب توصیه به رییس جمهوری و وزیران جدید نوشته است: «امام در مکانی ساده بار عام میداد و حتی اجازه نداد دیوار حسینیه را رنگ کنند. وزرا به تنهایی به حرم بروند بدون تشریفات و زیارتخوانی و در نجوا با امام بگویند شما اهل اشرافیگری نبودید.»
داستان اما بر سر این عبارات است:
«السلام علیک یا روحالله الامام الخمینی و علی ولدیک الطاهرین. مصطفی الشهید المدفون بارض الغریب و احمد مدفون به جوارک. والسلام علی الشهدا الذین بذلوا مهجم دونک.»
که به فارسی میشود: سلام بر تو ای امام روح الله خمینی و بر فرزندانت، مصطفای شهید که در سرزمین غریب به خاک سپرده شده و بر احمد که در کنار توست....
از وزیران جدید هم انتقاد شده که چرا مانند دکتر بهرام عیناللهی وزیر جدید بهداشت، دست بر سینه گذاشته یا عزتالله ضرغامی وزیر جدید میراث و گردشگری که توییت گذاشته «تشریفات مراسم، مُخلّ معنویت زایران حرم» شده است و تعابیر «معنویت و زیارت» را برنتافتهاند.
محمد رضا زایری از «ترویج و تکرار تعابیری چون "السلام علیک یا روحالله"، استفاده از عبارت "حرم مطهر" و قرار دادن مرقد امام خمینی در کنار بارگاه ملکوتی امام رضا و حضرت معصومه در اخبار سراسری» انتقاد کرده و هشدار داده «این روند به آیینی نمایشی تبدیل میشود».
نگرانی اصلی حجتالاسلام زایری اما این است:
«وقتی پیش چشم مخاطب عام، مخصوصا نسلی که دوران مرحوم امام خمینی را درک نکرده نماد و نشانه میسازیم، ناخودآگاه خواهند گفت لابد قبلیها هم همین طور بودهاند و یواش یواش، برایشان دَم و دستگاه و گنبد و بارگاه ساختهاند. چنانکه بارها این را شنیدهام.»
به اعتقاد او «مخاطب عام، بارگاه و زیارتنامه رابرای امامان و امام زادهها میداند و اگر به کسی در این روزگار توسعه دهیم به همه چیز شک میکند و می گویند "اونا هم همین جوری درست شدن دیگه"!»
محسن قنبریان اما این نکات را یادآور شده است:
-«اگر زیارت "هانی بن عروه" یا " مختار ثقفی" را مرور کنید هم این الفاظ را می بینید: "السلام علیک یا عبد الصالح الناصح لله و لرسوله" و با نشانه های دیگر بر آن است که بگوید زیارتنامه مختص امام و امام زاده نیست چون هانی و مختار هم نه امام بودند نه امام زاده.
آنگاه میپرسد: آیا کسی از منتقدین امام خمینی هست که او را از مختار ثقفی کمتر بداند؟ تازه بر خلاف عبدالعظیم حسنی روایات متعارض هم وجود دارد.
- زیارتنامۀ مختار را "شهید اول" نوشته و زیارت " هانی" هم از "المزار مشهدی" متعلق به قرن هفتم سرزده و زیارتنامۀ امام خمینی هم از آیتالله عبدالله جوادیآملی است.
محمد مهدی حسینی دورود- دینپژوه- نیز در یادداشتی که در اختیار عصر ایران قرار داده به یادداشت مسیح مهاجری مدیر روزنامه جمهوری اسلامی که به بخش هایی از آن در بالا اشاره شد واکنش نشان داده و این نکات را آورده است:
«1- بسیاری از اماکن ملی و مذهبی دیگر در داخل و خارج کشور از برج میلاد و مصلای تهران تا صحن های ساخته شده در عتبات عالیات توسط همین مردم یا دولتهای جمهوری اسلامی ایران یا مشترکاً و با افتخار ساخته شده است و تازه برای ساخت پروژه های مزبور چندین برابر مرقد حضرت امام (ره) هزینه شده است.
2- جناب مهاجری یاسوراخ دعا را گم کرده یا دیواری کوتاهتر از امام و بیت امام نیافته یا شهامت لازم برای سرک کشیدن به نهادها و پروژه های دیگر را ندارد که هر از گاهی اینگونه [موضع می گیرند؟]
3. «حرم و مراقد مطهر» در فرهنگ شیعه معماری خاص خود را میطلبد که البته هیچ شباهتی با کاخ و عمارات شاهان ندارد و برای زندگی یک فرد یا یک خانواده ساخته نشده مثل ساختمان و محیط دانشگاه و دیگر مؤسسات که اقتضائات خاص خود را دارد. کسانی با اصل حرم مشکل دارند برای معصوم و غیر معصوم یا متقدم و متأخر و سنت شیعه در توجه به مقابر را نقد می کنند. از برخی روحانیون اما مایه شگفتی است چرا که هر چه دارند از امام است.
4. این بنا مثل سایر ابنیۀ مذهبی و عمومی ملک شخصی هیچ کس نیست و عامالمنفعه و در اختیار عموم مردم است و بیشترین خدمات را -به ویژه تا قبل از کرونا- به مردم و مسافران و کارگران دور از شهر و دیار خود ارایه داده است و محیطی کاملا عمومی برای استفاده همگان است.
5. شکوه و عظمت مرقد مطهر امام راحل از شعائر ملی و بیانگر شکوه و عظمت مردم ایران و آبروی کشور ایران و خار چشم دشمنان ایران و نظام جمهوری اسلامی است.
6. در مسکو با مومیایی کردن جسد "لنین" و قرار دادن آن در وسط میدان شهر ۷۰ سال است که پیکر رهبر انقلاب 1917 را نگاه داشته برای "دیدن" آن بلیت میفروشند حتی بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در حالی که نه به زیارت اعتقاد دارند نه به ماوراءالطبیعه. منتقدان مدعی را در اینجا چه شده است؟
7. همه این اقدامات (ساخت و ساز و توسعه حرم ها) چه در داخل و چه خارج از کشور زیر نظر ولی فقيه و رهبری معظم صورت گرفته است که قطعا نسبت به امام، مردم و بیت المال دلسوزتر و حساس تر است و هر بار که به حرم آمدهاند عملیات عمرانی را از نزدیک دیدهاند و این پروژه ناگاه سر برنیاورده است.
8. حرم امام، قلب یک پروژۀ برزگ تر شهری است و نگینی است در میان انگشتری بزرگتر و یکی از بارزترین و شناخته شده ترین نقاط تهران با درهای باز به روی همگان. حتی کسانی که تنها لَختی میآسایند و میروند.
9. اگر این سخنان از تلویزيون "من و تو" شنیده میشد جای تعجب نداشت اما از مدیر روزنامۀ جمهوری اسلامی مایۀ شگفتی است.»
به اعتقاد او بخش اصلی حملات و هجوم ها به خاطر حضور شخص سید حسن خمینی در رأس مجموعه و مواضع مستقل او و محبوبیت یادگار امام است و به این سبب مواضع برخی را ناظر به همین موضوع می داند و از بعضی دیگر که ناخواسته در این زمین بازی می کنند ابراز تأسف میکند.
اگرچه به نظر میرسد نکات هر دو طرف چه مسیح مهاجری و محمد رضا زایری در مقام نقد و چه محمد مهدی حسینی دورود و محسن قنبریان در توضیح و دفاع نقل شد و نویسنده تنها نقل کرد اما در مقام یادداشت و به عنوان نظر راقم این سطور این موارد را میتوان برشمرد:
1. سخن از محل دفن پیکر امام خمینی است به عنوان رهبر انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران که با کمتری تلفات و بیشترین سرعت یک جنبش کلاسیک جمهوری خواهانه با مضامین مذهبی و آرمان های عدالت خواهانه را به پیروزی رساند و از روشنفکران و روحانیون سنتی تا چریک های سوسیالیست، از بازاریان متمول تا کارگران و کشاورزان، از کارمندانی که قاعدتا باید در خدمت بوروکراسی ساخته رضا شاه و محمد رضا شاه می بودند تا کارگران شرکت نفت، همه و همه را زیر چتر آورد تا جایی که کارکنان ساواک بعد از پیروزی انقلاب خواستار دریافت حقوق خود شدند.
طبعا اگر خود وصیت کرده بود که در حرم امام رضا یا حضرت معصومه یا شهرری دفن شود، بارگاهی برپا نمیشد.
در صورتی غیر از حالت کنونی هم باید مثل مرحوم طالقانی به یک قبر ساده بسنده میشد. ( البته خالی از لطف نیست که اشاره شود پس از درگذشت همین آقای طالقانی یک دانشآموخته اقتصاد در بریتانیا - دکتر حسن توانایان فرد- به سبک زیارت وارث و البته به فارسی برای طالقانی زیارت نامه نوشت: سلام بر تو ای راهبر شهید مزوران سیاست و ناکثان دیانت ... )
جدای این در صورت اکتفا به قبری ساده هم این پرسش در میان بود که رهبران خارجی که برای ادای احترام میآیند و گل، نثار میکنند کجا میرفتند؟ طبعا باید بنای یادبود میساختند اما شایبه ساخت بنایی چون رضاشاه را که شیخ صادق خلخالی بعد انقلاب تخریب کرد به اذهان میآورد. در نظر داشته باشیم که در هر ساختاری «بنیانگذار» جایگاه ممتازی دارد.
از این رو تصمیم گرفتند برای رهبر انقلابی «به نام خدا» و «در جستوجوی معنویت» -به تعبیر میشل فوکو - آرامگاه به شکل مقابر مذهبی باشد. مادام که کامل نشده بود هم انتقادی نبود یا چون سرمایۀ اجتماعی آسیب ندیده بود مشهود نبود اما از وقتی کامل شد و در سال های اخیر سرمایۀ اجتماعی هم آسیب دیده اصطلاح کاخ - مقبره به کار رفت.
از این رو از کسانی که با امام مخالفاند هیچ تعجبی نیست اما واقعیت این است که اساساً «حرم ساده» به معنی نداریم. جمع و جور و کوچک مثل خیلی امام زاده ها داریم اما انها نیز عاری از تزیین نیستند و اگر قرار بر سادگی و بیپیرایگی بود از ابتدا باید بنایی دیگر احداث میشد.
به گفته کارشناسان گردشگری مذهبی، در خاور دور، «معبد» میسازند. اهل سنت اما تنها به «مسجد» بها میدهند و پیکر پیامبر گرامی هم در مسجد است ولی شیعه در کنار مسجد، «مقبره»ها را گرامی میدارد و به جز امام دوازدهم به سبب باور به حیات، برای دیگران مقبره ساخته چه امام و چه امامزاده. چه معصوم و چه غیر معصوم . چه مرد و چه زن. چه اهل سیاست چه دور از سیاست. با این وصف مشکل با حرم یا زیارتنامه امام به دو سبب است. یکی همروزگار و معاصر بودن و دیگری اشتهار غالب سیاسی.
2. قیاس با آرامگاه گاندی هم معالفارق است. اساسا از ابتدا برخی روشنفکران امام خمینی را با مهاتما گاندی اشتباه گرفتند. مهندس بازرگان هم که کتاب «نهضت آزادی هند» را نوشته بود می پنداشت امام گاندی و خود او هم «نهرو» ایران است. خمینی اما گاندی نبود تا آرامگاه او مانند گاندی باشد تازه همین که نام و نشانی برای رهبر نهضت استقلال هند باقی گذاشتهاند نهایت تکریم اوست.
3. اگر روحانیون سنتی خرده بگیرند نقدی وارد نیست. چون از ابتدا با انقلاب همراه نبودند و هرگز تصور نمیکردند که یک آیتالله به جای ظلالله در رأس حکومت قرار گیرد و حکومت بدون شاه در مخیله شان نمی گنجید. این سخن واعظ شهیر شهر درمسجد سید عزیزالله را هنوزبرخی به خاطر دارند که «زنبورها هم شاه دارند، مگر می شود مملکت بی شاه باشد» و همین طیف، نگران بود که مملکتی که شاه ندارد به دست کمونیستها بیفتد و در قبال کودتای 28 مرداد 1332 اگر حمایت نکردند سکوت کردند.
تلویزیونهای ضد انقلاب هم به صورت طبیعی به این سوژه میپردازند تا حرم امام را در مقابل کاخ نشینی شاه قرار دهند.
با این وصف نیروهای انقلابی چرا بر طبل ابهام و نقد میکوبند؟
برخی مانند حجتالاسلام مسیح مهاجری در عین نقد به اصولگرایان با اصلاح طلبان مرزبندی دارند و نمیخواهند پرچم اصولگرایی را زمین بگذارند و به دیگران بسپارند.
بعضی اما چنان که گفته شد با شخص سید حسن خمینی مشکل دارند. همانها که دردورۀ احمدی نژاد در حرم شعار دادند «نوادۀ روح الله، سید حسن نصرالله» و او را نه «خمینی» که «مصطفوی» میدانند.
در این میان جالب این است که کسی با مصلای امام خمینی کار ندارد که 40 سال است ساخت و ساز آن تمام نمیشود و عملا هیچ کاربردی به جز نمازهای عید فطر و نمایشگاههای کتاب و قرآن ندارد و هر از گاهی نماز جمعه در آن برگزار میشد که آن هم به خاطر کرونا تعطیل شده و قبل از کرونا هم چون کاهش جمعیت نمازگزاران در مصلا بیشتر مشخص است تا دانشگاه تهران ترجیح این بود به جز زمستان باز در دانشگاه تهران برگزار شود.
مصلای تهران به جای «شهستان پهلوی» ساخته شد که قرار بود «داون تاون» تهران باشد و خطوط مترو به آنجا ختم شود و مرکز اداری و گردشگری باشد و باز جای شکر آن باقی است که در دورۀ شهرداری کرباسچی طرح گردشگری در منطقه آغاز و در دورۀ قالیباف عملیاتی شد و پل طبیعت و مناطق گردشگری عباس آباد نگین تهران شدهاند.
از این رو میتوان از منتقدان پرسید اگر با بودجۀ ساخت حرم امام خمینی مشکل دارند دربارۀ برج مخابراتی میلاد چه باید گفت که موجب تعجب کارشناسان ژاپنی است چون در شهر کوهپایهای، آنتن را میتوان در قله کاشت و نیاز به برج نیست و چون شبیه آن در چند شهر بزرگ دنیا در مالزی و کانادا هست نماد اختصاصی هم نیست.
یا با تجملات حرم مشکل دارند؟ اما چه دوست داشته باشیم چه نه وقتی نام حرم می گذاریم همین است. اگر برای قبر آقای طالقانی هم حرم ساخته میشد و بودجه اختصاص میدادند و قرار بود تولیت و آستان داشته باشد همین میشد.
دست آخر این که:
علی لاریجانی رییس سه دورۀ مجلس شورای اسلامی ودر عین حال ناصالح از نظر شورای نگهبان برای ریاست جمهوری که از دانشگاه شریف لیسانس ریاضیات دارد یک بار گفته بود «سیاست، مثل ریاضیات است. مسألۀ آن را باید حل کرد نه این که دور آن بالبال بزنیم.»
این گزارش/ یادداشت را با این عبارت به پایان میرسانم که اتفاقا سیاست، مثل ریاضیات نیست. چون «در ریاضیات دو خط موازی هیچ گاه به هم نمیرسند اما در سیاست گاهی دو خط موازی به هم میرسند!»
کما این که هم شیعیان غالی (غلو کننده) به عربستان سعودی بد و بیراه می گویند و از آنها متنفرند و هم پان ایرانیستهای افراطی که میانهای با دین و مذهب ندارند!
در این فقره نیز دو خط موازی باز به هم رسیدهاند. هم ضدانقلابترین ضدانقلابها با حرم امام خمینی و زیارتنامه و شکل و شمایل آرامگاه رهبر فقید انقلاب، میانهای ندارند و هم مدعیترین مدعیان که خود را مدافع امام و راه او میدانند و وجه جالب توجه قضیه از منظر رسانه ای و نه بحثهای مرتبط مذهبی همین است.