مثل خیلی های دیگر، تا همین چند روز پیش، نمی خواستم رأی دهم اما نتیجه ساعت های متمادی فکر کردن، این بود که نباید صحنه را واگذار کنم. این که چرا متقاعد شدم رأی دهم را خیلی کوتاه و در چند قسمت، با شما در میان می گذارم.
اگر رأی ندهم، آیا تغییری در زمینه هایی که بدان ها اعتراض دارم رخ خواهد داد؟ قطعاً نه! نشان به آن نشان که در انتخابات مجلس در سال 1398 شرکت نکردیم و مجلس فعلی با آرای حداقلی سر کار آمد و هیچ تغییر رفتاری به خاطر مشارکت پایین ما شکل نگرفت.
اگر شرکت می کردیم، لااقل با مجلسی مواجه نبودیم که می کوشد کارهایی مثل لغو غربالگری جنین را دنبال کند (غربالگری جلوی تولد نوزادان ناقص الخلقه را می گیرد، ولی برخی از مجلسی ها می خواهند آن را ممنوع کنند تا به خیال خود ولو با تولد نوزادان معلول، جمعیت افزایش یابد!).
نمی گویم اگر رأی می دادیم و مجلسی دیگر روی کار می آمد، اوضاع بهتر می شد ولی دستکم مطمئنم که با رویکرد کنونی مواجه نبودیم.
من رأی می دهم چون با رأی ندادن من، هیچ اصلاح رفتاری شکل نخواهد گرفت و اتفاقاً خیلی ها از این که من خودم را با دست خودم حذف کنم، خوشحال نیز خواهند شد. خوشحال شان نمی کنم.
خیلی ها رای نمیدن با این استدلال که میخان بزارن حاکمیت و دولت یکدست بشه تا هزینه این اختلافات رو مردم ندن، اما به نظر من حتی اگر این دوتا یک دست هم بشه باز اختلافاتی به وجود میارند؛ مگر دوره احمدی نژاد اینطوری نشد!؟ مگه حاکمیت حامی احمدی نژاد نبود!؟ اما به نظر من رای دادن بهتر از رای ندادن هست، تقدیم کردن کل قدرت به یک جناح کار اشتباهی هست، اصل تفکیک قوا برای اینه که همدیگر رو کنترل کنند و همه چیز دست یک گروه قرار نگیره
این کشور برای همه مردم هست، درسته بدبختیاش سهم مردم هست اما من به شخصه تا جایی که بتونم اجازه نمیدم همه قدرت دست یک گروه بیافته
ما تا روسیه و چین رو ول نکنیم روی ارامش نمیبینیم، اگر کل قدرت دست جریان اصولگرا باشه کل مملکت رو میفروشن به چین
زور مردم بهشون نمیرسه اما به نظر من تا جایی که امکان داره باید این جریان رو ناکام گذاشت
رای بی رای
پس بهتره رای بدیم تا حداقل نذاریم تفکری که باهاش مخالفیم سرکار بیاد.
مگه صدای رای دادن ما در انتخابات مجلس شنیده شد؟
اتفاقا با رای ندادن مون در انتخابات مجلس، طیف تندرو رو قوی تر کردیم و اونا خیلی ممنون ما هستند که رای ندادیم
الانم همون قصه است. من به اصلاحات اساسی امیدی ندارم ولی اگه تندروها همه کاره بشن همین اندک نفسمونم می گیرن.
پس به امید شنیدن صدای اعتراض مون نباشیم و رای بدیم و نذاریم به هدفشون برسن
قربونتون برم
علتش هم کاملا مشخصه چون با رای ندادن حدنصاب راحت تری برای پیروزی رئیسی به دست میاد و 50 درصد به علاوه یک، به راحتی براش ایجاد می شه
پس هر رای خاموش، عملا یک رای به رئیسی است
همان هایی هستند که این رای آوری حداقلی را دوست داشته و مطلوبشان است.
چون حتی اگر بهترین، شجاع ترین ومدیر ترین اشخاص که مورد قبول اکثریت جامعه هستند بتوانند از سد شورای نگهبان در انتخابات عبور کنند، در زمان اجرای برنامه های خودشان دوباره با سدی بنام شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت مواجه خواهند شد!!
راستش خود منم امید چندانی ندارم ولی قصه اینه که اگه رئیس جمهوری بیاد که تندرو نباشه خیلی بهتر از یه رئیس جمهور افراطی هست و الا اون موانعی که گفتی هستش دیگه.
مثلا اگه به روحانی رای نداده بودیم و مثلا جلیلی شده بود رئیس جمهور، الان فکر کنم درباره این که دیشب کجاها بمباران شد حرف می زدیم نه درباره احیای برجام و میزان فروش نفت. فرقش تو این جور چیزاست و الا حق با توئه که رئیس جمهور خیلی از کارها رو نمی تونه انجام بده. مخلصتم
ممنون که بالاخره از این منظر هم مطلبی منعکس کردید. خیلی دیر است و بسیار بعید که بتوان آرای خاموش را متقاعد به مشارکت نمود اما نباید منفعل بود. باید عدهای تردید و ترس را کنار بگذارند و آشکارا مردم را به مشارکت دعوت کنند. عیبی ندارد، بگذار دشنام بشنویم و متهم شویم. اگر توانستیم 10 درصد از آرای خاموش را قانع کنیم، در سایرین و بویژه گروههای سیاسی هم انگیزه و شجاعت دعوت به مشارکت ایجاد میشود. آن وقت به امید خدا صحنهگردانان این بازی خطرناک را ناامید خواهیم کرد. اگر نتوانستیم مردم را به حضور قانع کنیم، ما نیز آشکارا به صف کسانی که رای نمیدهند میپیوندیم تا حفظ وحدت شود.
از امروز تا روز 26 خرداد همین عنوان "چرا متقاعد شدم رای بدهم" را سرتیتر صفحه بگذارید. هر روز با مقاله تازهای نو شود و مجالی برای گفتگو و دعوت فراهم.
البته عدهای از مردم بخاطر شیوع کرونا در انتخابات شرکت نکردند. از دولت انتظار میرفت شرایط مناسبتری فراهم کند.
عدهای هم بخاطر ضعف عملکرد 8 ساله دولت مستقر مشارکت نکردند، که ای کاش چنین نمیکردند. دولت جدید وظیفه دارد با اقدامات جهادی این عده از مردم را هم دلگرم کند.
در نهایت هم اینکه درصد مشارکت این دوره از انتخابات ایران نسبت به بسیاری از کشورهای مدعی دموکراسی بالاتر بوده است.
تمام.
قانع شدم چون یادم آمد که 43 سال دارم و دو فرزند نوجوان. قرار نیست از ایران بروم. دیدم که هرچه بر سر ایران بیاید، بر سر دو فرزند من هم میآید. نمیتوانم بخاطر خشمم با سرنوشت فرزندانم قهر کنم.
به نظر من هم اگر بتوانیم به کسی که حداقل برای ایران در دنیا مشکل آفرینی نکند رای بدهیم خیلی بهتر از روی کار آمدن کسی از میان ۵ نفر اصولگراست که بیایند و مانند دوره احمدی نژاد ایران را دوباره به میان دندان شورای امنیت بیاندازند و مردم را فقیرتر کنند و برای ایران حادثه بیافرینند!
در این میان آقای همتی گزینه بسیار مناسبی است که از فیلتر تنگ نظرانه شورای نگهبان گذشته.
اما مردم هنوز به میدان نیامده اند و بسیار بعید است که آقای همتی بتواند پیروز شود.
در این میان نقش دولت کنونی و آقای روحانی می توانست خیلی مفید باشد.
اگر کسانی که الان سرکار هستند به فکر و صلاح مردم بودند می توانستند حداقل پشت آقای همتی بایستند و از ایشان حمایت کنند و مردم را به پای صندوقها بکشند تا دست آوردهای دولت فعلی هدر نرود و بتوانند ادامه دهند.
ای کاش آقای روحانی دلش برای مردم می سوخت!
حالا که قراره یکی از اینا بیاد بذار حداقل با رای کم بیاد
نخیر دوستان الان هم رای ندیم 8 سال بعد همه پشیمون حمله میکنیم پای صندوق رای
دوستانی که رای نمیدهند به این نکته توجه داشته باشند که زمانی رای ندادن معنی داره که آمار مشارکت زیر ۴۰ درصد و حتی زیر ۳۰ درصد باشه.
در کشور ما به تجربه ثابت شده که در کمترین حالت ۴۰ تا ۵۰ درصد کف رای داریم. دلایلش متعدده که جای بحثش اینجا نیست.
بنابراین هر عدم رای شما یک رای به جناح رقیب است!!
این را هم در نظر بگیرید که دولت بعدی قراره از منافع برجام بهره مند بشه. انتخاب با شماست؟