عملیات ترور دکتر محسن فخریزاده که به شهادت او انجامید، بار دیگر عدم شناخت سازمانهای مسئول و صداوسیما از کارکرد رسانه، مفهوم خبر، مدیریت خبر و سیاست خبری را به عیان نمایش میدهد. در نحوه اطلاعرسانی از این عملیات تروریستی که در نوع خود منحصربهفرد بوده است، هیچ سیاست خبری مشخصی در صداوسیما و سازمانهای ذیربط دیده نمیشود. اخباری که از صداوسیما منتشر میشوند، کلیشهای، کلی، غیرمؤثر و گاه متناقضاند. خبرگزاریهای نزدیک به سازمانهای رسمی بیش از اطلاعرسانی به کار تبلیغ مشغولاند. مقامهای رسمی هر کدام چیزی میگویند متفاوت با دیگری.
در حوادث مهم کشور در گذشته نیز بارها و بارها نبود سیاست خبری آسیبهای خودش را زده است. وقتی در چنین حادثه مهمی که ارزش خبری بسیار بالایی دارد و موجب واکنشهای جهانی نیز شده است، اطلاعرسانی چنین آشفته و مغشوش و ناقص و غیرمؤثر باشد، میدان بزرگی باز میشود برای انواع حدس و گمانها و فرضیهپردازیها در شبکههای اجتماعی و محیط وب، یا انتقال مدیریت خبر به رسانههای فارسیزبان و غیرفارسیزبان خارج از کشور؛ درنتیجه آرامآرام افکار عمومی در نگاه به این حادثه تروریستی جنایتکارانه، تحت تأثیر همان فضای مجازی و همان رسانههای خارج از کشور قرار میگیرد.
کافی است فقط به این نمونه ساده توجه شود که منبع خبری خیلی از گزارشها که در فضای مجازی و رسانههای خارج از کشور مطرح میشوند، توییتها و گزارشها و اخبار مقامها و نویسندگان ناشناس یا شناختهشده اسرائیلی است!
قاعده این است که در وقایع و حوادث مهم، یکی از اولین کارها که از همان لحظه نخست به فوریت باید انجام شود، تعریف و تعیین یک سیاست خبری واحد و مشخص است که باید ازسوی سازمانهای مسئول و رادیو و تلویزیون دولتی رعایت شوند. در این سیاست خبری باید اهداف و روشهای اطلاعرسانی معین شوند. معلوم شود که کدام مقامهای رسمی چه زمانی چه چیزهایی بگویند. حتی واژگان و ادبیاتی که برای خبررسانی باید به کار ببرند بسیار مهم است.
در جهان رسانهایشده امروز اعمال محدودیت خبری، روشی منسوخ و عمیقا ناکارآمد است. باید بیشترین اخبار ممکن منتشر شوند. در سیاست خبری باید توجه شود که خبر و گزارش و تحلیل را به مخاطب دستور نمیدهند، بلکه باید مخاطب را در شرایطی که منابع خبری متعددی در اختیار دارد جلب و قانع کرد.
در موضوع ترور شهید فخریزاده بیشک ملاحظات امنیتی فراوانی در سیاست خبری وجود دارد. حتما به تشخیص مقامها و کارشناسان امنیتی چیزهایی وجود دارند که نباید گفته شوند. شاید آنها لازم بدانند برای عملیات تعقیبی خود حتی عمدا اطلاعات نادرست پخش کنند. همین ویژگیها اتفاقا باعث میشود سیاست خبری این حادثه بسیار دقیق و حرفهای و مؤثر تنظیم و اجرا شود. اما هیچیک از این ملاحظات باعث نمیشود که یک سیاست خبری واحد و حرفهای وجود نداشته باشد و میدان خبر به دیگرانی واگذار شود که چهبسا دلسوز ما هم نباشند.
استمرار بیتوجهی نهادهای مسئول و صداوسیما به واقعیتهای جهان رسانهایشده امروز و الزامات گردش حرفهای اطلاعات و آزادی رسانه، زیانهای جبرانناپذیری خواهد داشت.