عصرایران ؛ جعفر محمدی*- روز گذشته ، یکی از دوستان در انتقاد از نوشته های اخیر من درباره مذاکره با آمریکا ، این چند سوال را مطرح کرد:
"یادت رفته کی تو ایران کودتا کرد و مصدق را کنار گذاشت و محمد رضا پهلوی را آورد سر کار؟
یادت رفته کی اموال مارو بلوکه کرده؟
یادت رفته کی هواپیمای مارو زد؟
یادت رفته کی سکوهای نفتی ما را توی خلیج فارس می زد؟
فوری همه چیز یادت رفت؟
آمریکا شد دوست؟
خوب زود همه چیز یادمون رفت."
طبیعتاً این پرسش ها و نظایر آن، می تواند از سوی افراد دیگری هم مطرح شود و نتیجه گیری شود آنانی که از مذاکره با آمریکا سخن می گویند، فراموشکارانی هستند که برغم جنایات آمریکا، می خواهند دست در دستان خونین جنایتکاران بگذارند و چه خیانتی بالاتر از این؟!
این، پرسشی است که اگر از سوی افرادی جز "تاجران تحریم" - که در پی منافع خود هستند - مطرح شود، می توان آن را محترم شمرد و پاسخش داد:
نه! هیچ کدام از ما ، تاریخ روابط ایران و آمریکا را فراموش نکرده ایم ؛ این آمریکا بود که در سرنگونی دولت مردمی مرحوم مصدق نقش اساسی را ایفا کرد و دیکتاتوری را به ایران بازگرداند ؛ این آمریکاست که اموال ایران را بلوکه کرده است ؛ این آمریکا بود که در جنایتی آشکار ، هواپیمای مسافری ایران را با موشک هدف قرار داد و قریب به 300 زن و مرد و کودک بی گناه را در یک لحظه قتل عام کرد ؛ این آمریکا بود که در جریان جنگ تحمیلی ، اهداف ایرانی را مورد هدف قرار داد ؛ این آمریکاست که تحریم های ظالمانه را علیه کشورمان وضع کرده است و ... .
ما ، هیچکدام از این ها را فراموش نکرده ایم و مگر می شود فراموش کرد؟ آمریکا ، نه تنها در حق ملت ایران ستم های فراوانی را مرتکب شده ، بلکه جنایات بی شماری را نیز علیه ملت های دیگر شکل داده است. آیا تاریخ بشر ، می تواند بمباران اتمی دو شهر هیروشیما و ناکازاکی را فراموش کند؟ یا از کنار جنایات جنگی یانکی ها در ویتنام با بی تفاوتی بگذرد؟ یا حمایت های واشنگتن از اشغالگری و خونریزی صهیونیست ها را نادیده انگارد؟! سیاهه جنایات آمریکا ، فقط همین چند مورد که در پرسش های آن دوست و این چند سطر آمد ، خلاصه نمی شود و این قصه ، سر دراز دارد.
همه این ها درست است ولی ما نباید فراموش کنیم که در یک دنیای واقعی زندگی می کنیم ، نه در آرمانشهر. اگر قرار بر این باشد که با کشورهایی که کجروی هایی داشته یا دارند، منازعه داشته باشیم و قطع رابطه کنیم، باید همین الان، روابط با اکثر کشورهای مهم جهان را قطع نماییم چه آن که برخی از آنها مانند روسیه ، در طول تاریخ بسیار بیشتر از آمریکایی ها ، بر ما ستم کرده اند.
اگر آمریکا در طول تاریخ، با ایرانی ها رفتار مناسبی نداشته است، دلیل نمی شود که امروز هم خودمان به خودمان آسیب بزنیم و این بار خودمان با خودمان بدرفتاری کنیم.
تعارف نکنیم و فارغ از شعارزدگی های موسوم به یاد بیاوریم که همین الان به دلیل منازعه ای که با آمریکا داریم ، بسیاری از منافع مان را از دست داده ایم. در 4 سال گذشته ، به دلیل تحریم ها و البته سوء مدیریت های داخلی، هیچ فاز جدیدی در پارس جنوبی وارد مدار تولید نشده است و زمستان همین امسال ، کمبود گاز خواهیم داشت.
یکی از علل آلودگی هوا که مرگ تدریجی همه ما - اعم از موافقان و مخالفان مذاکره - را سبب شده ، عدم دسترسی ما به تکنولوژی های جدید است.
نفت ، که سرمایه ملی ما و نسل های بعدی ماست را به دلیل تحریم ها ، با قیمت ارزان می فروشیم و به جای ارز معتبری چون دلار ، اجناس بنجل چینی و هندی وارد می کنیم تا کارگاه های تولیدی داخلی مان تعطیل و مردم خودمان بیکار شوند.
همین چند هفته قبل بود که هند اعلام کرد از صدقه سر خرید نفت از ایران ، بیش از 8 میلیارد دلار منفعت برده است، 8 میلیارد دلاری که متعلق به مردم ایران بود. آیا چون آمریکا هواپیمای مسافری ما را زده است باید به هندی ها باج بدهیم؟
قرار نیست چون آمریکا در 28 مرداد ، مصدق را سرنگون کرد، کاری کنیم که خانواده های ایرانی که بیمار دارند ، برای پیدا کردن دارو ، همه جا را بگردند و نیابند و مرگ عزیزشان را به خاطر فقدان دارو ، در مقابل چشم شان ببینند و داغدار شوند.
قرار نیست در یک تظاهرات، برای این که اعتراض خودمان را نشان دهیم، شیشه های خانه خودمان را بشکنیم؛ سریال طنز که بازی نمی کنیم!
ردیف کردن فهرستی از این آسیب ها ، مثنوی 70 من کاغذ می خواهد که همه ایرانی ها، بدون خواندن مقالاتی از این دست هم بدان واقفند و تلاش برای نادان و ناآگاه جلوه دادن مردم نسبت به این موضوع ، کاری عبث و نابخردانه است.
نکته مهم در این میان ، آن است که مذاکره با آمریکا و حتی رابطه با آن و بازگشایی سفارتخانه ها ، دلیلی بر دست برداشتن طرفین از اصول و ارزش های خودشان نیست. اگر ایران با آمریکا رابطه داشته باشد ، معنایش این نیست که از باورهای بنیادین اش دست برداشته است ، همان طور که این گزاره درباره آمریکا نیز صدق می کند و معنای رابطه با ایران ، به این معنا نیست که آمریکا نیز از ارزش های خود دست برداشته است.
مگر در زمان امام راحل(ره) و اکنون که با روس ها رابطه داشتیم و داریم ، معنایش این بود و هست که ار ارزش ها و باورهای اسلامی و انقلابی و منافع ملی مان عدول کرده بودیم و عدول کرده ایم؟
مگر رابطه با کشوری مانند روسیه ، با آن همه سابقه جنایت و خیانت - که چندین برابر آمریکاست - به معنای تأیید اقدامات روس هاست یا معنایش این است از این به بعد هم قرار است زیر بار ستم روس ها برویم؟
آنچه در خصوص رابطه یا عدم رابطه با آمریکا یا هر کشور دیگری باید ملاک عمل قرار گیرد ، فقط و فقط یک چیز و دومی هم ندارد:"منافع ملی" و بیشتر از این ، شعار است و زیاده گویی و وقت و سرمایه تلف کردن.
اگر امروز، منافع کشور در چارچوب اصول عقلانی "عزت،حکمت و مصلحت" ، ایجاب کند که با آمریکا رابطه داشته باشیم باید به این سمت برویم و اگر منافع ملی ما ، ادامه قطع رابطه و حتی جنگ را بطلبد ، در این گزینه هم نباید تردید کنیم و اگر نیاز باشد، همانند دوران دفاع مقدس ، باید سلاح به دست گیریم و تا پای جان بجنگیم.
این ، تنها گزاره درست - از نظر نگارنده - است و تمسک به مسائل احساسی و شعاری ، دقیقاً حرکت در راستای خردگریزی و پایمال کردن منافع ملی است.
در عین حال مخالفان مذاکره با آمریکا نیز، به عنوان بخشی از شهروندان حق دارند به سیاست های دولت در این باره اعتراض مدنی کنند ولی نه آنها و نه کس دیگری، حق ندارند خود را "تحمیل" کنند یا از ارزش های عمومی جامعه برای توجیه تفکرات خودشان "استفاده ابزاری" کنند.
*سردبیر عصرایران