عصر ایران ؛ نهال موسوی - روز گذشته مجید مجیدی به همراه چند فیلمساز در اولین روز ماه محرم با حضور در تکیه نیاوران از پوستر جشنواره فیلم کوتاه تصویر دهم با موضوع فیلمهای عاشورایی رونمایی کردند.
نکته جالب توجه بخشی از سخنان مجید مجیدی در این مراسم بود، که به متولیان فرهنگی کشور نقد داشت و درباره ساخت فیلم دینی و مذهبی گفت: « وقتی متولیان فرهنگی ما اساسا با این مقوله به شکل شعاری آشنا هستند و بنا ندارند برنامه جدی داشته باشند و فقط دستور و ابلاغیه میدهند یا مثلاً وزیر میگوید چند کار فاخر ساخته شود، انگار سفارش کالا میدهند.
اساساً جایگاه متولیان فرهنگی ما اشتباه است و کسانی که در رأس آن هستند به نظرم اشتباهی آمدهاند و اشتباهی گماشته شدهاند. آدمهای خوبی هستند اما اینکاره نیستند. ما هیچ وقت متولی فرهنگی خوبی نداشتیم، البته به غیر از دورههایی که آنها هم شاید امکانش را نداشتند. با این حال به نظرم در این زمینهها متولی باید برنامه داشته باشد ولی متاسفانه فکر می کنند پادگان است و بقیه هم مثل سرباز با دستور به خط میشوند.»
حال این یادآوری لازم است که پرخرجترین پروژه سینمایی تاریخ سینمای ایران فیلم محمد(ص) است که مجید مجیدی آن را ساخته است. فیلمی که نهایتا اعلام نشد برای ساخت آن چه هزینهای پرداخت شده است، از 62 میلیارد تومان (طبق ادعای صفحه ویکی پدیا فیلم) تا عددهای به مراتب بیشتر مانند 100 میلیارد و 110 میلیارد و 140 میلیارد تومان. به هرحال هیچ وقت از طرف تیم سازنده فیلم به صورت شفاف هزینه ساخت فیلم معلوم نشد.
مد نظر داشته باشید این اعداد برای فاصله زمانی سال 1388 زمان شروع تا سال 1394 بوده است که دلار چنان گران نبود و ... یعنی اگر همان 62 میلیارد تومان هم در نظر بگیریم و با دلار میانگین 2500 تومان محاسبه کنیم هزینه فیلم حدود 25 میلیون دلار است. یعنی معادل 750 میلیارد تومان امروز!
از طرف دیگر یک هفته قبل هم در مراسم اختتامیه هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم شهر هم منیر قیدی سازنده فیلم "دسته دختران" تقریبا همین استراتژی را داشت و در نقد مدیران سینمایی و عملکرد آنها سخنان جالب توجهی گفت.
منیر قیدی بعد از دریافت جایزه ویژه ایثار و شهادت در مراسم اختتامیه هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم شهر نسبت به بیتوجهی دبیر و داوران جشنواره فجر نسبت به فیلمش گلایه کرد.
قیدی از دبیر جشنواره فیلم شهر برای جایزهای که برایش در نظر گرفتهاند تشکر کرد و گفت: «از مجید اکبرشاهی دبیر جشنواره، تشکر میکنم برای جایزه با ارزشی که به من دادند. ارزش این جایزه برای من شجاعت ایشان در انتخاب فیلم «دسته دختران» است. بهرحال فیلمی که از طرف تمام جبههها مورد هجمه و انتقاد قرار گرفته و حذف شده اگر در جشنوارهای تقدیر شود خیلی با ارزش است.»
او از جشنواره فجر گلایه کرد و گفت: «من پیام دبیر جشنواره فیلم فجر و همینطور داوران را به وضوح درباره فعالیت کردن در حوزه جنگ دریافت کردم. باید به این عزیزان بگویم پیامشان را از سالها قبل، یعنی همان زمان ساخت «ویلاییها» میدانستم. اینکه کار در این حوزه، مختص خودیهاست و ورود به آن آدابی دارد که شاید امثال من آن آداب را ندانند.
به فرض که دست، قلم و پا و گردن قیدی را شکستید، با موج عظیم فیلمسازانی که در راه هستند چه میخواهید بکنید؟ با جوانانی که پر از اندیشه و تخصصند میخواهید چه کنید؟ تا کجا میخواهید قلم و دست ما را بشکنید؟ من پیشنهادم این است که خودتان را اصلاح کنید به جای اینکه این مسیر را ببندید یا تنگش کنید.
موج عظیم فیلمسازانی که در راه هستند و این مسیر را همراه خواهند کرد و حرفهای جدیدی خواهند گفت، همه زن هستند. این چیزی است که شما ازش میترسید متاسفانه.»
انصافا نیازی نیست که اشاره شود که حرفهای منیر قیدی تا چه اندازه بر مسیر موج سواری اتفاقات اخیر جامعه با استفاده از کلید واژه هایی چون: شکستن قلم و دست! یا موج عظیم فیلمسازان ، ترس شما و ... است. بیشتر از اینکه نسبت به فیلم و عملکرد خودشان پاسخگو باشند دارند یک فرار رو به جلو و فرافکنی بسیار سطحی انجام میدهند.
حبیب ایل بیگی از مدیران آن زمان سازمان سینمایی فارابی و معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی کنونی در مصاحبه ای اعلام کرد: « فیلم "دسته دختران" را ابتدا ما به تنهایی پیش میبردیم و در ادامه حوزه هنری پای کار آمد و ۴۰ درصد مشارکت در آن را پذیرفت. [...] در این فیلم ۱۸ میلیارد و نیم سرمایهگذاری کردیم.» پس با احتساب 60 درصد سهم فارابی که 18/5 میلیارد تومان شده است هزینه کل فیلم 30 میلیارد تومان است.
حال منیر قیدی پرچم اعتراض را بر افراشته که "دسته دختران" یکی از گرانترین فیلمهای دفاع مقدسی سالهای اخیر و پر هزینه ترین فیلم جشنواره فجر گذشته را ساخته است. فیلمی که در جشنواره فجر نمایش داده شد و نه تنها از طرف داوران بلکه از طرف مخاطبان هم مورد استقبال قرار نگرفت. علی رغم تمام خرجهایی که انجام شده و آن تعداد بازیگرهای معروف و ... اما مشکل فیلم از جای دیگری بود.
نکته جالب ماجرا این است که هر کس که بیشتر پول از بیت المال میگیرد صدای اعتراضش هم بلندتر است و مدیران سینمایی هم برای رفع دلخوری آنها دوباره یک رقم بزرگتر را در اختیارشان قرار می دهند و یا حداقل اینکه درباره هزینهها و پول بیت المالی که خرج شده است سوال و پیگیری انجام نخواهند داد.
سازندگان فیلمهای پرخرج از حساب بیت المال چون مجید مجیدی و منیر قیدی همیشه طلبکارند، معترضند و ناراضی تا کسی از آنها مواخذه نکند که اون همه پول چی شد؟ چرا فیلمت اینقدر ضعیف است؟ دریافتی شما از این پروژههای ارگانی چقدر بوده است؟
الان منیر قیدی دست پیش را گرفته که پس نیافتد و از هر تریبونی که به دستش برسد چنین حرفهایی را خواهد زد و خودش را به جریانهایی چون فیلمسازان زن ، اندیشمند ، جوان و ... وصل میکند تا چهره اعتراضی به خود بگیرند.
آیا یادشان میرود خود آنها از سازندگان و رقم زنندگان این رویه شکست خورده هستند؟ یا این فرمول جواب میدهد و بر این روال جواب گرفتهاند؟
حال هم فیلم "محمد(ص)" و هم فیلم "دسته دختران" بیشتر از اینکه به عنوان یک اثر ماندگار و تاثیرگذار در خاطر مخاطبان بمانند فقط به عنوان یک فیلم پرهزینه که از بیت المال پول گرفتهاند، شناخته میشوند ولی فیلمسازان آنها باز هم طلبکارند.
در صورتی که تعدا بسیار زیادی از جوانان کارآزموده و فارغ التحصیلان سینما وجود دارد که برای ساخت فیلم کوتاه یا مستندشان به هزار در میزنند و هیچ کمکی هم نمی توانند بگیرند، یک هزارم این حضرات هم طلبکار نیستند.
اما این حضرات همیشه بودجه بگیر، همیشه هم طلبکار!
پس نیافتد (غلط)
پس نیفتد (درست)
الان من متوجه نشدم، نویسنده به این علت که مجید مجیدی با اون کارنامه درخشانش در فیلمسازی (از بچه های آسمان تا رنگ خدا و آواز گنجشک ها) در مورد فرهنگ و فرهنگسازی توسط مسئولان کشور انتقاد کرده ناراحته، فقط به این علت که یک فیلم پر هزینه ساخته؟ جالبه.
دوم در همه دنیا ( بجز ایران) تولیدات را با پول ملی خودشان اعلام می کنند اما در دنیا آنرا یا به یک ارز بین المللی می فروشند یا به ارز خریدار.
در مقوله سینما مثلاً هند یا کره جنوبی یا چین یا ژاپن و حتی ترکیه دستمزدها و هزینه تولید را به ارز همان کشور پرداخت و محاسبه می کنند ولی به کشورهای مختلف به ارز همان کشور می فروشند.
سه ساله سه تا سینمایی نوشتم یه مدیر اجازه نداد از دفترش پامو بزارم با آنکه هر فیلمسازی خوندش میگه نوشتت عالیه!!
اما تنها جوابی که بهم دادن میگن بهترین رمان نویس ایران میشی این جمله خنده دار کجای دلم بزارم