صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۴۸۵۴۱
تعداد نظرات: ۱۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۳ - ۲۶ تير ۱۴۰۱ - 17 July 2022
که بود و چه کرد؟ (1)

وینستون چرچیل؛ برترین بریتانیایی تاریخ

او در نطق مشهورش در مجلس عوام بریتانیا، در مقام سیاستمداری که مدافع جنگ با هیتلر بود، خطاب به مردم کشورش گفت: «چیزی برایتان ندارم جز خون و اشک و عرق و کار سخت.»

عصر ایران؛ احمد فرتاش - وینستون چرچیل شصت‌ویکمین نخست‌وزیر بریتانیا بود که از 10 می 1940 تا 26 جولای 1945 رهبری سیاسی این کشور را در کوران جنگ جهانی دوم بر عهده داشت و نقشی بسیار موثر و انکارناپذیر در شکست آدولف هیتلر و نابودی نازیسم در اروپا ایفا کرد.

چرچیل البته یکبار دیگر نیز در فاصلۀ سال‌های 1951 تا 1955 به مدت چهار سال و پنج ماه نخست‌وزیر بریتانیا شد و در مارس 1955 بالاخره متقاعد شد که دچار کهولت سن است و باید نخست وزیری را به شخص دیگری واگذار کند.

 نقاشی مشهور گراهام ساترلند، نقاش معروف انگلیسی، از وینستون چرچیل
این نقاشی که از سوی حزب محافظه‌‌کار بریتانیا در روز تولد چرچیل به وی اهدا شد، ابتدا خشم چرچیل را برانگیخت، ولی نهایتا باعث شد او پیری و ضعف خودش را بپذیرد و در 5 آوریل 1955 از نخست‌وزیری بریتانیا استعفا کند. چرچیل این تابلو را سوزاند و امروزه فقط تصاویری از آن در دست است. برخی از منتقدین هنری، تابلوی گراهام ساترلند را یک شاهکار هنری ارزیابی کرده‌اند. 

چرچیل در 30 نوامبر 1874 به دنیا آمد و در 24 ژانویه 1965 از دنیا رفت. او 90 سال و دو ماه عمر کرد و 62 سال از عمرش را عضو مجلس عوام بریتانیا بود. طی بازۀ زمانی 1900 تا 1964، چرچیل فقط دو سال عضو این مجلس نبود (24-1922).

اگرچه چارلی چاپلین معتقد بود به دلیل هنرش در قلب مردم بالاتر از هر سیاستمداری است، ولی مردم بریتانیا در رای‌گیری بی‌بی‌سی در سال 2002، وینستون چرچیل را به عنوان «بزرگترین بریتانیایی تمام تاریخ» انتخاب کردند. چاپلین در این رای‌گیری بسیار پایین‌تر از چرچیل در رتبۀ 66 قرار گرفت.

چرچیل را غالبا بزرگترین سیاستمدار تاریخ بریتانیا می‌دانند. برخی اما معتقدند او بزرگترین سیاستمدار تاریخ بوده است و دلیل شان هم نقش ویژۀ او در شکست هیتلر و رهانیدن بشریت از شر ایدئولوژی جهنمی نازیسم است.

در مارس 1992 کارل پوپر نود ساله در شهر سویل اسپانیا سخنرانی‌ای ایراد کرد با عنوان «سقوط کمونیسم: درک گذشته و تاثیر بر آینده». پوپر در این سخنرانی پس از تشریح وضعیت متزلزل نظام‌های دموکراتیک اروپای غربی در اثر ظهور هیتلر در آلمان و رشد جنبش‌های فاشیستی در در غرب اروپا و نیز سر بر آوردن مارکسیسم در شوروی، گفت: «در این شرایط که هیتلر خود را آمادۀ جنگ علیه غرب می‌کرد، تقریبا همۀ روشنفکران و خردمندان اعلام کردند که دموکراسی فقط یک مرحلۀ گذار در تاریخ بشر است و محو آن را پیش‌بینی می‌کردند... آن گاه هیتلر جنگ جهانی دوم را به راه انداخت و در پایان به لطف وجود یک مرد، یعنی وینستون چرچیل، شکست خورد. در نتیجۀ اقدامات او بود که ائتلافی از دموکراسی‌های غربی و روسیه ایجاد شد و در نهایت هیتلر و متحدانش را شکست داد.»
پوپر به عنوان مهم‌ترین فیلسوف مدافع لیبرال‌دموکراسی در قرن بیستم، چنین نگاهی به چرچیل داشت.

قبل از اینکه چرچیل به نخست‌وزیری برسد، تقریبا همۀ سیاستمداران بریتانیا موافق مذاکره و مصالحه با هیتلر بودند. توافقنامۀ مونیخ در سپتامبر 1938 در همین راستا امضا شد. در این توافقنامه کشورهای آلمان و ایتالیا و بریتانیا و فرانسه توافق کردند که بخش‌هایی از چکسلواکی ضمیۀ خاک آلمان شود. بریتانیا و فرانسه با پذیرش زیاده‌خواهی ارضی هیتلر در صدد جلوگیری از جنگ جهانی دوم بودند.

چرچیل اما مخالف توافقنامۀ مونیخ بود و به درستی هشدار می‌داد که هیتلر به چکسلواکی رضایت نمی‌دهد و دیر یا زود به سراغ سایر کشورهای اروپایی نیز خواهد آمد. او حتی بعد از اتمام جنگ جهانی اول نسبت به خطر احیاء آلمان و جنگ‌افروزی مجدد این کشور هشدار داد و مکررا بر این هشدارش پافشاری می‌کرد.

پس از حملۀ آلمان به لهستان، دولت چمبرلین به آلمان اعلان جنگ کرد اما وقتی بلژیک و هلند و فرانسه با حملۀ ارتش قدرتمند آلمان سریعا سقوط کردند، نویل چمبرلین نخست‌وزیر بریتانیا که به توافقنامۀ مونیخ تن داده بود، از مقامش استعفا کرد و چرچیل جانشین او شد.

انتقادهای چرچیل از سیاست مماشات در برابر هیتلر، اکنون به مثابه بصیرت سیاسی او قلمداد می‌شد و تحت تاثیر فضای سیاسی پدیدآمده در بریتانیا و کل اروپا، چرچیل به جای چمبرلین به عنوان رهبر حزب محافظه‌کار بریتانیا انتخاب شد و بر صندلی نخست‌وزیری این کشور تکیه زد.


رهبری سیاسی بریتانیا در هشت ماه نخست جنگ جهانی دوم بر عهدۀ چمبرلین بود ولی روی کار آمدن چرچیل، عزم و وحدتی ملی در بریتانیا ایجاد کرد. او در نطق مشهورش در مجلس عوام بریتانیا، در مقام سیاستمداری که مدافع جنگ با هیتلر بود، خطاب به مردم کشورش گفت: «چیزی برایتان ندارم جز خون و اشک و عرق و کار سخت.»

چرچیل در سال 1895 عضو ارتش بریتانیا شده بود و در کنار جنگیدن در نبردهای گوناگون، به عنوان "خبرنگار جنگ" نیز فعالیت می‌کرد. او نویسنده‌ای چیره‌دست بود و سرانجام در سال 1953 برندۀ جایزۀ نوبل هم شد. بنابراین عجیب نبود که در جریان جنگ جهانی دوم، با ادبیات غنی و شورانگیز نطق‌های رادیویی‌اش و نیز سخنرانی‌هایش در مجلس عوام، از مردم بریتانیا ملتی متحد در برابر آلمان نازی بسازد. سخنرانی موثر او در کنگرۀ آمریکا نیز نقش مهمی در ورود ایالات متحده به جنگ علیه آلمان نازی داشت.

چرچیل جایزۀ نوبل را به دلیل «چیره‌دستی‌اش در توصیف وقایع تاریخی و فصاحت بیانش در دفاع از آرمان‌های والای انسانی» بدست آورد. او اگرچه سیاستمدار بود، ولی درآمدش از راه نوشتن تامین می‌شد. چرچیل در جریان جنگ جهانی دوم هر روز 5000 کلمه می‌نوشت و این کاری است که کمتر سیاستمداری در آن همه هیاهو و مشغله انجام می‌داد. 

دو کتاب «بحران جهانی»(1931) و «جنگ جهانی دوم»(1954) جزو آثار مشهور او هستند که اولی دربارۀ جنگ جهانی اول بود. «جنگ رودخانه»(1899) «برای تجارت آزاد»(1906)، «لیبرالیسم و مسئلۀ اجتماعی»(1909) و «تاریخ مردم انگلیسی‌زبان» (1958) نیز از دیگر آثار او هستند.

 وینستون چرچیل در حال نقاشی

چرچیل به نقاشی هم علاقه داشت و تابلوهای زیادی از وی در دست است که البته اکثر آن‌ها نیمه‌کاره یا ناتمام‌اند ولی چون متعلق به چرچیل بوده‌اند، با قیمت بالایی به حراج گذاشته می‌شوند. وینستون چرچیل گویا به اسلام هم گرایش داشت و در جوانی قصد داشته که مسلمان شوند ولی خانواده‌اش او را از این کار منع کردند. یکی از مشهورترین تابلوهای او تصویر مسجد قرن دوازدهمی کوتوبیا در مراکش هنگام غروب آفتاب است. این تابلو در اختیار آنجلینا جولی بود و در سال 2021 توسط وی به حراج گذاشته شد و به قیمت 9ونیم میلیون یورو به فروش رسید.

  نقاشی مشهور چرچیل از مسجد کوتوبیا در مراکش

وینستون چرچیل اگرچه در بیشتر عمر سیاسی‌اش عضو حزب محافظه‌کار بریتانیا بود ولی مدت زیادی هم در حزب لیبرال بریتانیا حضور داشت. او در سال 1900 به عنوان عضو حزب محافظه‌کار وارد مجلس عوام شد ولی از 1908 که دولت لیبرال هربرت اسکویت روی کار آمد تا 1922 که دولت لیبرال دیوید لوید جورج کنار رفت، در رأس وزاتخانه‌های متعددی قرار داشت.

یعنی چرچیل از 34 سالگی تا 48 سالگی در دولت متعلق به حزب لیبرال بریتانیا در مقام وزیر تجارب سیاسی و نظامی قابل توجهی اندوخت و بعدها که در جنگ جهانی دوم به رهبری حزب محافظه‌کار رسید، این تجارب برای او بسیار مفید و گرانبها بودند.
او طی این 14 سال وزیر تجارت، وزیر کشور، وزیر جنگ، وزیر مستعمرات، وزیر تدارکات، وزیر نیروی هوایی، نمایندۀ دولت در نیروی دریایی بریتانیا و .... بود. همچنین در مقاطعی از این دوران بر سیاست خارجی بریتانیا در خاورمیانه نظارت داشت.  

چرچیل و ملکه الیزابت دوم

چرچیل مدافع سرسخت لیبرالیسم اقتصادی و امپریالیسم بود. او در دورۀ دوم نخست‌وزیری‌اش تلاش کرد مانع افول امپراتوری بریتانیا شود و پس از جنگ جهانی دوم نیز، که کلمنت آتلی نخست‌وزیر بریتانیا بود، با اعطای استقلال به هندوستان مخالف بود.

نگاه او به ملل مستعمرات انگلستان به طور خلاصه از این قرار بود که این ملل برای پیشرفت نیازمند امپراتوری بریتانیا هستند. با این حال او در دهۀ 1950 پیرمردی متعلق به دنیای پیش از جنگ جهانی دوم به نظر می‌رسید و حاضر نبود بپذیرد که نظرات امپریالیستی‌اش، دیگر به راحتی مقبول ملل تحت حکمرانی امپراتوری بریتانیا واقع نمی‌شوند و کشتی‌بان را سیاستی دیگر باید.

اگرچه نقش ویژۀ چرچیل شکست هیتلر و نابودی نازیسم و فاشیسم، او را عملا یکی از مفیدترین سیاستمداران تاریخ بشر کرده، ولی کارنامۀ چرچیل خالی از نقاط منفی نیست. در بریتانیا او را بابت شکست نیروهای متفقین در جنگ گالیپولی در برابر نیروهای عثمانی مقصر می‌دانستند. در آن زمان (1915) چرچیل به عنوان نمایندۀ دولت در نیروی دریایی بریتانیا خدمت می‌کرد و تصمیماتش ظاهرا در شکست متفقین موثر بود.


اگرچه چرچیل تا آخر عمر از درستی تصمیماتش در آن جنگ دفاع می‌کرد ولی 300هزار سرباز کشته‌شدۀ متفقین در این جنگ، چیزی نبود که به آسانی قابل چشم‌پوشی باشد. 250هزار سرباز عثمانی نیز در جنگ گالیپولی کشته شدند ولی نهایتا دولت عثمانی در این جنگ پیروز شد.

اما داستان گالیپولی نهایتا داستان یک جنگ مستقیم بود و چرچیل هم یکی از مقصران موثر این ماجرا بود. اتهام دوم در کارنامۀ چرچیل مهم‌تر از نبرد گالیپولی است و برمی‌گردد به قحطی سال 1943 در هندوستان.

مادوسری موخرجی، نویسنده و خبرنگار هندی-آمریکایی، در کتاب «جنگ پنهان چرچیل» نشان داده است که سیاست‌های وینستون چرچیل به عنوان نخست‌وزیر بریتانیا، در ایجاد قحطی سال 1943 هندوستان موثر بوده است. در قحطی آن سال، حدود 3 میلیون نفر از مردم هندوستان مردند که اکثرا اهل بنگال بودند.

 مردم قحطی‌زدۀ بنگال هند، قربانیان سیاست چرچیل

موخرجی در کتاب مهمش نشان داده است که علت کمبود مواد غذایی در هندوستان، صادرات وسیع آن از هند برای مصرف در میادین جنگ و نیز برای مصرف در خود بریتانیا بود. بین ماه‌های ژانویه و ژوئیه سال ۱۹۴۳ در حالی که قحطی در هند شروع شده بود، این کشور بیش از 70 هزار تن برنج صادر کرد. چرچیل همچنین به بهانۀ کمبود کشتی با تقاضاهای صدور مواد غذایی به هند مخالفت کرد، آن هم در حالی که کشتی‌هایی بودند که با عبور از هند از استرالیا به اروپا گندم می بردند تا برای مصرف آینده انبار شود.

موخرجی می‌گوید از نظر چرچیل قحطی در هندوستان قابل تحمل بود، اما جیره‌بندی نان در بریتانیای دوران جنگ، محرومیتی تحمل‌ناپذیر بحساب می‌آمد.

رابرت کانکووست، یک مورخ دیگر در دفاع از پای‌بندی چرچیل به اصول، به ماجرای دستگیری 50هزار افسر آلمانی در پایان جنگ جهانی دوم اشاره می‌کند. در جلسه‌ای مشترک بین چرچیل و استالین و روزولت، استالین پیشنهاد می‌کند همۀ این افسران اعدام شوند و رئیس‌ جمهوری آمریکا (روزلت) نیز با او موافقت می‌کند ولی چرچیل با عصبانیت این پیشنهاد را رد می‌کند و استالین هم در برابر او کوتاه می‌آید. مخالفت چرچیل با اعدام نظامیان آلمانی در حالی صورت گرفت که لندن در جریان جنگ جهانی دوم چندین سال زیر بمباران ویرانگر نیروی هوایی آلمان بود.

مهم‌ترین موفقیت چرچیل در جنگ جهانی دوم، بیرون کشیدن نیروهای نظامی بریتانیا از بندر دانکرک در شمال فرانسه در سال 1940 بود. دوسوم ارتش بریتانیا در این بندر گرفتار شده بودند. پشت سر آن‌ها دریا بود و روبرویشان ارتش آلمان. بمباران هوایی گستردۀ دانکرک، می‌توانست تقریبا دوسوم ارتش بریتانیا را نابود کند.

 سربازان بریتانیایی در حال فرار از بندر دانکرک

چرچیل که تازه شانزده روز بود که به مقام نخست‌وزیری رسیده بود، در سخنرانی‌اش در مجلس عوام بریتانیا این حادثه را «یک فاجعه نظامی عظیم» ذکر کرد و گفت «کل ریشه و هسته و مغز ارتش بریتانیا» در دانکرک به دام افتاده‌اند و به نظر یا پاکسازی یا اسیر خواهند شد. با این حال او با تصمیمات سریع و درستی که اتخاذ کرد، موفق شد بیش از 338هزار نفر از سربازان متفقین را، که اکثرشان بریتانیایی بودند، طی هشت روز از بندر دانکرک تخلیه کند و مانع از نابودی ارتش بریتانیا در همان آغاز جنگ جهانی دوم شود.

 

چرچیل و چاپلین

 یکی از جرائم انگلیسی‌ها در ایران، تقابل آن‌ها با دولت دکتر مصدق و نقش آن‌ها در کودتای 28 مرداد بوده است. در آن زمان چرچیل نخست‌وزیر بریتانیا بود و او تاکید داشت که مصدق باید به هر شکل ممکن کنار برود.

چرچیل پیش از سرنگونی مصدق، پیشتر در سرنگونی رضاشاه نیز نقش موثری ایفا کرده بود؛ چراکه ورود قوای نظامی متفقین به ایران به قصد استفاده از راه‌آهن ایران برای رساندن کمک‌های نظامی از جنوب ایران به شوروی، طبیعتا بدون موافقت چرچیل نمی‌توانست صورت گیرد

  چرچیل و روزولت و استالین در کنفرانس تهران، پاییز 1322

 
وینستون چرچیل در ژانویه سال ۱۹۶۵ بر اثر سکته مغزی در شهر لندن درگذشت. جسد او را به دستور ملکه به مدت سه روز در معرض دید عموم گذاشتند و بعد از برگزاری یک مراسم تشییع بزرگ با حضور دولتمردانی از سراسر جهان، در «آکسفوردشایر» - جایی که پدر و مادرش در آن دفن بودند - به خاک سپردند.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۳۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۸:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۷
نگاه غربی‌ها کلا همینه
حتی نظرشون به پیشرفت خیره کننده چینی‌ها و اماراتی‌ها همواره پر از کینه و حسادته
مجید
۱۰:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۷
دوستان ی که در باب اشغال ایران در آن زمان صحبت میفرمایند متوجه این موضوع نیستند که در جنگ بزرگان البته کوچکترها به چشم نمیاد و قربانی بزرگان میشوند در این خصوص هدف ( بقا به هر قیمت ) وسیله را توجیه میکند . در جنگ دوم ایران تنها کشور قربانی نبود تمام شمال آفریقا و اروپای شرقی و شمال اروپا همگی الارغم بی طرفی بدتر از ایران زمین جنگ و مورد اشغال کامل قرار گرفتند . انتخاب ایران برای کمک به شوروی به لحاظ موقعیت استراتژیک کاملا قابل درک هست .در شرایطی که کشوری به اندازه فرانسه خیلی ساده وسهل تسلیم المان میشه شکست و اشغال ایران توسط سه کشور قدرتمند چیز عجیبی نیست .
محمود
۰۹:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۷
موفقیت انگلیس در تخلیه نیروهای خود از بندر دانکرک، بخاطر ابتکار عمل چرچیل نبود بلکه به خاطر اشتباه راهبردی هیتلر بود که تاکنون همه حیرت زده هستند که هیتلر چگونه دست از کشتار نظامیان انگلیسی (که در یک گوشه رینگ محاصره شده بودند) برداشت و اجازه داد انگلیسی ها با تمام توان، اقدام به تخلیه نیروهایش بکند.
ناشناس
۰۵:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۷
مقاله خوبی بود دستمریزاد
ناشناس
۰۱:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۷
ایدئولوژی چرچیل برای ما خیلی جهنمی‌تر بوده تا ایدئولوژی نازیسم
ناشناس
۰۰:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۷
چرچیل اگر چه اشتباهاتی داشت و برای خیلی جهان سومی ها شاید شخصیت خوشایندی نباشه، اما مرد فوق العاده ا ی بود. خصوصیات شخصی، اراده قوی ، برنامه ریزی و تمرکز فوق العاده ای داره. این بشر فقط حدود 500 تا نقاشی حرفه ای خلق کرده در حالیکه فقط تفریح و و روش تمدد اعصاب و بازیابی انرژی ش بود. ادیب و نویسنده قوی هم هست. کارهایی که در طول یک عمر کرده از کارهایی که 10 آدم معمولی در عمرشون میکنن بیشتره.
هرمز
۱۹:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
کاش آقای فرتاش عزیز درمورد این قهرمان وتوجیحاتی که درمورد اشغال ایران دارد بیشتر مینوشت تا معلوم شود دلایل او برای اشغال ایران چه بود وچرا فنلاند هم که همان نقش را میتوانست بازی کند با این ادعای پوچ که فنلاند بی طرف است اشغال نشد .مگر ایران اعلان بی طرفی نکرده بود پس چرا باشغال متفقین درآمد ؟ باید امیدواربود که تاریخ نگاران ایرانی این بخش ازتاریخ را دوباره بنویسند وکوله پشتی استعمار انگلیس را با جرایم بیشتری سنگین تر کنند .
ناشناس
۱۹:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
در کنفرانس تهران سه نفری نشستند و به ریش شاه ایران خندیدند!ا این تحقیر نبود آیا؟؟جالب اینکه سه تا خیابان در تهران به اسم اینها گذاشته شد!روزولت(مفتح)،استالین(میرزاکوچک خان)،چرچیل (بابی ساندز)!!
کوشا
۱۹:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
مطلب خوبی است ممنون اما به نظر میاد فقط از زاویه دید انگلیسی ها به چرچیل پرداخته‌اید . نقاط منفی سیاست های چرچیل بیشتر از اینهاست . سیاست مداری که پیروزی در جنگ برایش از هر چیزی مهمتر بود ، قحطی هند را اشاره کردید اما قحطی ایران را نه، همچنین کشتار مردم شهرهای آلمان در پی بمباران شدید چندین روزه . چرچیل قطعا مرد بزرگی بود اما برای بریتانیایی ها .
البت. اگر اشتباه بزرگ حمله به شوری از طرف هیتلر صورت نمی گرفت و آلمان برنده جنگ جهانی دوم بود الان احتمالا کسی از بزرگی چرچیل یاد نمی کرد و به بزرگی هیتلر و گوبلز و موسیلینی و ... می پرداختند. تاریخ را فاتحین می نویسند
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۱:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۷
بخش آخر حرفتون کاملا درسته. 90 درصد کل سربازهای آلمانی کشته شده در جنگ جهانی دوم توسط روسها در جبهه شرق کشته شدن اونهم با دادن هزینه بسیار بسیار سنگین انسان. یکی از دلایل تلخ کامی و انزوا جویی و طلبکاری تاریخی روسها هم همین قدرنشناسی هست که حس میکنن غرب نسبت به اونها بعد از جنگ روا داشت و خیلی از رفتار های اونها رو حتی تا حالا (از جمله تجاوز به اوکراین) شکل داده.
ناشناس
۱۹:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
لعنت به او! برای ما ایرانیها جز بدبختی نبود!هیتلر شراب نمی نوشید و سیگار نمی کشید وگیاهخوار بود.چطور او بد داستان شد و چرچیل که همه اینکارها را میکرد خوب ماجرا شد؟؟؟
فریبرز
۱۹:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
این مردک وجود منحوسش بضرر دو ملت تموم شد ،‌ایران و هند. مردک ایرانیها رو ( ….)مینامید و هندیها رو “ یه مشت پاپتی “، یکبار هم در مجلس عیان عنان سخن از دست و گفت خوب میکنیم که استعمار میکنیم ، قدرتش رو دارین میتونیم ! . وقتی هم که برای اجلاس سه جانبه ( استالین ، روزولت ، خود منحوسش ) در تهران به ایران اومد، به محمد رضا شاه گفت بیا سفارت آمریکا دیدن ما ، ما برای دیدن شما نخواهیم آمد ، مردکی بود برای خودش عوضی
( بنده هیچ سنخیتی با رائفی پور و عباسی ندارم اینها که عرض کردم در تاریخ هست وگرنه بنده هیچ صمیمیتی و رابطه ای با جمهوری اسلامی ندارم ، اشتباه نشه )
ناشناس
۱۹:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
نگاهش نزدیک به نگاه حاکمان در جنگ اکراین است جان اروپایی ها جان و غیر شکل آنها مردند هم مردند مهم ما هستیم.
پاسخ ها
فریبرز
| |
۲۰:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
دقیقا ، موافق فرمایشتون هستم
تعداد کاراکترهای مجاز:1200