صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۸۲۴۳۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۳ - ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ - 03 May 2021

دلارهای برجامی و طبقه‌های بی دلار در جامعه ايران

سياست گذاری‌ها بايد به گونه ای باشد كه همه جامعه طعم دلارهاي برجامي را بچشند و دلار داشتن و بي دلاري دولت‌ها، براي ملت نيز معنا داشته باشد.

عصر ایران؛ سجادبهزادی*- به تازگی ایرنا خبرگزاری رسمی دولت از جهانگیری معاون اول رئیس جمهور آورده است "کشور با کاهش شدید منابع ارزی روبرو است و این منابع طی سال های گذشته از ۱۰۰ میلیارد دلار به ۵ میلیارد دلار رسیده است."

در حقیقت ماجرا ؛ این رقم به دنبال یک بحران بسیار وحشتناکی در مدیریت كشور، اقتصاد وتحريم ها رخ داده است اما در ظاهر امر برای بسیاری از اقشار جامعه، عمق اين فاجعه خیلی هم تفاوتي ندارد. آنها با خود می گویند زمانی که منابع کشور نه تنها ۱۰۰ میلیارد دلار، بلكه ۷۰۰ ميليارد دلار هم بود باز "هشت‌شان گرو نه‌شان" بود و اکنون نیز روزگارشان همین است.

در واقع دور گردون برای این افراد برعکس آن سخن مشهور حافظ است كه مي گفت "دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت/ دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور."

به تازگی عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی نیز گفته است "در ۱۶ سال گذشته تا کنون ۴۰۰ میلیارد دلار برای دور زدن تحریم‌ها هزینه کرده‌ایم." این رقم بدون اغراق، به قدر اداره کردن چند کشور اروپایی است. یعنی مردمان خوشبخت آن سرزمین با رقمی بسیار کمتر از این کشور خود را اداره می کنند.

اما اقشار زیادی از جامعه ایران با خود می گویند اگر آن ۴۰۰ میلیارد هم سرجایش باقی مانده بود آیا به حال و روزگار ما فرقی می کرد؟!

بسیاری از اقشار جامعه در ۱۶ سال گذشته تا کنون و با درآمدهای ارزی ۴۰۰ و۷۰۰ میلیارد دلاری حاصل از فروش نفت، همان قدر به سختي پی لقمه ای نان ویا تهیه یک سرپناه بوده اند که هنوز هم هستند.

برجام نفس های تازه ای می کشد و گویی خبرهایی در راه است. مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا می گوید "ایران بیش از ۸۸ میلیارد دلار پول بلوک شده دارد و تنها در چین در حساب‌های مختلف بیش از ۳۰ میلیارد دلار پول داریم". جاي خرسندي است كه این دلارها با توافق دوباره برجام آزاد می شوند؛ اما طبقات بزرگي از جامعه احساس خرسندي نمي كنند. آنها با اشاره به روزگار گذشته خود بر اين باور هستند كه اين دلارهاي برجامي كمترين اثري در تغيير زندگي آنها دارد.

به راستی چرا این دلارها تغییر محسوسی در زندگی بسیاری از مردم ایجاد نمی کند؟ دلارها وقتی وارد کشور می شوند مگر چگونه آب می شوند که طبقاتي از جامعه به برگشتن آن راضی نیستند و با پوزخندي زهر آلود مي گويند همان جا که باشد جایش بهتر است؟

در یک مورد جهانگیری معاون اول دولت روحانی به تازگي گفته است "دولت‌های احمدی‌نژاد بیش از ۲۲ میلیارد دلار را در کشوری سپرده‌گذاری کردند تا آن کشور ۱۷ میلیارد دلار به آنها فاینانس دهد. مشخص نیست چرا باید پول نقد به عنوان تضمین ارائه می‌دادند. وقتی که دولت تدبیر و امید روی کار آمد و می‌خواست این روش را اصلاح کند آن کشور اعلام کرد که امکان لغو قرارداد وجود ندارد و ما نیز ناچار شدیم به همان شیوه غلط ادامه دهیم.»

در موردی دیگرحناچى شهردار تهران می گوید "در زمان قاليباف تونل ۱۲۵ میلیاردی، ۷۲۵ میلیارد تمام شد."

طبقه متوسط و پایین جامعه سال هاست از بحران اقتصادی رنج می برند و سخن آنها اين است كه اگر قرار باشد دلارها برگردند واینگونه هزینه شوند وتغییر ملموسی در زندگی طبقات پايين جامعه دیده نشود و به اصطلاح "هشت شان گرو نه شان" باشد چه فرقی می کند دلاری در این مملکت باشد یا نباشد.

اگر چه دولت روحانی نيز مانند دولت خاتمي طالع نفتی بلندی نداشت اما جامعه خوش‌شانس‌ترین رییس جمهور وپردلارترين دولت را هرگز فراموش نخواهد كرد. به گواه آمار تا سالیان طولانی دولت احمدي نژاد صفت پردرآمدترین دولت نفتی تاریخ را حفظ خواهد كرد. برخی ها می پرسند آن دولت با صدها ميليارد دلاري كه در اختيارش بود چه دسته گلي به سر ملت زد كه اين دلارهاي برجامي گشايش ايجاد كند.

برجام يك ضرورت است وما بايد درهاي كشور را بر روي سرمايه گذاران باز كنيم و خود را از انزوا نجات دهيم؛ اما سياست گذاري ها بايد به گونه اي باشد كه همه جامعه طعم دلارهاي برجامي را بچشند و دلار داشتن و بي دلاري دولت ها، براي ملت نيز معنا داشته باشد.

*روزنامه نگار

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200