خوانندگان "عصرایران" به یکدیگر کتاب معرفی می کنند. اگر شما هم کتابی خوانده اید و از آن خوش تان آمده، خواندنش را به دیگران هم پیشنهاد کنید.
خوانندگان عصر ایران به یکدیگر کتاب معرفی می کنند. اگر شما هم کتابی خوانده اید و دوست دارید خواندنش را به دیگران هم پیشنهاد کنید، از طریق فرمی که در این لینک است، اقدام کنید.
*** لطفا اگر درباره کتاب های معرفی شده، نظری دارید، زیر همین پست برایمان بفرستید. (ولی معرفی کتاب را فقط از طریق این لینک باشد).
____________________________
نام کتاب:استادان و نا استادانم
نام نویسنده/ مترجم: عبدالحسین آذرنگ
پیشنهاد دهنده: امیررضا اصنافی (تهران -عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی – دکترا)
ناشر: جهان کتاب
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
این کتاب را کسی نوشته است که سالها تجربه در آموزش، نگارش و پژوهش داشته است. در واقع نوعی زندگی نامه خودنوشت است ولی در حقیقت محتوای آموزشی خطاب به همه آموزشگران، آموزش پذیران و آموزش دهندگان است.
مجموعه تجربه های مدون و مکتوب او طی سالها تدریس است. نویسنده در کتاب عقیده دارد که آموزش فقط چارچوب رسمی و کلاسی ندارد بلکه هر کسی در موقعیتی یک آموزش دهنده و یک آموزش گیرنده است از معلم، کارمند، مدیر و کتابدار همه می توانند در این طیف جای داشته باشند. نکات بسیار مهم و برجسته آموزشی را بر اساس تجربه می توان در این کتاب دید. مطالعه این کتاب را به همه کنشگران عرصه آموزش توصیه می کنم.
_________________________________
نام کتاب: کشتن مرغ مقلد
نام نویسنده/ مترجم: هارپر لی
پیشنهاد دهنده: محمود گلرخ ( رودبار- کارمند – دیپلم)
ناشر: امیر کبیر
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
رمان بسیار زیبایی که حتما مجذوب آن خواهید شد. رمان کشتن مرغ مقلد از زبان دختری به نام اسکات فینچ روایت میشود که دختر وکیل سفیدپوستی به نام اتیکاس فینچ است که دفاع از جوان سیاهپوستی به نام تام رابینسون را که به اتهام ناروای تجاوز به یک دختر سفیدپوست در در شهر کوچکی به نام مِیکوم، آلاباما محاکمه میشود، به عهده میگیرد.
مردم این شهر در رمان، مردمی خودپسند و نژادپرست معرفی شدهاند. اتیکاس فینچ، وکیلی انساندوست، جسور و شجاع و پدری مهربان و دوستداشتنی است. او با قدرت و بیباکی از عدالت و انسانیت دفاع میکند و در مقابل تعصب، نفرت و خشونت نژادی و ریاکاری مردم میایستد. تم اصلی رمان، معصومیت و قربانیشدن آن در برابر بیعدالتی و تعصب نژادی است و عنوان آن برگرفته از صحنهای است که در آن اتیکاس تفنگ بادیای بهعنوان هدیهٔ کریسمس برای فرزندانش میخرد و از آنها میخواهد که به خاطر داشته باشند که هیچگاه به مرغ مقلد شلیک نکنند، چون کشتن مرغ مقلد «گناه» است.
___________________________
نام کتاب: سفر به گرای ۲۷۰ درجه
نام نویسنده/ مترجم: احمد دهقان
پیشنهاد دهنده: مصطفی مهران ( تهران)
ناشر: انتشارات سوره مهر
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
کتاب «سفر به گرای 270 درجه» نوشتهی «احمد دهقان» است. ناشر دربارهی این اثر آورده است: «احمد دهقان اهل شعار نیست، حرف از ایده و عقیده هم نمیزند، اما به جای اینها قهرمان داستانش ناصر و خواننده را با خود از فضای گرم و راحت خانه برمیدارد و میبرد درست وسط کارزار جنگ. حالا خواننده با چشم خود میبیند چگونه ناصر و دیگر رزمندگان، حماسهای بزرگ را خلق میکنند، بیآنکه حرفهای بزرگ بزنند یا ادعاهای عجیب و غریب داشتهاند.
ناصر رمان سفر به گرای 270 درجه که به مرخصی تحصیلی آمده و بعد از امتحاناتش دوباره با بچهمحلش علی به جبهه برمیگردد، راوی قصه احمد دهقان است؛ راوی شوخطبعی که هم خودش لحن سرخوشانه و طنزآلودی دارد و هم در میان اتفاقات جبهه و جنگ، با نگاهی تیزبین، آنها را که سویهای طنازانه دارد، شکار و روایت میکند.» در بخشی از داستان میخوانیم: «جلوتر، آدمهای سالم و مجروحین و اجساد، مچاله شدهاند و کیپ هم نشستهاند. برای این که اجساد جای کمتری بگیرند، رو دو زانو نشاندهاندشان. شاید هم برای این که خود را بفریبند که همه زندهاند و سالم و آماده به جنگ. یکی از ته کانال فریاد میکشد: بچههای 25 بکشن عقب.» کتاب حاضر را انتشارات «سوره مهر» منتشر کرده است.
_____________________________
نام کتاب: ما اخراج شدیم
نام نویسنده/ مترجم: هاروی مک کی/ آرمین هدایتی
پیشنهاد دهنده: محسن دشتی ( قم)
ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
در سال ۱۹۹۲ اوضاع بر وفق مراد «#ترامپ» پیش نمیرفت. در اوایل دهه ۹۰ میلادی بدهیهای ترامپ از مرز میلیون گذشته بود و به میلیارد رسیده بود.
روز شنبه من و دوستم «لری کینگ»، دونالد را در سوئیت «لری» واقع در هتل «رادیسون» ملاقات کردیم، یک قرار ملاقات صبحانه معمولی بدون هیچ تشریفات خاص و بدون هیچ دلیلی که دونالد ترامپ بخواهد برای من ــ شخصی که یک کارخانه کوچک پاکتسازی در مینهسوتا دارد ــ آنچه را در فکرش میگذرد توصیف کند.
_________________________________
نام کتاب: سمفونی مردگان
نام نویسنده/ مترجم: عباس معروفی
پیشنهاد دهنده: مبینا شیخ الاسلام ( زاهدان – دانشجو)
ناشر: ققنوس
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
این کتاب برندهی جایزهی بنیاد سورکامپ در سال 2001 شده است. آدمها فقط یک نیمه از عمرشان را زندگی میکنند، من مال نیمهی اول بودم و او نیمهی دوم. آن که نیمهی اول عمرش را زندگی کرده، برادری است که تلاش میکند تا پا جای پای پدر بگذارد؛ پدری مستبد و تمامیتخواه و آن که نیمهی دوم را زیسته، برادری است شاعر و روشنفکر، جوانی که نماد نسل روشنفکران معاصر ایران است. برادر روشنفکر دربرابر ابتذال خانه و جامعه عصیان میکند، دل به عشق میسپارد و تلاش میکند اگر نه در جامعه لااقل در گوشهی انزوایش، دنیایی عاری از پستی و بدخواهی بسازد. برادر دیگر پیش میرود و به پدری دیگر بدل میشود.
تضاد میان برادران ادامه مییابد و سرانجام یکی قربانی دیگری است. اما سرنوشت این هابیل و قابیل معاصر متأثر از هزاران رویداد تاریخی معاصر است؛ رویدادهایی که نه هابیل را چون گذشته باقی گذاردهاند و نه قابیل را. عباس معروفی، روزنامهنگار و نویسندهی مشهور ایرانی، 46 سال دارد، جوایز داخلی و بینالمللی بسیاری را از آن خود کرده و مدتی است ایران را بهناچار ترک گفته است. معروفی اکنون ساکن آلمان است، همچنان مینویسد و تسلطش بر شیوههای مدرن داستاننویسی و شناختش از تاریخ و اسطوره او را در زمرهی پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی قرار داده است.
_____________________________
نام کتاب: نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
نام نویسنده/ مترجم: «آلبرت الیس» و «آرتور لانگ»/ «شمسالدین حسینی» و «الهام آرامنیا»
پیشنهاد دهنده: زهرا (قم)
ناشر: نشر نسل نواندیش
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
این کتاب به شما مهارتهایی میآموزد که با آن فشارها، استرسها و نگرانیهای موجود را کنترل کنید و در نتیجه زندگی لذتبخشی داشته باشید. در توضیح پشت جلد میخوانیم: «در این کتاب هدف این است که به شما نشان دهیم چطور میتوانید فعال و سازنده و با شور و نشاط و حتی متوقع زندگی کنید و قربانی تلاشهای خودتان نباشید.
ما مجموعهی قدرتمندی از مهارتها را به شما میدهیم تا روسا، همکاران، ناظران، همسر، بچهها، والدین، همسایهها، دوستان، عزیزان دیگر کـسانی که هر روز با آنها سروکار دارید، نتوانند اعصابتان را به هم بریزند. بهندرت همهی این اشخاص همیشه باعث ناراحتی ما میشوند، اما بسیاری از ما گهگاهی اجازه دادهایم کـسی دکمهی اعصابمان را فشار دهد. زندگی کوتاه و ارزشمند است. ما میخواهیم به شما کمک کنیم در کاری که انجام میدهید، موفق باشید و از این سفر لذت ببرید. ما به شما نشان خواهیم داد که چطور واکنشهای افراطیتان را نسبت به اشخاص و موضوعاتی که دکمهی اعصابتان را فشار میدهند، مهار کنید.»
کتاب حاضر در ده فصل تدوین شده که عنوان آنها از این قرار است: «چطور به اشخاص و موضوعات اجازه میدهیم دکمهی اعصاب ما را فشار دهند»، «باورهای نامعقولی که باعث میشود به دیگران اجازه دهیم اعصابمان را به هم بریزند»، «ترجیحات واقعبینانه: جایگزینی مناسب برای تفکر نامعقولی که باعث ناراحتی ما میشود»، «ده باور نامعقول که با استفاده از آنها به اشخاص و موضوعات اجازه میدهیم بیجهت اعصابمان را به هم بریزند»، «چگونه تفکر نامعقولتان را تغیر دهید: چهار گام به سوی موفقیت»، «چگونه در محل کار اجازه ندهید افراد و موضوعات اعصابتان را به هم بریزند»، «همسران: اصلیترین عامل به هم ریختن اعصاب»، «فرزندپروری: آزمون یکی به آخر»، «کثرت عواملی که اعصابتان را به هم میریزد» و «در مقابل آنها بایستید». کتاب حاضر از سوی انتشارات «نسل نواندیش» منتشر شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است
________________________________
نام کتاب: پدر پولدار، پدر بی پول
نام نویسنده/ مترجم:رابرت کیوساکی/ مامک بهادرزاده
پیشنهاد دهنده: وحید میرطاهری
ناشر: انتشارات آوین
چرا این کتاب را پیشنهاد میکنم:
کتاب حاضر یکی از ۱۰ کتاب برتری است که در سال ۲۰۰۱ در سرتاسر جهان فروش میلیونی داشته و در روزنامههای مشهور دنیا همچون نیویورک تایمز نیز معرفی شده است. در توضیح پشت جلد آمده است: «پدر پولدار، پدر بیپول کتابی است که افسانهی درآمد بیشتر لازمهی پولدار شدن است را از بین میبرد؛ با تفکر خانهی خود را در حکم یک دارایی به حساب آوردن به مقابله بر میخیزد؛ به پدر و مادرها نشان میدهد که چرا نمیتوانند برای آموزشهای مالی به فرزندشان، به سیستم آموزش مدارس متکی باشند؛ یکبار و برای همیشه مفهوم دارایی و بدهی را برای ما روشن میسازد؛ و بالاخره به شما یاد میدهد چگونه مسایل مالی و نقش پول را به فرزندتان بیاموزید تا آینده مالی موفقی پیش رو داشته باشند.» کتاب حاضر را انتشارات «آوین» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.