صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۵۹۲۳۵
تعداد نظرات: ۲۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۷ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۶ - 10 September 2017
گسترش آرام و بی سر و صدای پدیده خروج هدفمند از مدرسه

آموزش و پرورش، سیستم خارج از مدرسه را به رسمیت بشناسد: «آموزش در خانه» و «مدارس زندگی»

جعفر محمدی

عصر ایران - بخش عمده ای از نگرانی والدین درباره آینده فرزندان شان، به مسأله دانشگاه مربوط می شود؛ این که آیا بچه هایشان موفق به رفتن به دانشگاه و تحصیل در رشته مورد علاقه شان می شوند یا خیر؟

این یک دغدغه نسبتاً قدیمی است که خروجی اش، فشار بر کودکان و نوجوانان است تا چنان درس بخوانند که حتماً در یک رشته خوب دانشگاهی قبول شوند.



اما در سال های اخیر تحولاتی رخ داده که این دغدغه را کمرنگ تر کرده است:

1 - ورود به دانشگاه راحت تر از گذشته شده است؛ حتی تحصیل در خارج کشور نیز سهل الوصول تر از گذشته است.

2 - دانشگاه مانند آنچه در گذشته در افکار عمومی جا افتاده بوده، حرف اول و آخر را در تعیین سرنوشت افراد نمی زند.
پیشتر، بخش عمده ای از سهم اشتغال مربوط به دستگاه های دولتی و عمومی بود و پیش شرط اغلب جایگاه های شغلی نیز، مدرک دانشگاهی بود. اینک اما چنین نیست و اشتغال دولتی به حداقل ممکن رسیده و کارفرمایان بخش خصوصی نیز نه به مدرک، که به مهارت افراد بها می دهند.

3 - فرهنگ خوداشتغالی اندک اندک در حال ترویج است و بسیاری از افراد که کاری از دست شان بر می آید، نه به پشتوانه مدرک، که با مهارتی که دارند، ابتدا برای خود و سپس برای دیگران کارآفرینی می کنند.

4 - بسیاری از والدین، به ویژه پدر و مادرهای جوان، بر تحولات اخیر واقف اند و تعریف جدیدی از آینده و خوشبختی فرزندان شان دارند. آنها می دانند که سعادت فرزندان شان الزاماً از میان کلاس های مدرسه و کتاب های درسی و آموزه های رسمی نمی گذرد بلکه در این است که آنها در زندگی "خوشحال، ماهر، مستقل، منعطف و مفید" باشند (تقریباً چیزهایی که نظام آموزشی ارائه نمی دهد).

حال نوبت آموزش و پرورش است که خود را با این فضای جدید فکری و فرهنگی هماهنگ و فضا را باز کند.
اما منظور از بار کردن فضا چیست؟
با توجه به آنچه در 4 بند فوق گفته شد بسیاری از والدین تمایل ندارند فرزندان شان در سیستم یکپارچه کنونی آموزش و پرورش تحصیل و اتلاف عمر کنند. از طرفی، نمی خواهند بچه هایشان بی سواد باشند.
برای این دسته از والدین که روز به روز هم بر تعدادشان افزوده می شود باید دو امکان فراهم باشد:

الف - تحصیل غیر حضوری دانش آموزان، نخستین پیشنهاد است؛ بدین شکل که خود والدین، آموزش فرزندان شان را بر عهده می گیرند و بر اساس استعداد و علائق بچه ها، آنها را خانه و خارج از مدرسه تعلیم می دهند و عنداللزوم به دوره های آموزشی مانند ورزش، هنر، فناوری و ... می فرستند.
این کودکان و نوجوانان در پایان هر سال، امتحانی هم در مدرسه و پایه تحصیلی متناسب با سن خود می دهند و نهایتاً بدون استرس نمره بالا و رتبه پایین، فارغ التحصیل هم می شوند.
این روش به ویژه با گسترش اینترنت، هم اکنون در بسیاری از کشورهای دنیا اجرا می شود. البته نقدهایی هم بر این روش وارد است مانند این که کودکان در اجتماعی شدن و ارتباط با دیگران، مهارت کمتری می یابند که البته نقدهای وارده، پر بیراه هم نیست.

ب - روش دیگر که آسیب های گزینه الف را ندارد، این است که آموزش و پرورش به اشخاص واجد صلاحیت اجازه راه اندازی مدارس آزاد پرورش کودکان و نوجوانان دهد؛ نام این مدارس را می توان مدارس زندگی گذاشت.
در این مدارس، بخش عمده فعالیت های دانش آموزان معطوف به فعالیت های پرورشی بر اساس استعدادها و علایق شان است: گفت و گو، تحقیق، بازی، کشف و شهود، مطالعه آزاد، خلاقیت، هنر، ورزش، آزمایش و تجربه، مهارت آموزی، زبان های خارجی و رایانه، ارتباطات اجتماعی، حضور در جامعه خارج از مدرسه و نظایر این ها می شود که در مجموع می توان آنها را "فعالیت های منعطف و هدفمند زندگی محور" نامید؛ مدارسی که کودکی و نوجوانی را به رسمیت می شناسند و شادی این دوران را فنا نمی کنند.

  اگر آموزش و پرورش فضا را بازتر کند و مدارس زندگی را به عنوان بخشی از نظام آموزشی به رسمیت بشناسد، دانش آموزان نیاز نخواهند داشت که همه درس های بی فایده مدارس کنونی را ولو برای نمره حداقلی، پاس کنند.
بدین ترتیب، والدینی که نمی خواهند فرزندان شان در مدارس و سیستم کنونی آموزش و پرورش تحصیل کنند و می خواهند آنها را خارج از فضای پادگانی مدارس، برای دنیای واقعی آینده آماده نمایند، این فرصت و امکان را خواهند داشت که بچه هایشان را از سیستم استعدادکش و شادی زدای کنونی نجات دهند.

لازم به توضیح است که تأکید اصلی این طرح، بر روی دانش آموزان پیش دبستانی، ابتدایی و دوره اول متوسطه است و هر چه سن و مقطع تحصیلی بچه ها بالاتر برود، می توان در آن تغییرات لازم را اعمال کرد.

پدیده خارج کردن دانش آموزان از مدارس و تربیت شخصی آنها توسط والدین، در ایران نیز شکل گرفته و بی سر و صدا در حال گسترش است؛ آموزش و پرورش باید به خواست والدین و حق آنها در تربیت فرزندان شان احترام بگذارد. باز کردن فضای آموزشی و به رسمیت شناختن فضاهای جدید تعلیم و تربیت، الزام عصر جدید آموزش و پرورش است.
محافظه کاری و ترس از تحول، معنایی جز خودکشی نظام آموزشی ندارد.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۲۶
در انتظار بررسی: ۳۳
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۰
اين بسياري كه مرقوم فرموديد، الان كجا هستن دقيقن؟!!
ناشناس
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۰
کلا بچه ها مدرسه نرن سن 18 سالگی براشون مدرک دیپلم با معدل 20 برای همه صادر بشه و دانشگاه هم نمیخاد برن به سن 25 سالگی که رسیدند یک مدرک دکتری براشون صادر بشه.
علی
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۰
دوستان به نظر بنده، آموزش و پرورش در حال حاضر توانائی آموزش مهارتهای کلیدی برای مرتفع ساختن نیازهای واقعی افراد برای زندگی در جامعه را ندارد. مدارس دولتی مقیاس کوچکتری از پادگان را تداعی می کند و مدارس غیردولتی نیز در تلاش برای ایجاد فضایی فانتزی و غیر واقعی برای رقابت با یکدیگر و جذب دانش آموزان و به تبع آن کسب درامد بیشتر. این وسط تنها کسانی که زیان می بینند خود دانش آموزان و در پی آن جامعه آینده ماست. سیستم آموزش و پرورش ما نیاز به تغییرات بنیادین و مهندسی مجدد دارد.
ناشناس
۰۸:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۰
آموزش وپرورش نه !،آموزش بدون پرورش دردی که سالهای سال گریبان این ملت را گرفته واستعدادهای جوانان آنها را به تباهی ونابودی برده است اگر جوانان پرورش می یافتند مانند یک گل شکوفا می شدند فایده مند بودن نه اینکه بعداز سالها آموزش بیکار بی فایده وافسرده می ماندند
ناشناس
۰۸:۴۷ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۰
دوران دانشجویی با دانشجویان دبیری خوابگاه مشترکی داشتیم. دبیری ها آنقدر از نظر ظاهری و فرهنگی متفاوت بودند که بعد از مدتی تفریح ما شده بود حدس زدن این که آیا این فرد دانشجوی دبیری است یا نه و در 90 درصد مواقع حدس ما صحیح بود. همان جا تصمیم گرفتم که فرزندم را به مدارسی که قرار است تحت نظر این هم خوابگاهی ها باشد نفرستم.
ناشناس
۰۰:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۰
قبل از انکه مدر سه وتعلیم وتربیت چگونه اجرایی گردد مهم ان است که تا  سن  ۱۸  سالگی برای  همه انهایی که در ایران زندگی می کنند  رفتن به مدرسه اجباری باشد در دنیای امروز که گاه پدر ومادر میتواند نقش مخرب داشته باشد فقط از طریق مدارس میتوان به انها کمک شود ودر واقع مدرسه وظیفه ای بسیار بزرگتر از تعلیم و تربیت فرزندان بلکه با ارتباط با پدرها ومادرها انها را نیز در این یادگیری زندگی اخلاقی  واجتماعی نه فظ ظاهر سهیم میکند غیر از این ما ختی در کشورهای پیشرفته با حوادث شومی روبرو میشویم که گاه زنگ خطر گاه بسیار دیر به صدا در میاید وکل جامعه از این وحشی گریها حیران وضربه می خورند
علی
۲۳:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
بچه های ما محکومند چیزی را یار بگیرند که از قبل برای انها درنظر گرفته شده قرار نیست راهی رابروند که هرکس برای خودش کشفیاتیداشته باشد که ماشاید نپسندیم .............
ناشناس
۲۰:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
بنده یازده سال در هامبورگ زندگی کرده ام انظباط و پشتکار و جدیت در کار چیزی است که در مدارس آلمان به آنها بسیار توجه می شود. مدرسه در آنجا افرادی قوی با اراده و با پشتکار و جدی در کار می آفریند به طوری که از منظر برخی آنها خشن به نظر می رسند اما آلمانی ها مهربانند فقط منظم هستند. من فکر می کنم برای ساختن ایران به نسل هایی سخت کوش و پر پشتکار و با اراده نیاز داریم و البته خلاق.
به نظر من مدارس ما امروز با مسایل زیادی مواجه شده اند از جمله گرایش به رخوت و تنبلی و نمره الکی دادن به بچه ها و از طرفی شیوه کلاسیک مدارس ایران نیز مشکلات خاص خودش را داشت مثلا متون درسی و فضای کلاس ها خیلی ایدئولوژیک بود. نباید اشتباه گذشته را با اشتباهات جدید جایگزین کنیم ما به نسا هایی کوشا منظبط و خلاق نیاز داریم نه نسلی ولنگار و یا نسلی افسرده
ناشناس
۱۹:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
این طرح های ابدوغ خیاری که شما میدید ما رو یاد طرح حذف نمره میندازه. اول بهانه میاوردید بچه تنبل تو ذوقش میخوره نمره کم میگیره . غافل از این که با طرح حذف نمره تنبلی بیشتر شد و حالا تو ذوق شاگرد ممتاز میخوره چون اخرش با تنبل ته کلاس نمره توصیفیشون یکی میشه ! خخخ
ناشناس
۱۹:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
این طرح های ابدوغ خیاری که شما میدید ما رو یاد طرح حذف نمره میندازه. اول بهانه میاوردید بچه تنبل تو ذوقش میخوره نمره کم میگیره . غافل از این که با طرح حذف نمره تنبلی بیشتر شد و حالا تو ذوق شاگرد ممتاز میخوره چون اخرش با تنبل ته کلاس نمره توصیفیشون یکی میشه ! خخخ
morteza
۱۹:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
من هرگز هرگز اجازه نمی دم بچه هام تو این سیستمی که حتی بانیان اون هم قبولش ندارن و بزرگترین هدفش تست زدن برای کنکور و نه انسان سازی است ، تلف بشن
ناشناس
۱۸:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
مستندهایی که از آموزش کشورهای دیگه میبینیم، نشون دهنده یادگیری مهارت های کاربردی مثل تعمیرات ساده یا ساخت وسایل ساده هستن. هم کاربردیه و هم کار گروهی رو یاد میگیرن.
نکته دیگه این که بچه ای که بیرون زبان خونده یا به خاطر علافه شخصی ادبیات یا ریاضی و .... رو خونده و از کلاس جلوتره واقعا ادیت میشه.
راه سوم میتونه این باشه که سطح بچه ها در ابتدای سال سنجیده بشه و درسهایی رو که واقعا کلاس مورد نیاز هست برن و بقیه رو به خودشون واگذار بشه یا حداقل تعداد جلسلت کمتری برن مدرسه.
ناشناس
۱۷:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
یه راه دیگه هم هم هست همین مدارس فعلی سعی کنند که آموزششون را به روز و مناسب زندگی بکنند. اگر نمیتونیم سیستم اموزشی صحیحی داشته باشیم لاقل از کشورهایی مانند هلند کپی برداری کنیم
دانا
۱۶:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
احتمالا منظور نگارنده از این نوع اولیا و این نوع مدارس فقط شمال تهران باشد که عموما در سریال ها و فیلم ها و کتابها و ...نماینده تمام اقشار ایران هستند.این نوع نگرش شما به آموزشو پرورش و بسیاری دیگر از مصایب کشور بود که اوضاع این چنین شده است.جامعه ای که همه از همدیگر تغذیه می کنند و مخارج و شغل خود را تامین می کنند و البته مالیات خوب می دهند.جای تاسف برای نگارنده و البته مدیران کشور خصوصا آموزش و پرورش
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۸:۵۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
خودت هم فهمیدی چی گفتی؟!!!!!!!!!
Mehbod
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
من یکی از کسانی هستم که نمی خواهم بچه ام رو مدرسه بفرستم . مدرسه شادی و خلاقیت را از وجود بچه محو ، او را افسرده ، دلزده کرده و تبدیل به فردی یاغی و ضد اجتماعی می کند .
وحید
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
دختر من الان یک سالشه. اگه تا 6-7 سالگیش وضعیت آموزش پرورش تغییر نکرده باشه و مثل الان باشه، من هم قصد دارم که مدرسه نفرستمش! تو دبستان که باید محل کسب ادب باشه بچه ها نه تنها علم و ادب یاد نمی گیرند بلکه انواع بی ادبی و خلاف رو یاد می گیرند.
خبازي مقدم خويي
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
در رسميت وكار امدي اموزش پرورش شك وجود دارد نا كارامدترين نظام اموزشي دنيا را داريم
ناشناس
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
من هنوز بچه ندارم و یکی از دلایلی هم که تمایل به بچه دارشدن ندارم این است که دوست ندارم بچه ام را به این سیستم آموزشی فرسوده و بیمار بسپارم. مثل آقازاده ها شرایطش را هم ندارم که به خارج بروم یا بچه ام را به تنهایی به خارج بفرستم.واقعا جغرافیا و تاریخ و عربی ای که در مدرسه به خورد ما دادند به چه درد من خورده که به درد بچه ام بخورد؟
رضوی
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
همین امروز من زنگ زدم مدرسه پسرم.
پسرم امسال میره سال یازدهم.
میگه من وقتم تلفم میشه مدرسه.
خودش داره رمان مینویسه و دومین رمانش در 505 صفحه به زودی چاپ میشه. اون وقت میگه من برم مدرسه حیف میشم. راستم میگه.
به مدرسه میگم میشه نیاد مدرسه و فقط آخر سال بیاد امتحان؟
میگه نه! به هیچ وجه ممکن نیست! و ...
و من هنوز ثبت نامش نکردم 19 شهریور هست و منتظرم فرجی حاصل شود!
ناشناس
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
شما نگران آموزش بچه ها هستید یا نگران تن پروری آنها؟ بیشتر مطالبی که در این زمینه منتشر می کنید نشان می دهد که دغدغه اصلی شما این است که بچه ها هیچ پشتکاری نداشته باشند. بخورند و بخوابند و نمره عالی بگیرند

لطفا منتشر کنید تا بحث داغ شود.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
شما هم طرفدار برخورد پادگانی و شلاقی با دانش آموزانی
ناشناس
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
خدا خیرت بده ، آخه ما نخوایم بچمون تو گنداب آموزش پرورش ، عمر تلف کنه ، کیو باید ببینیم ؟
ناشناس
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
فرستادن فرزندان به خارج از مدرسه کار بسیار اشتباه و غلطی است همانند طرح کاد قدیم که باعث بسیاری از اتفاقات و مسائل غیر اخلاقی و مشگلات برای بچه ها می شد و هیچ فایده ای نداشت به نظر من شما در انتقاد تند روی می کنید.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
طرحی که نوشته شده، اصلا ربطی به طرح کاد نداره و یه موضوع جدید و جدی هست
مردم
| |
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
حرف شما را قبول دارم ولی می توانند شرلیطی فراهم کنند که در مدرسه بچه ها خیلی از کارها را تجربه کنند و در ضمن در امان هم باشند مگر خیلی از مدارس غیر انتفاعی خوب چنین کاری نمیکنند ولی متاسفانه آموزش و پرورش نمی خواهد هزینه کند زنگی در مدارس بگذارند و انواع مهارتها و کارهی لازم که بچه ها باید ببیندد و تجربه کنند را در ان زنگ اموزش ببینند
تعداد کاراکترهای مجاز:1200