داستان یک عارف و نماز شاگرد را از زبان محمد اصفهانی بشنوید .
کد خبر: ۹۵۴۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۷
ملک را خوش آمد صرّه ای هزار دینار از روزن برون داشت که دامن بدار ای درویش گفت دامن از کجا آرم که جامه ندارم.
کد خبر: ۹۱۷۷۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۷
یکی از ملوک عرب رنجور بود در حالت پیری و امید زندگانی قطع کرده که سواری از در درآمد و بشارت داد که فلان قلعه را به دولت خداوند گشادیم.
کد خبر: ۹۰۵۶۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۱
هرمز را گفتند وزیران پدر را چه خطا دیدی که بند فرمودی گفت خطایی معلوم نکردم و لیکن دیدم که مهابت من در دل ایشان بی کران است.
کد خبر: ۹۰۲۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۱۸
بفرمود تا غلام به دریا انداختند. باری چند غوطه خورد، مویش گرفتند و پیش کشتی آوردند.
کد خبر: ۹۰۲۷۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۴
کد خبر: ۸۹۴۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۴
کد خبر: ۸۹۴۹۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰
کد خبر: ۸۹۴۱۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷
کد خبر: ۲۴۸۷۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۹
کد خبر: ۱۵۱۲۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۱۰/۱۱