صبح اول مهر ۱۳۵۹، بچهها مثل هر سال راهی مدرسهها شدند. بچهها اول پیام امام خمینی(ره) را که از رادیو پخش میشد با بلندگوهای مدرسه گوش دادند. بعد پیام محمد علی رجایی، نخستوزیر، خوانده شد. بعد دوباره رادیو یک سرود انقلابی خواند.
به گزارش همشهری آنلاین، ساعت که به ۹صبح رسید، بچهها و معلمها برای راهپیمایی آماده شدند. در تهران دانشآموزها به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند. آنها یک شعار جدید داشتند: «هیهات من الذله»؛ حرفی که شب قبلش امام(ره) زده بود و معنیاش این بود که از جنگ نمیترسیم.
مهرماه ۵۹، مدرسهها با جنگ باز شد. حالا هم سالهاست که رسم شده در سالگرد آغاز جنگ، یادی کنیم از دلاوریها و رشادتهایی که باعث شدند تا برای نخستین بار در تاریخ ۲۰۰ساله اخیر، هیچ قطعهای از خاک ایران عزیزمان در نتیجه یک جنگ جدا نشود.
یادگاریهای زیادی از دوران جنگ باقی مانده، ازجمله عکس ها. عکس جنگ، خود جنگ است. اینجا آدمها ادای درد را درنمیآورند. زخمها واقعیاند. رنجها واقعیاند. شهامت واقعی است و بالاتر از همه، مرگ حقیقی است. عکس جنگ بخشی از تاریخ است که فراموش نمیشود. این عکسها برشی از دوران ۸ساله دفاعمقدس است که در ادامه میبینید.
این عکس از آلفرد یعقوب زاده نمادی از جنگ برای ماست؛ رزمندگانی که حتی حاضر بودند تا دست خالی از وطنشان دفاع کنند، و در این راه از هیچ سختی و مصیبتی واهمه نداشتند.
این عکس از بهرام محمدی فر نمادی از خرمشهر در جنگ است، سربازانی که تا آخرین قطره خودن از آن دفاغ کردند، مجروح و خسته عقب نشستند و دوباره خندان و تازه نفس در این شهر قدم زدند.
مومن، ساده، مبارز. رزمندگان وطن این ها بودند. و این عکس از کاوه گلستان به خصوص در یک قاب، هر سه ویژگی شان را نشان می دهد.
جنگ را، همین جوان ها از آن ما کردند. همان ها که وقتی همه از احتیاط سر پایین می آورند، گردن بالا می کشیدند تا دشمن هرگز سر خمیده شان را نبیند. عکس را علی فریدونی برداشته است.
نمایی نمادین از رزمندگان در جنگ، جایی که کهنسالان و نوجوانان، همه در یک سنگر بودند و هدفشان حفظ وطن بود. این عکس را سعید صادقی ثبت کرده است.
رزمندگان ایرانی، هر جا که می شد پیشانی بر خاک می زدند؛ مثل اینجا، در جزیره مجنون. این عکس کار محمد حسین حیدری است.