عصر ایران - مسعود پزشکیان در جلسه رای اعتماد به وزرایش نام چند نفر را ذکر کرد و گفت که رهبری آنها را تایید کرده اند و نیز گفت که در معرفی کابینه با رهبری هماهنگ شده است.
رهبر انقلاب در دیدار اعضای دولت با ایشان تصریح کردند که تعدادی را وزرا را تایید و برخی را تاکید کرده اند و نیز درباره تعدادی نظری نداشته اند. رهبر انقلاب به صراحت گفتند که رئیس جمهور با ایشان در چینش کابینه، مشورت کرده است.
بعد از این که رئیس جمهور در مجلس گفت که با رهبری برای کابینه هماهنگ شده است، جریان پایداری و نمایندگان و رسانه های نزدیک به آن که عمری را با شعار ولایتمداری، به پیمودن پله های ترقی در نردبان قدرت سپری کرده اند، حملات سنگینی را علیه پزشکیان راه انداختند که چرا از رهبری هزینه کرد و نظر ایشان را در مجلس بیان کرد؟
اما چرا تندروها از این موضوع برآشفتند؟
واقعیت این است که آن روز پزشکیان با یک تیر دو هدف را زد: اول آن که برخلاف خواست افراطیون برای همه وزرای پیشنهادی رأی اعتماد گرفت و این در حالی بود که آنها می خواستند دستکم چهار نفر رأی نیاورد؛ حتی حمید رسایی در توئیتی از چند نفر نام برده و نوشته بود که «قطعاً» رای نمی آورند.
رأی آوردن همه اعضای کابینه، همچنین نشان داد که وزن جبهه پایداری در مجلس چندان قابل اعتنتا نیست و اگر دیده یا شنیده می شوند، صرفاً به خاطر هیاهوی بسیار آنهاست و دیگر هیچ.
دومین دلیل برآشفتگی تندروها بسیار مهم تر بود و آن فرو افتادن نقاب ولایتمداری از چهره های به ظاهر انقلابی آنها بود. اگر پزشکیان نمی گفت که فلان افراد مورد تایید رهبر هستند، رای ندادن مدعیان ولایتمداری، خلاف ادعایشان نبود ولی وقتی به صراحت از این موضوع خبر داد، مدعیان را بر سر دو راهی دو سر باخت قرار داد: اگر رای می دادند، هدف شان که افتادن چند وزیر - از جمله عراقچی - بود محقق نمی شد و اگر رأی نمی دادند، مشخص می شد آن همه ادعا که اگر رهبری بگویند، حتی جانمان را نثار می کنیم و ما مطیع ولایت هستیم و ... بی اعتبار می شد.
جالب اینجاست که چند نفر از همین مدعیان، آراء خود به وزرای پیشنهادی را که در آن به برخی وزرا و از جمله عراقچی رای منفی داده بودند، منتشر کردند (رهبری عراقچی را پیش از همه تایید کرده بودند.)
ممکن است گفته شود که مجلس مستقل است یا رهبری نباید در انتخاب وزرا ورود می کرد؛ این ها حرف هایی هستند که اصلاح طلبانی مانند مصطفی تاج زاده بدان تاکید دارند و علناً هم گفته اند. بدون داوری در این باره، توجه مخاطبان را به این مهم جلب می کنیم که اساساً بحث ما این نیست که رهبری باید ورود می کردند یا خیر؛ اصل مطلب -که مورد تاکید است- این که طیف اصولگرایان تندرو همیشه با شعار اطاعت از ولایت مطلقه فقیه با دیگران مواجهه کرده اند و اساساً حضور و رشدشان در سپهر سیاسی ایران، نه به خاطر شایستگی های علمی و مدیریتی که بر اساس حجم شعاردهی حول محور رهبری و اطاعت بی چون و چرا از ولی فقیه بوده است.
اگر فردی مانند مصطفی تاج زاده دیدگاهی در این باره دارد، از گفتنش ابایی ندارد و با تظاهر به خلاف نظرش، کاسبی نمی کند ولی گویا برخی افراد در این باره با او همداستان هستند ولی برخلاف او، ریا می کنند تا نان و نامی برای خود دست و پا کنند. موضوع بحث حاضر این است نه ورود یا عدم ورود رهبری به انتخاب وزرا.
کار بزرگ پزشکیان این بود که به طور رسمی و علنی از این واقعیت پرده برداری و جلوی چشم همگان، با تصویری شفاف و صدایی رسا، ثابت کرد که این طیف، سال ها به حامیان خود در این باره دروغ گفته است و کار مهم تر رهبری در دیدار هیات نیز زدن مهر تاییدی مدبرانه بر این واقعیت بود، آنجا که علاوه بر اشاره به تایید برخی وزرا و اشاره به مشورت صورت گرفته تصریح کردند: بحمداللّه ایشان (رئیس جمهور) توانستند انتخاب را انجام بدهند و مجلس را هم قانع کنند و این موفقیت بزرگی بود؛ خدا را سپاس می گوییم.
با سپاس فراوان
واقعاً شرافت ندارید