سنگنگارهها کهنترین آثار تاریخی و هنری بهجا مانده از بشرند. دهها هزار سال قبل، زمانیکه انسانها زبان مشخصی برای گویش و خطی برای نوشتن نداشتند، با تصویر کشیدن این نقوش، حضور و شرایط زیست خود را در منطقه ثبت کردهاند. حالا، اما در جایی، چون تیمره بیش از ۲۱ هزار سنگنگاره وجود دارد که قدمت بعضی از آنها به چهل هزار سال میرسد. با این حال توجهی به چنین مجموعه عظیمی از هنر باستانی ایران نمیشود، بهطوری که از ایجاد یک پایگاه ملی در جهت حفاظت از این سرمایه فرهنگی ایران طفره میروند.
به گزارش ایلنا، «رسول مجیدی» مدیرعامل انجمن دوستداران تیمره گلپایگان و راهنمای گردشگری و پژوهشگر و راهنمای تخصصی سنگنگارههای تیمره درخصوص وضعیت این محوطه گسترده باستانی به ایلنا میگوید: تیمره تا چند دهه پیش یک منطقه کاملا ناشناخته بود تا اینکه اوایل دهه ۷۰ دکتر مرتضی فرهادی با نگارش کتاب موزههایی در باد، تیمره را به مردم ایران و جهان شناساند. در واقع پس از انتشار این کتاب بود که دوستان دیگر شروع به نگارش کتاب و مقاله از تیمره کردند و جسته و گریخته به شناسایی و معرفی این سنگنگارهها پرداختند. با این وجود هنوز تیمره آنطور که باید شناخته نشده بود.
شاید اغراق نباشد اگر از تیمره بهعنوان بزرگترین مجموعهدار جهان که دارای هزاران سنگنگاره و بوم صخرهای است، نام ببریم. نقشهایی که تا همین چند سال پیش مردم محلی تصور میکردند چوپانان آنها را به تصویر کشیدهاند و کسی نمیدانست که این نقشهای نمادین متعلق به انسانهای نخستین بودهاند که شرایط زیست خود را بدون داشتن زبان مشخص و خط بهتصویر کشیدهاند. حالا، اما این مجموعه عظیم از هنر بومیان ایران بدون داشتن برنامه حفاظتی فراموش شده است. تا جایی که اگر آگاهیرسانی انجمن تیمره و جامعه محلی نبود این نقوش برای همیشه از بین میرفت.
او گفت: تا اینکه ما به روستا و زادگاه پدری خود یعنی غرقاب بازگشتیم و شروع به فعالیت کردیم. سال ۹۴ بود که چهار گردشگر و پژوهشگر ایتالیایی به واسطه کتابی که از دکتر فرهادی خوانده بودند وارد منطقه شدند و نمیدانستند برای دیدن سنگنگارهها کجا باید بروند وقتی بنده به عنوان راهنما آنها را به تیمره بردم آنها از دیدن این حجم از سنگنگارهها شگفتزده شدند بهطوری که وقتی برگشتند از ما خواستند که این محوطه عظیم از سنگنگارهها را حفظ کنیم و تاکید کردند که این آثار بسیار ارزشمند است.
رسول مجیدی میگوید: تا آن زمان ما از اهمیت و ارزش تیمره بیخبر بودیم و صحبتهای این پژوهشگران ایتالیایی بود که مسیر زندگی من و دوستان را تغییر داد و شروع کردیم به خواندن کتابهای تاریخی و گذراندن دورههای گردشگری. در آن زمان که در منطقه شروع به کار کردیم بسیاری از مردم نسبت به فعالیت ما موضع میگرفتند و ما را مورد تمسخر قرار میدادند. آنها میگفتند این نقش را چوپانان کشیدهاند و یا اینکه خودتان نقاشی کردهاید، اما بعد از مطالعات و معرفی متوجه شدند که این نقشها نه فقط در ایران که در بسیاری از نقاط دنیا وجود دارد که بهدرستی حفاظت میشود و گردشگران بسیاری از نقاط دنیا برای دیدن نقشها به این مناطق سفر میکنند.
او گفت از آن زمان به بعد شروع کردیم به آوردن گردشگر و کم کم نگاههای مردم و جامعه محلی به منطقه تیمره جلب شد. گردشگران آمدند و بعد باستانشناسان، نگاه مردم تغییر پیدا کرده بود که با چالش جدیدی دیگر مواجه شدیم. فعالیت معدنکاران و معدون کاوی در منطقه سنگنگارههای تیمره را در معرض آسیب جدی قرار داده بود.
بزرگترین موزه روباز جهان در تصاحبِ معدنکاران!
مجیدی ادامه داد: ۵ معدن بزرگ که سنگ سیلیس استخراج میکردند تا در صنعت شیشهسازی فولاد استفاده کنند در این منطقه فعالیت میکردند. فعالیت معدنکاران داشت این مجموعه عظیم باستانی را نابود میکرد تا اینکه با پیگیریهای بسیار توانستیم فعالیت ۳ معدن را متوقف کنیم، اما هنوز دو معدن دیگر باقی ماندهاند.
او گفت: تمام اتفاقاتی که در جهت حفاظت از سنگنگارههای تیمره افتاده توسط انجمن مردم نهاد و جامعه محلی بوده است. مسئولان میراثفرهنگی در این سالها سه منطقه را در تیمره ثبت ملی کردهاند و متاسفانه هیچ برنامه حفاظتی دیگری برای این منطقه باستانی نداشتهاند. هرچند که برخی از مسئولان در دورههای مختلفی نگاه ویژهای هم به این منطقه داشتهاند، اما با تغییرات مدیریتی آنها هم رفتند و هیچ برنامه ماندگاری ایجاد نشد.
مدیرعامل انجمن دوستداران تیمره گلپایگان با اشاره به اینکه نگاه مردم نسبت به تیمره کاملا تغییر و جنبه حفاظتی پیدا کرده ادامه داد، در این سالها تلاشهای زیادی صورت گرفت تا مردم نسبت به سنگنگارههای تیمره حساس شوند و نگاه حفاظتی در آنها شکل بگیرد، با این سرمایه اجتماعی که هم اکنون ایجاد شده درصورتی که فعالیت معادن متوقف شود و زیرساختهای مناسبی نیز ایجاد شود توانایی داریم تا منطقه را کاملا گردشگرپذیر کنیم درحالحاضر عربستان با داشتن ۴۰۰ بوم صخرهای کارهای تاثیرگذار و زیربنایی بسیاری کرده است، اما در ایران ما هزاران هزار بوم صخرهای داریم که هیچ برنامهای برای حفاظت و معرفی آن به جهان نداریم.
میراثفرهنگی از ایجاد پایگاه ملی سرباز میزند
او گفت: سه سال است که هیچ گردشگر خارجی نداریم و باستانشناسانی که به این منطقه میآیند میگویند اینجا چقدر عجیب و دارای پتانسیل است، اما تمام این گفتهها در حد یک نگاه اجمالی و گزارش باقی میماند و اتفاق خاصی رخ نمیدهد.
او به ایجاد پایگاه ملی تیمره اشاره میکند و میگوید: درحالحاضر تیمره نیازمند پایگاه ملی است، اما پس از پیگیریهای بسیاری که انجام دادهایم به ما گفتهاند که یک نیرو میدهیم، ولی انجمن تیمره حقوق آن نیرو را متعهد شود درحالی که فعالیتهای انجمنهای مردمنهاد بههیچ وجه اقتصادی نیست و تعهدات مالی و مسائل اقتصادی در چارچوب فعالیت آنها نیست.
او میگوید: به عنوان مدیرعامل انجمن تیمره رایزنیهای بسیاری با ارگانهای شهرستان داشتهام بهطوری که زمین پایگاه تیمره را از بنیاد مسکن گرفتیم و با سرمایهدارها و کارخانهدارها وارد مذاکره شدیم هزینههای ساخت پایگاه را متقبل شوند با این وجود وزارت میراثفرهنگی زیر بار تعهد مالی نیرویی که قرار است اینجا بگذارد، نمیرود و میگوید خودتان باید پرداخت کنید و این به معنای این است که نمیخواهند در این منطقه پایگاه ایجاد کنند. حال آنکه شما نمیتوانید در این منطقه یک سنگ را پیدا کنید که بدون نقش باشد، اما برای متولیان میراثفرهنگی مهم نیست که این همه نقش در این منطقه چه میگوید؟
او گفت: پژوهشهایی که تاکنون در نبود پایگاه ملی صورت گرفته نشان میدهد که نمادها از شکل به خط تبدیل شده و ما سیر تطور خط را در منطقه داریم، اما با تمام این اتفاقات؛ اقدامی در جهت حفاظت این داشتههای فرهنگی صورت نمیگیرد تا جایی که اگر جامعه محلی نباشد این سنگنگارهها برای همیشه نابود میشود.