۲۴ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۲۰:۱۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۸۷۵۵۰
تاریخ انتشار: ۰۲:۳۰ - ۱۶-۰۵-۱۴۰۳
کد ۹۸۷۵۵۰
انتشار: ۰۲:۳۰ - ۱۶-۰۵-۱۴۰۳

زمانی که خانه را با هاون می‌فروختند(+عکس)

زمانی که خانه را با هاون می‌فروختند(+عکس)
هاون سنگی و بام غلطان، از جمله وسایلی بودند که به‌همراه خانه درصورت فروشِ خانه، به‌صاحبخانه بعدی تحویل داده می‌شد و هرگز از محوطه حیاط و پشتِ‌بام، برداشته نمی‌شد.

هاون سنگی و بام غلطان، از جمله وسایلی بودند که در تهران قدیم به‌همراه خانه درصورت فروشِ آن، به‌صاحبخانه بعدی تحویل داده می‌شد و هرگز از محوطه حیاط و پشتِ‌بام برداشته نمی‌شد.

به گزارش همشهری آنلاین، این روزها از "گوشتکوب برقی" گرفته تا "رنده و خُردکن" تماما برقی شده‌اند و حتی می‌توانید سیب زمینی را نیز به دستگاه بدهید و پوست‌کنده تحویل بگیرید. اگر بگوییم "برق، جان زندگی است"حرف کاملا به جایی است و درحفظ سلامتی این جان، همه باید کوشا باشیم. وجود انواع و اقسام وسایل برقی باعث شده است تا انجام کارهای دستی که نوعی ورزش هم به‌حساب می آمدند کاملا از زندگی ما رخت بربسته و به‌فراموشی سپرده شده‌اند.

هاونی که همراه خانه فروخته می‌شد!

هاون سنگی و بام غلطان، از جمله وسایلی بودند که به‌همراه خانه درصورت فروشِ خانه، به‌صاحبخانه بعدی تحویل داده می‌شد و هرگز از محوطه حیاط و پشتِ‌بام، برداشته نمی‌شد. هاون سنگی، که سنگ آن از نوعِ خارا و مقاوم بود از جمله لوازمات خانه بود و از گندم، برای تهیه بلغور گرفته تا نخود و حتی گوشت در آن کوفته می‌شد تا مطبخ خانه، اجاقش به راه باشد.

"چرخِ گوشتی" در کار نبود و برای تهیه گوشت "کوبیده" از ساطورِ دوطرفه و تخته ساطور چوبی استفاده می‌شد و قطعه ای گوشتِ "لُخم" را روی آن پهن می‌کردند و با ضربات "چپ و راست" که به‌سرعت بر روی گوشت کوفته می‌شد،گوشت تقریبا حالت چرخ کرده به خود می‌گرفت و بعداز افزودن مخلفات آماده به‌سیخ کشیدن می‌شد.

هر چند این کار چندان در خانه‌ها باب نبود و مردم بیشتر ترجیح می‌دادند "کباب کوبیده بازاری" بخورند به‌خصوص اگر برای زیارت سیدالکریم به شهرری رفته و سری هم به بازار قدیمی این نقطه تاریخی زده بودند. به‌خصوص در ایام گرم سال کباب بازاری، خواهان فراوانی در بازار حضرت داشت و به همراه ریحان و دوغ و نان سنگک داغ یک روز خاطره‌انگیز را رقم می‌زدند.

زمانی که خانه را با هاون می‌فروختند

هاون سنگی همیشه در گوشه‌ای از حیاط خانه قرار داشت و "دسته هاون" چوبی که دوطرفه بود، میان آن را گرفته و بر روی موادی که داخل هاون ریخته شده بود، کوفته می‌شد. یکی از موادی که بسیار زیاد درخانه‌ها برای طبخ غذا کاربرد داشت، "آرد نخودچی" بود که مقداری "نخود اعلای قزوینی" را ابتدا "تفت داده" و بعد در داخل هاون می‌ریختند و بابرخاستن صدای دسته هاون چوبی همه اهل خانه و چه بسا همسایه‌ها خبردار می شدند که امروز درخانه فلانی"کوفته برنجی"دارند!

بعد از "لِه و لُوَرده" نمودن و آردکردن محتوای داخل هاون سنگی آن را خالی نموده و داخلش را با آب شسته و تمیز می کردند و بر روی آن پارچه‌ای انداحته تا از ورودِ گردوغبار جلوگیری نمایند و دسته هاون چوبی را نیز خوب با "چوبک واشنان" شسته و در زیر آفتاب قرار می‌دادند تا خشک شده و برای نوبت بعدی به‌ کار آید. بعدها که هاون برنجی با دسته خاص آن به بازار آمد هاون سنگی کم‌کم از دور خارج شد و صدای "دنگ دنگ" تا هفت خانه آن طرف‌تر هم می‌رفت.

زمانی که خانه را با هاون می‌فروختند

بام‌غلطان

"بام‌غلطان" نیز از جمله وسایلی بود که در هر خانه "دنگال" وجود داشت و بعد از کاهگل‌مالی سقف به روی بام غلطانده می‌شد تا گِلِ همراه کاه فشرده و سفت شود و بام خانه بر اثر بارش برف و باران، چکه نکند. بام غلطان، تکه سنگی بود "مُدَوَر" به‌ قطر ده تا پانزده و به طولِ چهل تا پنجاه سانتیمتر که سطحی کاملا صاف و صیقلی داشت و در دوسوی آن سروته سوراخ‌هایی تعبیه شده بود و دسته‌ای آهنی، به شکل «U » که سرِ کجِ آن در داخل سوراخ‌ها جا گرفته بود و به‌راحتی با کشیدن به اطراف به چرخش درمی‌آمد و بام خانه را محفوظ تا پایان زمستان‌های پُربارش آن روزگاران تهران، نگاه می‌داشت.

علت العلل واگذاری هاون سنگی و بام غلطان به صاحب‌خانه بعدی، سنگینی آنها بود. به گونه‌ای که می‌گفتند: فردی مدعی شده بود قدرت بدنی من از جوانی تا پیری هیچ تغییری نکرده و وقتی از او می‌پرسیدند: چگونه این امر ممکن است؟ می‌گفت: من این هاون را که در محاوره عامه "هَوَنگ" گفته می‌شد در جوانی نمی‌توانستم از زمین بلند کنم و حالا هم نمی‌توانم! بام غلطان نیز به شوخی و مزاح در داخل خانه‌ها به افرادی (به‌خصوص بچه‌ها) گفته می‌شد که "کُپُل" و گِرد و قلمبه بودند و در محاوره عامه چنین بود: «قربونش بِرَم الهی وقتی راه میره، مثِ بوم غلطون قِل می‌خوره و می‌آد!»

برچسب ها: هاون ، خانه
ارسال به دوستان