مسعود پزشکیان در سال ۱۴۰۳ رئیسجمهور شد. او میراثدار زخمهای کهنه و تازهایست که در بطن و زیر پوست جامعه وجود دارد و وجود آنها یا هرگونه تلاش برای رفعشان، برای او چالشهایی را به دنبال خواهد داشت. پیش از این رسانههای مختلف در مقاطع زمانی گوناگون نوشته بودند که طی چند سال اخیر سیاستورزی در ایران شکل دیگری به خود گرفته و سیاستورزان و کنشگران، صریحتر و بیپردهتر از ادوار پیشین سخن میگویند.
با مطالعه این روندها و بازبینی روندی که طی سالهای اخیر در کشورمان رخ داده است، میتوانیم بگوییم که در حال حاضر دو تفکر غالب وجود دارد؛ میانهروی و تندروی. میانهروها قائل به این هستند که ایران باید در سیاستهای داخلی و خارجی خود تجدید نظر کند و ملت و سرزمین ایران را در اولویت قرار دهد. اما تندروها که نام خود را نیروهای انقلاب میگذارند، معتقد به این هستند که باید آرمانها را تعقیب کرد و هزینههای آن نیز در درجه چندم اهمیت قرار میگیرد.
به گزارش فرارو، پزشکیان از اردوگاه میانهروی و با حمایت بخشی از جامعه مدنی که تصمیم گرفت پای کار انتخابات بیاید، به پیروزی رسید و همین موضوع، اولین چالشی خواهد بود که او و دولتش با آن روبرو میشوند. تندروها دولت را از دست دادند اما قدرت را نه. آنها تلاش زیادی کردند که کشور را به مسیر تندروی بکشانند و حالا یک رئیسجمهور وعده داده است که میخواهد ایران را به مسیر عقلانیت برگرداند. این تغییر مسیر نخستین چالش پیش روی مسعود پزشکیان خواهد بود. حتی میتوانیم بگوییم این تفاوت گفتمانی، بر تمام چالشهای دولت پزشکیان سایه میاندازد.
چالشهای سیاسی
دولت چهاردهم با چالشهای سیاسی متعددی روبرو خواهد شد. چرا که بخشی از جبهه رقیب به خاطر شکست در انتخابات به رغم در اختیار داشتن تمام امکانات، خشمگین است و قدرتی که در اختیار دارد به نهادهای انتخابی محدود نیست. گستره فعالیت آنان را میتوان از فعال کردن امکانات مختلف در جریان تبلیغات انتخابات به خصوص دور دوم، لمس کرد.
عبور دادن کابینه پیشنهادی از سد نیروهای رادیکال مجلس یکی از چالشهای نزدیک پزشیکان خواهد بود. برخی معتقدند که پزشکیان و قالیباف با توجه به شناختی که از یکدیگر دارند و سابقه همکاریشان در مجلس، به هماهنگی برسند. بخشی از تحلیلگران و کنشگران نیز میگویند که پزشکیان باید با دقت وزرای پیشنهادی خود را انتخاب کند که با کمترین خسارت، رای اعتماد را از مجلس بگیرد. میتوانیم این طور پیشبینی کنیم که چالش میان دولت چهاردهم و مجلس دوازدهم در عرصههای مختلف ادامهدار خواهد بود.
تغییر ریل سیاست خارجی، یکی دیگر از چالشهای دولت چهاردهم است. جناح تندرو برای تخریب اصلاحطلبان، از اصطلاح غربگرا استفاده میکند. در حالی که مشی اصلاحطلبان ایجاد توازن در سیاست خارجی ایران است. در حالی که تندروها سعی دارند با تکیه صرف بر چین و روسیه، کشور را اداره کنند، همین دو کشور نیز از قواعد بینالمللی تدوین شده از سوی کشورهای غربی پیروی میکنند. به همین دلیل است که چین نفت ایران را میخرد اما پول آن به سختی به کشور میآید. چون قواعد تحمیل شده از سوی غربیها، این اجازه را به چینیها نمیدهد.
تندروها به خاطر بعضی عقاید نامشخص، معتقدند که باید این روند را حفظ کرد و معمولاً دلایل مبهمی نیز برای این نظر خود ذکر میکنند. به همین دلیل، تغییر این ریل غیرعقلانی به یک مسیر متوازن، با تخریب سیاسی و رسانهای آنها مواجه خواهد شد. برای مثال، آنها در سال گذشته برای ایجاد امکان خرید و فروش تسلیحات از سوی ایران جشن میگرفتند اما نمیگفتند این امکان به خاطر برجام، قطعنامه ۲۲۳۱ و لغو تحریمهای سازمان ملل متحد است.
تندروها میگویند جهان فقط پنج کشور نیست. اما نمیگویند که این ۵ کشور در دنیا تاثیرگذار هستند و باید چالشهای اساسی با آنها را حل کرد و سپس به ایجاد توازن پرداخت. چرا که دیگر کشورها و حتی چین و روسیه هم با آن پنج کشور در حال جنگ مستقیم نیستند؛ در حال رقابتند.
ایجاد توازن میان شرق و غرب و تلاش برای رفع تحریمها از سوی تیم سیاست خارجی پزشکیان، میتواند چالشبرانگیز باشد. واکنش تند آنها به حضور ظریف در کمپین پزشکیان، ناشی از مخالفت با همین نگاه است.
تندروها در انتخابات شکست خوردند اما بسیار قدرتمند هستند. پیش از این در فرارو نوشتیم که برای مثال، سازمان صداوسیما در اختیار تیم سعید جلیلی و جبهه پایداری است. با توجه به تجربه تقابل رسانهای میان تلویزیون و رسانههای وابسته به برخی نهادها با دولت روحانی، به خصوص در دوران مذاکرات هستهای امکان دارد که این روند بار دیگر تکرار شود و دولت چهاردهم مورد هجمه رسانهای قرار بگیرد. این هجمه و چالش الزاماً مربوط به عرصه سیاست نیست و در هر حوزهای که برای تندروها خوشایند نباشد، میتواند خود را نشان دهد.
چالشهای فرهنگی – اجتماعی
بحث محدودیتهای اجتماعی و تلاشهای دولت چهاردهم برای استفاده از اختیارات و ظرفیتهای قوه مجریه، میتواند یکی از چالشهای پیش روی تیم پزشکیان باشد. تندروهای مجلس یازدهم طرح صیانت و لایحه حجاب را در مسیر تبدیل به قانون قرار دادند و همان تیم در حال حاضر، نیروهای رادیکالتر و تازهنفستری در مجلس دوازدهم کنار خود دارد. بعضی مسائل در اختیار دولت و رئیسجمهور نیست و اصولاً تصمیماتی فراقوهای و از نهادهای دیگر در آنها دخیل است یا در شوراهای عالی مصوب میشد که ریاستش با رئیسجمهور اما ترکیبش لزوماً در اختیار دولت نیست.
به همین دلیل، اگر پزشکیان بخواهد به وعده خود مبنی بر اینکه «تضمین میدهم که تمام دولت در برابر گشتهای اجباری، فیلتر کردن و فیلترشکنبازی و فشارهای بیرونی در همه جلسات و تمامقد بایستد» عمل کند، نقطه آغاز چالشهایش خواهد بود. برای مثال در مساله فیلترینگ، دولت هم باید نهادهای قائل به محدودیت را اقناع کند، هم از پس مافیای فروش وی پی ان بربیاید. درافتادن با یک مافیا با گردش مالی سالانه ۲۵ تا ۳۵ هزار میلیارد تومان، سخت است.
دولت چهاردهم اگر بخواهد مسیر تولیدات هنری در رشتههای مختلف را باز کند و از شدت ممیزیها بکاهد، با مقاومت روبرو خواهد شد. بنابراین، شاید یکی از پرچالشترین حوزههای فعالیت دولت پزشکیان در عرصه فرهنگی - اجتماعی باشد که یک طرف آن مطالبات مردمی وجود دارد و در طرف دیگر، مقاومت تندروها.
اقتصاد
سیاست خارجی و اقتصاد در ایران، در هم تنیده هستند. پیش از این و زمانی که دولت تدبیر و امید رو به پایان بود، مشکلات اقتصادی ناشی از سوءمدیریت و گاهی بیغیرتی دانسته میشد. اما تداوم وضعیت وخیم اقتصادی به خصوص در عرصه افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم، نشان داد که اقتصاد تحریمی نمیتواند به راحتی مورد درمان قرار بگیرد. ایران برای سومین سال متوالی تورم بالای چهل درصد را تجربه میکند و قیمت کالاهای اساسی، افزایش چشمگیری داشته است.
بر اساس دادههای رسمی مرکز آمار، قیمت کالاهای اساسی از مرداد ۱۴۰۰ تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۲ بین ۱۲۵ تا ۳۴۰ درصد رشد داشته است و بیشترین افزایش را نیز گوشت قرمز با جهش از ۱۴۱ هزار تومان به ۶۱۸ هزار تومان (گرانی ۳۳۸ درصدی) به خود اختصاص داده است. به گفته روزنامه اعتماد، قیمت مسکن در دوران دولت سیزدهم ۱۷۵ درصد رشد داشته است. اینها تنها بخشی از مشکلات اقتصادی به جا مانده برای دولت چهاردهم است.
پزشکیان قائل به تلاش برای رفع تحریمها، پذیرش FATF به صورت کامل و بهرهمند شدن ایران از مزایای تجارت جهانی است. حل این مشکلات نیازمند مذاکره و تبادل امتیاز است و تندروها نیز تبادل امتیاز را خیانت میدانند. از این بابت، قدمهای دولت پزشکیان در عادیسازی، اعتمادسازی و حل سدهای پیش روی اقتصاد ایران که ریشه در سیاست خارجی دارد، به چالش تبدیل خواهد شد.