با وجود محیطهای کاملاً متفاوت، انسانها عاشق ارتباط گرفتن با دلفینها هستند: شنا، بازی و یادگرفتن درباره آنها. ممکن است احساس کنیم ارتباط ما با دلفینها بسیار گستردهتر است؛ زیرا با این حیوانات دریایی اشتراکات فراوانی داریم.
به گزارش زومیت، دلفینها مانند ما مغزهای بزرگی نسبت به بدن خود دارند و گروههای اجتماعی انعطافپذیر و روابط دوستانهای را شکل میدهند که میتواند دهها سال ادامه داشته باشد. دلفینها در رفتارهای مشارکتی نیز شرکت میکنند و عملکرد تیمی خوبی دارند.
دلفینها دارای صدای سوت مخصوصی هستند. هریک از آنها برای شناساندن خود صدای منحصربهفردی ایجاد میکند و دلفینهای دیگر میدانند آن صدا مربوط به او است. دلفینها معمولاً در حدود شش ماهگی صدای مشخص خود را ایجاد میکنند و سوتهای آنها از هم بسیار متمایز است.
لیلا صايغ، متخصص ارتباطات دلفینها در موسسه اقیانوسشناسی وودز هول و گروهش متوجه شدند هنگام پخش این سوتها، احتمال اینکه دلفینهای بینیبطری به سوت دلفینهایی که به آنها نزدیک بودند، واکنش نشان دهند، بیشتر بود. دلفینها همچنین میتوانند سوتهای یکدیگر را (احتمالا هنگام خطاب قرار دادن یا صدا کردن همدیگر) تقلید کنند. سوت دلفینهای نر بالغی که با هم پیوند نزدیکی دارند، به مرور زمان بیشتر به هم شبیه میشود.
از آنجایی که دلفینها در گروههای بزرگ به هم پیوسته زندگی میکنند و در طول سالها بهطور مکرر با اعضای مختلفی تعامل دارند، شناسایی افراد برای حفظ ارتباطات طولانیمدت مهم است. دلفینها سوت دوست قدیمی خود را پس از دهها سال به یاد میآورند.
برونو دیاز لوپز، متخصص دلفینها در موسسه تحقیقات دلفینهای بینیبطری در اسپانیا پس از دههها کار با دلفینها میگوید آنها شخصیت دارند. او میگوید وقتی این حیوانات را مطالعه میکنید، وقتی با آنها زندگی میکنید و نحوه رشد و رفتار آنها را میبینید، متوجه میشوید آنها شخصیت دارند.
تیم تحقیقاتی دیاز لوپز این تفاوتها را با بررسی نحوه واکنش دلفینهای بینیبطری وحشی به اجسام و موقعیتهای جدید بررسی کرد؛ برای مثال اینکه یک دلفین چقدر تمایل دارد به انسان غواص یا بلندگویی که صدایی را پخش میکند، نزدیک شده و آن را بررسی کند.
پژوهشگران دلفینها را در طیفی از جسور تا خجالتی طبقهبندی کردند: احتمال اینکه دلفینهای خجالتی به اجسام ناشناس نزدیک شوند، کمتر بود. بهنظر میرسید دلفینهای جسورتر نقش محوریتری در شبکههای اجتماعی دارند و نسبت به دلفینهای خجالتیتر روابط قویتری دارند.
براساس مطالعه دیگری که روی دلفینهای بینیبطری وحشی انجام شد، ویژگیهای شخصیتی دلفینها در طول زمان ثابت میماند. در طول ۳۲ سال، ویژگیهای معادل درونگرایی و برونگرایی در انسانها (که با مدت زمان سپریکردن در تنهایی، مدت زمان صرفشده در گروههای بزرگ و تعداد روابط اندازهگیری میشود) در دلفینها از زمان نوزادی و اواخر بزرگسالی ثابت ماند.
دلفینها ازطریق دهان خود صدا تولید نمیکنند، بلکه ازطریق سوراخ تنفسی و با عبور هوا از کیسههای هوایی بههمپیوسته صدا تولید میکنند. آنها همچنین از گوشهای خود برای شنیدن صداهای زیر آب استفاده نمیکنند، بلکه با حس کردن ارتعاشات استخوان آرواره که به مغز آنها متصل میشود، اصوات را متوجه میشوند.
صداها کل ماجرای نحوه ارتباط برقرار کردن دلفینها نیستند. تیم تحقیقاتی دیاز لوپز متوجه شد دوستان خیلی صمیمی آنچنان همدیگر را صدا نمیزنند. شاید آنها همدیگر را آنقدر خوب میشناسند که نیازی به استفاده از صدا برای برقراری ارتباط ندارند.
هایدی لین، متخصص ارتباطات حیوانات در دانشگاه آلابامای جنوبی توضیح میدهد دلفینها ممکن است از صدا استفاده نکنند، زیرا برای برقراری ارتباط از زبان بدن و لمس نیز استفاده میکنند. آنها در بسیاری از موارد بالههای همدیگر را لمس میکنند.
یکی از جالبترین کارهایی که دلفینها برای ایجاد پیوند انجام میدهند، نمایشها و رفتارهای همزمان است. دلفینها میتوانند حرکات بدن دلفینهای دیگر را به دقت مشاهده و تکرار کند. آنها رفتارهای بدن یکدیگر را میخوانند و با هم هماهنگ میشوند و به این ترتیب پیوند ایجاد میکنند.
بهگفتهی هدر هیل، کارشناس رفتار دلفینها در دانشگاه سنت ماری در تگزاس، برخی از دلفینها نسبت به دیگران کنجکاوتر هستند و تمایل بیشتری به کاوش اشیاء یا ابداع رفتارهای جدید دارند.
کنجکاوی و خلاقیت به دلفینها کمک میکند راهحلهای جدیدی برای مشکلات پیدا کنند. برخی از دلفینها در استرالیا اسفنجهای دریایی را روی پوزه خود قرار میدهند و از آنها برای پیدا کردن غذا در کف دریا استفاده میکنند. همین گروه از دلفینها طعمههای زیر آب را در صدف حلزون به دام میاندازند، پوزه خود را وارد دهانه صدف میکنند، آن را بالای سطح آب میبرند و با تکاندادن صدف، محتویات آن را درون دهان خود خالی میکنند.
در امتداد سواحل اسپانیا و ایتالیا، دلفینها اطراف مزارع پرورش ماهی شنا میکنند تا ماهیهای اطراف سکوهای شناور مخصوص پرورش صدف را یک جا جمع کنند. آنها همچنین برای سرقت ماهی از تورها با هم همکاری میکنند.
بهنظر میرسد دلفینها ترجیح میدهند با دلفینهای دیگری که از استراتژیهای تغذیه مشابه استفاده میکنند، معاشرت کنند و این تکنیکها را از هم یاد میگیرند.
رابطه دلفینها و ماهیگیران یکطرفه نیست. انسانهای ماهیگیر نیز با دلفینها همکاری میکنند و گزارشها از همکاری میان انسانها و دلفینها، به دوران روم و یونان باستان برمیگردد.
امروزه در برزیل، ماهیگیرانی که به دنبال کفالماهیان مهاجر هستند، محل غواصی دلفینها را برای تور انداختن انتخاب میکنند. این مشارکت در ماهیگری بیش از ۱۵۰ سال است نسل به نسل منتقل شده است و دلفینها نیز از آن سود میبرند. پس از اینگه ماهیگران تور میاندازند، دلفینها ماهیهای سرگردانی را که در دام گرفتار نمیشوند، میخورند. دلفینهای برزیلی وقتی در کنار ماهیگیران کار میکنند، از نرخ بقای بالاتری برخوردار هستند.
متاسفانه، ماهیگیری در مقیاس بزرگ و غیرقانونی موجب کاهش جمعیت کفالماهیان شده و همکاری انسان و دلفینها را که یکی از آخرین تعاملات اکولوژیکی دوطرفه مفید بین انسانها و حیوانات وحشی بهشمار میرود، در معرض تهدید قرار داده است.
با تغییر شرایط، دلفینها نیز باید سازگار شوند. دیاز لوپز میگوید: «رفتار دلفینها انعطافپذیر است و بنا به شرایط محیطی و فرصتهایی که دارند، تغییر میکند. اما تفسیر ما از رفتار آنها و طرز نگاه ما به رفتار آنها بیشتر تغییر کرده است.»