«احمد محمد فال» در الجزیره نت قطر در گزارشی به مساله نفوذ اسلام در اروپا پرداخته است. او معتقد است قدرت اسلام در اروپا هر روز بیشتر می شود و حتی در آینده ممکن است سراسر اروپا را در ید قدرت خود بگیرد. اما این به معنی نابودی اروپاییان یا مهاجرت اجباری آنان از قاره سبز نیست و این افکار بیشتر واکنشی از جانب راست های افراطی است که قصد اسلام هراسی و مبارزه با مهاجران مسلمان را دارند.
به گزارش خبر فوری، در ادامه خلاصه ای از گزارش احمد محمد فال با عنوان «چه زمانی مسلمانان در اروپا اکثریت خواهند شد؟» ترجمه و ارائه می شود:
حضور اسلام در اروپا به یکی از برجستهترین موضوعاتی تبدیل شده که رهبران و تصمیمگیرندگان اروپایی را به خود مشغول کرده است. بسیاری از اروپایی ها نگران افزایش تعداد مهاجران مسلمان هستند. این امر منجر به صدور قوانین و تصمیمات سختگیرانه در مورد قوانین اسلامی از جمله حجاب، پخش اذان و ساخت مساجد شده و علی رغم ادعای آزادی بیان در اروپا، مسلمانان با محدودیت های مذهبی زیادی مواجه هستند.
حالت تدافعی و تقابلی اروپاییان نسبت به اسلام به این محدود نمی شود. محدودیت ها شامل فعالیت های دلسوزانه و بشردوستانه هم می شود. مهم ترین نمونه مربوط به جنگ غزه است. اروپا بسیاری از تظاهرات و فعالیت های ضد اسرائیلی را در بسیاری از شهرهای خود ممنوع کرده است. این مسائل نشان می دهد که جنگ و تقابلی قطعی میان مسلمانان و اروپاییان رخ خواهد داد.
برآوردهای آینده پژوهانه نشان می دهد که تا اواسط قرن جاری، مسلمانان یک پنجم جمعیت اتحادیه اروپا را تشکیل خواهند داد. مطالعه مرکز تحقیقاتی Pew آمریکا پیش بینی کرده که تا سال ۲۰۵۰، تعداد مسلمانان در آلمان به ۲۰ درصد کل جمعیت، در فرانسه به ۱۸ درصد و در انگلیس به ۱۷ درصد خواهد رسید. دو محقق به نامهای پیر روستان و الکساندرا روستان در سال ۲۰۱۹ مطالعه ای را با عنوان «جمعیت مسلمانان اروپا در کدام کشورها و در چه سالی اکثریت خواهد بود؟» انجام دادند و به نتایج جالبی رسیدند.
نتیجه این مطالعه که شامل ۳۰ کشور اروپایی بود، نشان می دهد که طبق محتمل ترین سناریو، مسلمانان پس از حدود ۱۰۰ سال در سوئد، فرانسه و یونان اکثریت خواهند بود و این مساله در بلژیک و بلغارستان حدود ۱۲۰ سال طول خواهد کشید. همچنین، مسلمانان در ایتالیا، لوکزامبورگ و بریتانیا حدود ۱۵۰ سال دیگر اکثریت خواهند بود.
دستیابی به اطلاعات دقیق در مورد حضور مسلمانان در اروپا به دلایل زیادی دشوار است. از جمله این دلایل، قانون اساسی برخی از کشورهای اروپایی است که انجام هر گونه سرشماری بر مبنای مذهب را ممنوع کرده است. با این حال، تخمین زده می شود که بیشترین درصد مسلمانان در اروپا در فرانسه یا سوئد حضور دارند.
بر اساس مطالعه موسسه آمار و مطالعات اقتصادی فرانسه که در ژوئن ۲۰۲۳ منتشر شد، ۱۰ درصد از فرانسوی ها اعلام کرده اند که مسلمان هستند، در حالی که تخمین های دیگر نشان می دهد که آنها حدود ۱۵ درصد را تشکیل می دهند.
اما علت حضور روزافزون مسلمانان در اروپا و تبدیل شدن آنها به اکثریت جمعیتی قاره سبز چیست؟ چندین عامل تعیین کننده وجود دارد که نشان می دهد حضور اسلام و مسلمانان در اروپا به طور فزاینده ای در حال افزایش است و احتمالاً سرعت آن در سال ها و دهه های آینده افزایش خواهد یافت. این عوامل بدین شرح هستند:
الف. رشد جمعیت مسلمانان در مقابل کاهش جمعیت غیر مسلمانان
گزارشی که روزنامه انگلیسی «تلگراف» در ژانویه ۲۰۲۳ منتشر کرد، وقوع تغییر در هویت مذهبی جمعیت اروپا را تأیید کرد. این نشریه در گزارش خود توضیح داد که این تغییرات از یک سو حاصل افزایش مداوم تعداد مهاجران مسلمان و همچنین، افزایش نرخ زاد و ولد مسلمانان در اروپا است و از سوی دیگر، معلول کاهش شدید نرخ زاد و ولد در میان جمعیت بومی است. برای مثال در آلمان نرخ زاد و ولد جمعیت بومی و غیر مسلمان حدود ۱.۵ درصد رشد یافته اما نرخ زاد و ولد جمعیت جدید مسلمانان تا ۸.۱ درصد هم می رسد.
ب. اسلام آوردن در برابر ارتداد
دومین عامل این است که تقاضای فزاینده برای اسلام آوردن در اروپا با رویگردانی یا ارتداد از مسیحیت در قاره سبز همراه شده است. آنهایی که مسیحیت را پذیرفته اند به طور قابل توجهی در حال کاهش هستند و تعداد افرادی که اعلام می کنند مسیحیت را ترک کرده و اسلام را پذیرفته اند در حال افزایش است.
ج. کلیساها ناپدید می شوند و مساجد پدیدار می شوند
یکی از نشانه های حضور فزاینده اسلام در اروپا فروپاشی کلیساها در شهرها و روستاهای این قاره و جایگزینی آنها با مساجد است در حالی که علاقه مسیحیان اروپایی به کلیساهای خود رو به کاهش است، مسلمانان در حال ساخت مساجد و حتی خرید کلیساهای مطرود و تبدیل آنها به مساجد هستند.
برای مثال، در آلمان، مسلمانان کلیسای یوهانس دورتموند را خریدند و آن را به مسجد مرکز دورتموند تبدیل کردند، یا در هلند، مسجد الفاتح در پایتخت، یعنی آمستردام، بر روی ویرانه های یک کلیسا ساخته شد. در فرانسه، کلیسای دومینیکن در لیل، به مسجد تبدیل شد و در بریتانیا نزدیک به دو هزار مسجد وجود دارد که بیشتر آنها قبلا کلیسا بودند.
مطالعه ای که توسط موسسه افکار عمومی فرانسه تهیه شده نشان می دهد که تنها ۴.۵ درصد از مردم فرانسه به طور منظم به کلیساها می روند. حدود ۵۱۵ کلیسا نیز در آلمان طی ده سال گذشته به دلیل عدم علاقه مردم به برگزاری آیین های مذهبی مسیحی بسته شده اند.
د. به ارث رسیدن دین
یکی از عوامل تقویت سلطه اسلام بر اروپا این است که تقریباً همه فرزندان مسلمانان مسلمان می شوند اما این مساله در مورد فرزندان مسیحیان صدق نمی کند. یک مطالعه اجتماعی انجام شده در فرانسه نشان داده که وراثت دین در میان مسلمانان قویتر است، زیرا ۹۱ درصد از افرادی که در یک خانواده مسلمان بزرگ شدهاند، وابستگی خود را به دین پدران خود حفظ کردهاند، در حالی که تنها ۶۷ درصد از مسیحیان دین پدران خود را حفظ کرده اند.
ه. نفوذ در سیاست
یکی از شاخصهای رشد اسلام در اروپا این است که مسلمانان به یک نیروی سیاسی قابل توجه تبدیل شدهاند. نزدیکترین نمونه از این حضور سیاسی مربوط به انتخابات میاندورهای بریتانیا است که اوایل ماه مه امسال برگزار شد. در اینانتخابات، مسلمانان در کشاندن حزب محافظه کار به بدترین شکست انتخاباتی خود در ۴۰ سال اخیر به دلیل حمایت از تجاوزات اسرائیل به غزه نقش اساسی ایفا کردند و حزب کارگر را نیز به همین دلیل مجازات نمودند.
این امر منجر به تغییر اساسی در ساختار حزبی بریتانیا شد، به طوری که حزب لیبرال سوم به قدرت رسید. همچنین، رای دهندگان مسلمان در همان زمان توانستند از موفقیت نامزد حزب محافظه کار که به دشمنی با مسلمانان معروف بود، در انتخابات شهرداری جلوگیری کنند.
رهبری حزب کارگر اذعان کرده است که پیام هواداران غزه را دریافت کرده است و به همین دلیل، رهبران این حزب تغییراتی وسیع را در ساختار این حزب ایجاد خواهند کرد و سیاست های خود را در قبال فلسطین و اسرائیل تغییر خواهند داد.
در مقابل دادههای روشن فوق و اظهارات عینی در مورد قدرت و رشد حضور اسلام در اروپا، نشانههای دیگری از تلاشهای واقعی برای بزرگنمایی این حضور جهت ارعاب اروپاییها و به تصویر کشیدن این موضوع بهعنوان یک تهدید بزرگ برای اروپا وجود دارد.
احزاب افراطی سیاسی، فکری و مذهبی پشت این ارعاب ایستاده اند و این امر در تشدید پدیده “اسلام هراسی” و افزایش کارزارهای نفرت پراکنی علیه مسلمانان در اروپا نقش داشته و دارد. گرایش های دست راستی در اروپا ترجیح می دهند که مسلمانان را به عنوان یک دشمن معرفی کنند.
حضور جریان راست افراطی در صحنه سیاسی اروپا در سال های اخیر افزایش یافته است. آخرین فصل از حضور این جریان در عرصه سیاست ورزی، پیروزی حزب آزادی هلند در انتخابات ۲۰۲۳ و پیش از آن حزب «برادران ایتالیا» در ایتالیا بود. حزب جورجیا ملونی توانست در سال ۲۰۲۲ به ریاست دولت ایتالیا برسد.
علاوه بر هلند و ایتالیا، راست افراطی در مجارستان و اسلواکی نیز حاکم است، بخشی از ائتلاف های حاکم در فنلاند، لیتوانی و سوئد را تشکیل می دهد و در حال آماده شدن برای به دست گرفتن قدرت در آلمان از طریق حزب آلترناتیو آلمان است. همچنین، راست افراطی در فرانسه توسط حزب اجتماع ملی که هر روز قدرت بیشتری می یابد، در حال ورود به ساختار قدرت و تصرف کامل دولت و مجلس این کشور است.
محققان سیاسی بر این باورند که پدیده راست افراطی در اروپا در حال رشد است و آلودگی آن حتی احزاب سنتی را نیز تحت تاثیر قرار داده است، تا جایی که برخی از آنها شروع به کپی برداری از گفته های راست افراطی کرده اند.
آنچه در اروپا به نفرت علیه مسلمانان دامن می زند، گسترش برخی عقاید و باورهای افراطی است. مهم ترین باور افراطی مربوط به نظریه “جانشینی بزرگ” است. بر اساس این تئوری توطئه، مسلمانان (مهاجران) قصد دارند جانشین اروپایی ها شده و آنان را از این قاره کوچ دهند.
رادنی کوتس، استاد مطالعات نژادی و قومیتی در دانشگاه میامی، میگوید که خاستگاه این نظریه به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد. در سال ۱۸۹۲، چارلز پیرسون، نویسنده و سیاستمدار بریتانیایی هشدار داد که سفیدپوستان «یک روز از خواب بیدار میشوند و خود را در محاصره مهاجرین می بینند.»
با هجوم گسترده مهاجران به اروپا، ترس از انقراض “سفیدپوستان” در میان کسانی که نظریه جانشینی بزرگ را قبول دارند تقویت شد و فراخوان هایی برای مبارزه با مهاجران از طریق کنترل تولد یا عقیم سازی اجباری غیر سفیدپوستان صادر گردید.
بارقه های این نظریه همچنان در ذهن برخی از روشنفکران غربی جرقه می زند. نویسنده فرانسوی، رنو کامو، این ایده را به معنای واقعی کلمه در کتاب خود به نام «جانشینی بزرگ» که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، پذیرفت و تاکید کرد که نژاد فرانسوی و سفیدپوستان اروپایی از نظر فیزیکی، فرهنگی و سیاسی از طریق گروهها و اقوام و نژادهای دیگر از بین رفته و سیاستهای مهاجرت لیبرال و کاهش قابل توجه نرخ تولد سفیدپوستان، تمدن و سنتهای اروپایی را تهدید میکند.
تئوری جانشینی یا جایگزینی با حمله جنایتکارانه برنتون تارانت استرالیایی در نیوزیلند در مارس ۲۰۱۹ بیش از پیش بر سر زبان ها افتاد. در این حمله تروریستی، ۵۱ مسلمان حین نماز خواندن در یک مسجد به خاک و خون کشیده شدند. تارانت انگیزه های این اقدام خود را اعلام کرد و گفت که در سفر به فرانسه متوجه تهاجم مردم غیراروپایی به غرب شده و این مساله او را به ارتکاب جنایت برانگیخته است