سومریها از چندهزار سال پیش از میاد مسیح، تمدن پررونقی را در بینالنهرین پایه نهاده بودند. بسیاری، آنها پایهگذار را نخستین تمدن فرهنگی تاریخ میدانند. اما، نخستین شناخت علمی از این تمدن بزرگ، به سال ۱۸۵۰ برمیگردد، یعنی زمانی که «هینکس» دریافت که ابداغ خط میخی توسط مردمان این تمدن صورت گرفته است. از این زمان به بعد به تدریج پژوهشهای باستانشناسی دامنهداری برای افزایش دانستههای ما درمورد سومریها صورت گرفت.
به گزارش دانشمند آنلاین، در اواخر هزاره چهارم پیش از میلاد یعنی پنج هزار سال پیش از این سومریان بر اثر نیازهای اقتصادی و اداری، شیوه نوشتن بر روی الواح گلی را کشف کردند. نخستین کوشش و آزمایش آنان ناهنجار و به صورت خط تصویری بود و از این رو تنها در مسائل بسیار ساده اداری مورد استفاده قرار میگرفت.
ولی در قرنهای بعدی کاتبان و معلمان سومری به تدریج چنان دگرگونیهای شگرفی بر این خط وارد ساختند که ماهیت تصویری خود را از دست داد و تبدیل به خط صوتی متعارف گشت. در نیمه دوم هزاره سوم شیوه خط سومری چنان نرم و انعطافپذیر بود که به آسانی پیچیدهترین مباحث تاریخی و ادبی را بدان بیان میکردند.
بیشتر الواح کشف شده از سومریها، در واپسین سالهای قرن نوزدهم از شهری به نام نیپور به دست امد که یکصد و پنجاه کیلومتر با بغداد فاصله دارد. اکثر این الواح هماینک در موزه دانشگاه فیلادلفیا و موزه شرق باستان استانبول قرار دارند.
سومریها در ابتدا خط میخی نداشتند و از خط تصویری استفاده میکردند. در دسترس بودن گل رس در بینالنهرین، کار سومریها را بسیار آسان میکرد، آنها به زودی متوجه شدند که اگر لوحهها را بپزند، ماندگاری آنها بسیار بیشتر میشود. اما نوشتن بر لوحههای گلین با قلم نی، نمی توانست منجر به ایجاد خطی با پیچیدگی خط مصریان بر روی پاپیروس شود.
اما در بین الواح سومری غیر از آنهایی که مربوط به ادبیات و افسانههای علمی و مسائل اداری هستند، الواح علمی هم می توان پیدا کرد. برای مثال یک پزشک ناشناخته سومری که دراواخر هزاره سوم پیش از میلاد مسیح میزیسته است، بهترین نسخههای خود را به منظور استفاده شاگردان و همکارانش گرد آورد.
او لوحه گلی نمناکی به اندازه ۱۵٫۹ در ۹٫۵ سانتیمتر آماده کرد و با خط میخی دوازده نسخه مهم -به زعم خود- را بر آنها نگاشت. این سند پزشکی، قدیمیترین سند و نسخه پزشکی است که بشر یافته است. این لوح به مدت چهار هزار سال، در دل زمین مدفون بود تا اینکه هیئت باستان شناسی آن را یافت و به موزه دانشگاه فیلادلفیا منتقل کرد.
خواندن این نسخه بسیار دشوار بود و نیاز به تلاش زیادی داشت. پزشک سومری چنانچه از این نسخه برمیآید، داروها را مانند همکار امروزی خود از مواد گیاهی و معدنی و جانوری تهیه میکرد. از مواد معدنی، کلرید سدیم (نمک طعام) و نیترات پتاسیوم (شوره) را ترجیح میداد و از مواد حیوانی، شیر، پوست مار و سنگ لاکپشت را به کار میبرد ولی اکثر داروها از منابع گیاهی اخذ میشد.
از گیاهانی مانند فلوس، مورد، انقوزه و آویشن و درختانی مانند بید، گلابی، صنوبر، انجیر و خرما در فراهم کردن داروها استفاده میکردند. داروهای گیاهی از تخم و ریشه و شاخه و پوست و صمغ درختان تهیه میگردید و مانند امروز آنها را به صورت گرد یا جامد نگهداری میکردند.
قدیمیترین نسخه پزشکی
یکی از نسخهها: ریشه گیاه کاه را بسایید، در آبجو حل کنید، بگذارید مرد بیمار آن را بنوشد و بذر گیاه درودگر، صمغ مرکازی آویشن، بسایید، در آبجو حل کنید، بگذارید مرد بیمار آن را بنوشد.
یکی از ایرادات این نسخ این است که نسبت مواد سازنده دارو، هیچ جا ذکر نشده است. این مطلب را البته پارهای به خاطر رازداری حرفهای میدانند تا مردم عادی و دیگر رقیبان همکار، نتوانند خود دارو بسازند. عدهای هم البته معتقدند که در ان زمان کمیت اجزا، زیاد مهم نبود.
اما مطلب مهم بعدی، این بود که در هیچ جای این الوح پزشکی، اثری از توسل به سحر و جادو به چشم نمیخورد. این بدان معنی نیست که در هزاره سوم پیش از میلاد از دعا یا جادو برای معالجه استفاده نمیشده. سومریها هم مانند بابلیها به خدایان مرض که به خاطر مجازات گناه، بیماری بین مردم میپراکنند، اعتقاد داشتند. آنها به خدایانی شفادهنده هم باور داشتند. سومریها برای خود، خدای نگهبان فن پزشکی هم داشتند.
شیوه تهیه قطرهها، فن پالایش نسبتا پیچیده موارد تشکیل دهنده داروها، توانایی تهیه مواد قلیایی و شوره توسط سومریها نشان میدهد که فن داروسازی سومری ها، پیشرفت زیای کرده بود.
البته نمی توان در مورد میزان شفابخشی این نسخهها اظهارنظری کرد، چون در هیچ جای این الواح نام و علایم بیماری توصیف نشده است تا پزشکان بتوانند در زمینه کارایی نسخ اظهار نظرکنند.