عصرایران ؛ مصطفی داننده - این روزها مدام صحبت از روحانی و زمان ریاست جمهوری او سخن به میان میآید و اصولگرایان حاکم بر دولت و مجلس تمام کاستیهای زمین و آسمان را گردن «شیخ دیپلمات» و همکاران او میاندازند. آنها فقط باخت تیم ملی به قطر در جام آسیا را به گردن روحانی نیداختهاند که اگر میتوانستند حتما این کار را میکردند.
عصر روحانی اما به دو نیمه کاملا متفاوت تقسیم میشود. نیمه اول، چهار سال دولت یازدهم است. به راستی میتوان گفت حسن روحانی تنها رئیس جمهور تاریخ ایران است که به وعده انتخاباتی خود عمل کرده است. او گفت من با آمریکا مذاکره میکنم، با کشورهای 1+5 به توافق میرسم و مسئله هستهای را حل میکنم که این کار را کرد.
مردم ایران در 4 سال دولت یازدهم به معنای واقعی کلمه، ثبات را احساس کردند. آن زمان رقیب روحانی از گرانی و تورم حرف نمیزند و از رکود میگفت. برخلاف تمام این سالها که حرف مردم شده است گرانی، گرانی و گرانی.
اگر یادتان نرفته باشد در آن زمانها جملهای بین مردم رواج پیدا کرده بود که «نخر، ارزان میشود» برخلاف این روزها که میگویند« بخر تا گران نشده است».
این ثبات هم مدیون مذاکرات و برجام بود. یعنی اگر برجامی وجود نداشت قطعا مردم در دولت اول روحانی هم تورم و گرانی را تجربه میکردند.
چهار سال دوم او اما متفاوت بود. ترامپ و خروجش از برجام و البته کرونا، شرایط را برای رئیس جمهور وقت سخت کرده بود. تمام برنامههای روحانی برای چهارسال دوم بر روی برجام ریخته شده بود. خروج ایالات متحده از برجام و انفعال کشورهای اروپایی باعث شد، رشد اقتصادی ایران متوقف و شرایط به قبل از برجام برگردد.
دقیقا همینجا بود که روحانی باید یک تصمیم درست و عقلانی میگرفت و آنهم استفعا بود. روحانی مرد مذاکره و گفتوگو است. او وقتی دید که راه مذاکره بسته شده است و دیگر نمیشود با اسب برجام پای به میدان گذاشت، باید از سمت خود استفعا میداد و شرایط برای رئیس جمهوری تازه فراهم میکرد.
استفعای روحانی، نام نیکی از او در تاریخ ایران به یادگار میگذاشت. در سراسر جهان هم شاهد اینگونه استعفاها هستیم. دولتهایی که میبییند سیاستهای آنها بر خلاف جریان آب است و به همین خاطر کنار میروند تا دولتی جدید کار را به دست بگیرد.
فراموش نکنیم که در آن زمان او هم در خارج با سدی محکم روبرو بود و هم در داخل مشکلات ریز و درشتی داشت.
بله، میتوان گفت بزرگترین اشتباه روحانی ادامه دادن در مسیری بود که میدانست سرانجامی ندارد. او مثل کوه نوردی بود که میدانست به قله نمیرسد و حتی ممکن است بهمن و طوفان او را از مکانی که در آن ایستاده پایین تر ببرد اما به مسیر ادامه داد و اتفاق افتاد آنچه نباید میافتاد.
شرایط فعلی دولت رئیسی و وضع اقتصاد کشور نشان میدهد که برجام چه تصمیم درست و به موقعی برای کشور بود و شاید اگر ترامپ نبود داستان کشور و دولت بعد از روحانی به گونهای دیگر نوشته میشد و رئیسی همچنان رئیس قوه قضائیه بود و قالیباف همچنان به دنبال نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری!
البته دنیای سیاست دنیای ای کاشها نیست و سیاستمدارها با واقعیتها سروکار دارند. واقعیتهایی که روحانی دوست نداشت با برخی از آنها روبرو شود. روحانی آگاهی بعد از صبح جمعه را میپسندید که برای آن برهه زمانی یک استراتژی غلط برای طی کردن سنگلاخیترین مسیر ممکن بود.