عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در مرور اخبار و رخدادهای پنجمین ماه از سال کهنه ( مرداد 1402 خورشیدی) بر دو نام باید درنگ کرد. اولی حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان که عمر وزارت او به دو سال هم نرسید و او هم در آستانه نیمفصل از قطار دولت ابراهیم رییسی پیاده شد. هم او که سال 1390 هم به عنوان اولین وزیر ورزش ایران و در دولت دوم محمود احمدینژاد معرفی شده و رأی نیاورده بود 10 سال بعد باز معرفی شد و این بار رای آورد؛ در دولتی که برخی از آن به عنوان دولت سوم احمدی نژاد یاد می کنند.
دومی محمد رضا شهبازی است؛ مجری برنامۀ پاورقی و از نیروهایی که تیم سعید جلیلی به تلویزیون تزریق کردند تا با یک تیر چند نشان را هدف گرفته باشند. هم رفقا را ارتقا داده باشند و بر سر خوان گستردۀ صدا و سیما بنشانند و از عزلت و غربت درآیند. هم جای مجریان سلبریتی را بگیرند و هم الگویی شوند برای جوانان و نوجوانان هم سو. این فرمول اما یک مشکل اساسی ایجاد کرده بود و آن هم این که فضای دوقطبی جامعه را به شدت دوگانه تر کرد و به ریزش شدید مخاطب را در پی داشت. به همین خاطر تصمیم گرفته شد قدری توازن برقرار کنند و از محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور دعوت کردند تا دوباره برنامه بسازند و دست کم مجری باشند.
مجری «پاورقی» از کوره به در رفت و قهر کرد و انگار تلویزیون بر آن است بر سر او هوو بیاورد. شهبازی این فرسته (پست) را گذاشت:
«بسم الله/ از اجرای برنامه پاورقی کنارهگیری کردم. دلایلش رو توی این ویدئو توضیح دادم. خلاصهش اینکه قرار نیست بسیجی فحشخور زمان فتنه و جنگ و... باشه و در عافیت، سلاحورزیها و رشیدپورها و آخوندیها، در میدان اقتصاد و فرهنگ و سیاست جولان بدن. قرار نیست هنوز سال شهید عجمیان و علیوردی نشده، فعالان و ساکنان و مشوقان فتنه برگردن روی آنتن.
ما زورمون به هیچکس هم نرسه، به خودمون که میرسه! زورمون میرسه یقه خودمون رو بگیریم که آهای! مرد حسابی، بلند شو، داد بزن، نذار فحش به نظام و انقلاب و نایب امام زمان و شهدا عادی بشه.
بلند شو یه دادی بزن که خون شهید آب جوی نیست که راه بیفته کف خیابون و هنوز سالش نشده به بهانههای مختلف اونایی که روی خونش پا گذاشتند رو برگردونید به آنتن. بلند شو فریاد بزن اون بدن عجمیان روی آسفالت داغ اتوبان کشیده نشد که شما برید سراغ اونایی که دور بدنش هلهله میکردن. امیدوارم خدا عاقبت همهمون رو ختم به خیر کنه.»
گفتار و رفتار او با واکنش تند نجارزاده مدیر گروه اجتماعی شبکۀ سه مواجه شد که با ادبیاتی تحقیرآمیز خطاب به او نوشت:« آخه امروز نظرسنجی برنامۀ فاخرت اومد، مخاطب ۵ درصد! سیدخندان / معلا ۳۷ درصد، محفل قرآنی ۴ برابر شما، اعجوبهها تا ۳۰ درصد رو زد، خودمونی مهران رجبی ۱۹ درصد رو زده! به چی مینازید؟ به سیاه کردن چهره جبلی و جلیلی با اشتباهاتتون؟ یا بی مخاطب کردن شبکهتون؟! این بدبخت هم که ساکت فتنه بود».
البته او تصور نمی کرد شهبازی بازگردد و گویا عذر خود نجارزاده را خواستند. تهدید شهبازی کارگر افتاد و بازگشتِ رشیدپور منفی شد و به جای او آقای شهبازی بازگشت در حالی که از ویدیویی که منتشر کرده بود تعبیر «نظام مقدس» که با طعنه به کار برده بود در یادها مانده است.
به چهرۀ اول بازمی گردیم. حمید سجادی هزاوه که در نوبت اول وزیر نشد چون به ارتباط با اسفندیار رحیم مشایی متهم شد چرا که از بهار 1390 میان اصولگرایان بر سر آنچه نفوذ جریان انحرافی میخواندند اختلاف افتاده بود و در نوبت دوم کسی به این نکته کار نداشت.
همای سعادت بر شانه دونده سابق نشست و در کشوری که تخصص در مدیریت ها چنان است که چندی قبل از آن یک خانم متخصص زایمان را سفیر در یک کشور اروپایی کرده بودند وزارت یک قهرمان ورزشی به فال نیک گرفته شد و قهرمانِ دو و میدانی وزیر شد.
مشکل اما اینجا بود که وزارت ورزش و جوانان فدراسیون دو و میدانی نیست و اتفاقا به وزیری نیاز داشت که نگاه کلان داشته باشد و از آغاز پیدا بود که حمید سجادی ماندگار نخواهد بود و حتی اگر آن اتفاق - سقوط بالگرد- هم رخ نداده بود باز بعید بود بتواند به وعدههایی که در قالب یک برنامه خام و پر از شعار ایدیولوژیک نوشته بود عمل کند.
پیش از او حالا وزیران کار، صمت، جهاد کشاورزی و آموزش و پرورش و رییس کل بانک مرکزی و معاون افتصادی از کابینه ابراهیم رییسی خارج شده بودند.
اگر حمید سجادی میخواست برای ورزش ایران کاری کند بهترین کار این بود که استقلال فدراسیونها را تقویت کند و این همان کاری بود که انجام نداد. همین که برای معاونت جوانان وزارتخانه وحید یامینپور مجری تلویزیون متمایل به جبهۀ پایداری را به جای یک شخصیت مشهور علمی (دکتر گلزاری) نشاند، نشان داد دست او چندان هم باز نیست.
یا یامینپور را خود سجادی برگزیده بود که نشان میداد به چه تفکری تعلق داشته ولی رو نمیکرده یا برای او تعیین کردند و تنداده که باز نشان میداد چه روحیۀ توصیه پذیر و مطیعی دارد.
آنچه به عنوان برنامه ارایه داد هم شرح وظایف روتین بود و از این موارد: برگزاری اردوها و دیدارهای تدارکاتی جهت شرکت در مسابقات قهرمانی جهان و آسیا /شرکت در مسابقات قهرمانی جهان و آسیا / ارتقا و تقویت جایگاه ورزش قهرمانی و حرفهای در عرصههای جهانی و بینالمللی.
یا در بند چهارم: برگزاری اردوهای داخلی و دیدارهای تدارکاتی خارجی. بندهای دیگر هم از این دست است: کمک به هیاتهای ورزشی / مسابقات قهرمانی کشور / میزبانی رویدادهای بینالمللی
برنامۀ فرهنگی او بیش از شعارهای معمول نبود:
۱. تشکیل نهضت داوطلبی با همکاری بسیج مستضعفین
۲. تشکیل گروه های جهادی در ورزش در راستای کمک به فعالیتهای ورزش همگانی
۳. تأکید بر گسترش فرهنگ استفاده از تولیدات داخلی (سختافزاری و نرمافزاری)
۴. رعایت عوامل زیست محیطی در فعالیت های ورزشی
۵. تدوین دستورالعمل فرهنگی ـ ورزشی در فدراسیونها و باشگاهها
۶. طراحی الگوهای استاندارد مناسب برای پوشش ورزشی بانوان
۷. ترویج فرهنگ عفاف و حجاب ویژه باشگاههای ورزشی
۸.ترویج ارزشها و موازین اسلامی و ارزش های فرهنگی-اخلاقی، انقلابی و منش پهلوانی
با این که مشخص بود ماندنی نیست همچنان از اظهار نظر صریح درباره ضرورت ورود زنان به ورزشگاهها خودداری میکرد و اگر چه وعده هایی داد اما سفت و محکم نمیگفت. در حالی که میدانست با فشار فیفا ناچارند به این امر تن دهند و میتوانست این را به حساب خود بگذارد.
درگرماگرم اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ هم به قطر رفت تا تماشاگر بازی ایران و انگلستان در جام جهانی باشد و این جمله او در جلسه هیات دولت در یادها مانده است: « ما توانستیم جو سکوها را در قطر بهتر از لیگ خودمان کنترل کنیم».
در دوران وزارت او البته برخی اتفاقات ویژه هم رخ داد. مثلا باشگاه استقلال از وزارت ورزش جدا شد و به وزارت اقتصاد و دارایی پیوست. قرار بود خصوصیسازی شود اما از یک دستگاه دولتی به یک دستگاه دولتی دیگر ملحق شد. این هم اختیاری نبود. برای این بود که مالکیت واحد دو باشگاه حاضر در مسابقات آسیایی بیم تبانی به زیان تیم های دیگر ایجاد می کرد و تازه همچنان اسباب دردسر است و می خواهند مشکل را با انتقال به بانک غیر دولتی حل کنند و فرصت زیادی هم ندارند.
ابراهیم رییسی در چرایی معرفی حمید سجادی به عنوان وزیر ورزش گفته بود: «جلسهای داشتیم با نام آوران ورزش. به من گفتند۴۰ سال است در ورزش چهرههای سیاسی انتخاب میشوند. در حالی که ما در ورزش چهرههایی داریم که سوابق خوبی دارند. گفتیم بررسی شود و چند نفر را به ما معرفی کنند. رسیدیم به آقای سجادی که هم۱۶ مدال آورده و روی سکو رفته و هم سلسله مراتب مدیریتی را در ورزش پشت سر گذاشته است.»
او البته این منطق را برای معرفی وزیر بعدی رعایت نکرد و به جای قهرمان سابق سراغ مدیر هم سو به لحاظ سیاسی و البته با سابقه کار در ورزش رفتند که کسی نبود جز کیومرث هاشمی وزیر فعلی.
به دو چهره خبرساز باید معمم لنگرودی را هم اضافه کنیم که ویدیوی درگیری او در یکی از روستاهای شهرستان لنگرود با همسر برادر خود بر سر تردد او از زمین سهمالارث یا اختلافات دیگر در فضای مجازی چنان دیده شده که خبرگزاریهای رسمی و رسانهها هم موضوع را پیگیری کردند و البته این بار بحث بر سر مال دنیا بود نه حجاب.