شهرها که قطبهای تپنده تمدن بشری به شمار میروند، با چند بحران روبهرو هستند. این بحرانها عبارتند از فشارهای روبهرشد جمعیت، انتشار گازهای گلخانهای، زباله، ترافیک و سروصدا، زیرساختهای فرسوده و قدیمی، مقرونبهصرفه بودن مسکن، اشتغال و نیاز همیشگی به پایداری آبوهوا.
به نقل از فوربس، بیشتر سیاستها، روشها، برنامهریزیها و ایدههای مهندسی شهری اواسط قرن بیستم که در مقیاس جهانی بودند، شکست خوردهاند و تقریبا همه شهرها را به یک مسیر ناپایدار و آسیبپذیر سوق داده است. بیش از نیمی از جمعیت جهان در حال حاضر در شهرها زندگی میکنند و این تعداد در ۲۵ سال آینده به ۸۰ درصد افزایش خواهد یافت که نیازمند میلیاردها تن مواد جدید و حضور گسترده شهری است.
به گزارش ایسنا، تغییرات مورد نیاز برای جلوگیری از تشدید بحران، بسیار بزرگ و فوری هستند. شهرها ساختمان، جاده یا سیستم انرژی نیستند، بلکه مردم، فرهنگ، رفتار، قدرت و سیاست را در بر دارند. نمیتوان به استفاده کردن از روشهای مشابه ادامه داد و انتظار نتایج متفاوت را داشت. باید یک راهبرد جدید ارائه شود.
فناوری «هوش مصنوعی مولد شهر»(Generative Urban AI) در راه است. این یک فناوری نوظهور و متحولکننده است که میتواند برنامهریزی شهری، طراحی و مدیریت شهر را به طور اساسی تغییر دهد. طرحبندیهای شهری، شکل ساخت، انرژی، آب، حملونقل، زباله و سیستمهای اجتماعی بهینهسازیشده را تصور کنید.
در نظر بگیرید که سیستمهای یکپارچه، خدمات عمومی شخصیسازیشده را در یک مکان ارائه دهند. این امکانات واقعا شگفتانگیز هستند زیرا دادهها را هدایت میکنند و صنایع را توسعه میدهند.
مانند جدیدترین مدلهای تبدیل متن به ویدیو مانند «سورا»(Sora) شرکت «Open AI»، اکنون میتوانید محیط شهری ایدهآل خود را توصیف و ایجاد کنید و خیابانهای قابل پیادهروی، فضاهای سبز و ترکیبی پرجنبوجوش از مغازهها و خانهها را در آن جای دهید.
پلتفرمهای جدید هوش مصنوعی مولد شهر با دهها یا صدها سناریو برای بررسی و انتخاب میتوانند در چند ثانیه از دید به واقعیت برسند. هوش مصنوعی عمومی به طور ویژه، امکان تغییر عمده را در برنامهریزی، تصمیمگیری و طراحی شهرها فراهم میکند.
شهرها یک گنجینه از دادهها هستند که الگوهای رشد و سفر، مصرف انرژی و نیازهای شهروندان را منعکس میکنند. با وجود این، آنها معمولا تک هستند، پیوندی ندارند و در قالبهای گوناگونی رخ میدهند. جمله «هیچ هوش مصنوعی بدون داده وجود ندارد» برای شهرها کاملا صدق میکند.
هوش مصنوعی مولد فقط میتواند دادههایی را بهینهسازی و تحلیل کند که در قالب قابل استفاده هستند. این موضوع ثابت شده که هوش مصنوعی چه تواناییهایی دارد و توانایی آن در بهینهسازی زیرساختهای شهری، جابهجایی افراد و کالاها، پیشبینی نقاط ازدحام و پیشنهاد بهبود زیرساختها هنوز آغاز راه است.
بسیاری از شرکتها، راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی شهری را برای پیشبینی احتمال تأثیرات آبوهوا بر زیرساختهای شهر، شدت برخورد خودرو، بهینهسازی تعمیر و نگهداری زیرساخت و شبیهسازیهای برنامهریزی شهری محلی ارائه میکنند. این روش مبتنی بر داده، امکان برنامهریزی فعال، صدور مجوز و کاهش مشکلات را پیش از بروز آنها فراهم میآورد و یک حکمرانی شهری پاسخگو، شفاف و فراگیر را ایجاد میکند.
برنامهریزی شهری به طور سنتی، یک امر از بالا به پایین بوده است. هوش مصنوعی مولد میتواند شرایط را تغییر دهد و با باز کردن روزنههای جدید به روی مشارکت شهروندان، افزایش شفافیت و مشارکت مردمی، بوروکراسیهای اغلب پیچیده را دموکراتیک کند.
ساکنان میتوانند از فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند چتباتها، برای پاسخ دادن به پرسشهای خود، از رمزگشایی پیچیده منطقهبندی و کدهای ساختمانی گرفته تا پیمایش قوانین مهندسی و مقررات برنامهریزی اغلب متناقض استفاده کنند. این در حالی است که کارکنان شهر، پیشنهادات را بررسی میکنند. در نتیجه، شفافیت و فراگیری افزایش مییابد.
بسیاری از شرکتها از واقعیت مجازی و هوش مصنوعی همهجانبه برای تجسم محیطهای شهری آینده استفاده میکنند. این کار به شهروندان امکان میدهد تا فرآیند برنامهریزی را به یک روش معنادار درک کنند و در آن مشارکت داشته باشند.
بیشتر شهرها در آغاز سفر هوش مصنوعی مولد خود هستند و سعی دارند بهترین شیوهها را به کار بگیرند. بسیاری از شهرها، آزمایش کردن مفاهیم هوش مصنوعی را آغاز کردهاند. آنها از انواع گوناگون هوش مصنوعی، از بینایی رایانهای گرفته تا یادگیری ماشینی استفاده میکنند و برخی از آنها نیز برنامههایی را با استفاده از هوش مصنوعی مولد آغاز کردهاند. در ادامه به بررسی چند نمونه هوش مصنوعی شهری براساس منطقه آنها میپردازیم.
آمریکا. لسآنجلس، سیاتل و بوستون در حال آزمایش کردن هوش مصنوعی در حمل و نقل عمومی، فضاهای عمومی و مدیریت ترافیک هستند. پیتسبرگ، توسعه سبز را در اولویت قرار داده است. تورنتو و کوریتیبا، جریان ترافیک را با سیستمهای هوش مصنوعی مدیریت میکنند. بوئنوس آیرس از پیشبینیهای هوش مصنوعی برای جمعآوری زباله استفاده میکند. سانتیاگو، هوش مصنوعی را برای کنترل نویز و شبیهسازی شهر به کار میبرد.
اروپا و خاورمیانه. کپنهاگ و آمستردام از هوش مصنوعی برای بهینهسازی انرژی ساختمانها و نواحی استفاده میکنند. هلسینکی با راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی، آینده حملونقل را رهبری میکند. اسلو برای پیشبینی و بهینهسازی مسیرهای جمعآوری زباله از هوش مصنوعی استفاده میکند. بارسلونا و دبی، هوش مصنوعی را برای حملونقل و مدیریت انرژی پایدار به کار میبرند.
آفریقا. کیپ تاون با مدیریت و نظارت مبتنی بر هوش مصنوعی، به مقابله با ترافیک و جرم و جنایت میپردازد. لاگوس، فناوریهای هوش مصنوعی را برای استفاده بهتر از زمین و توسعه زیرساختها به صورت آزمایشی اجرا کرده است. پهپادهای مجهز به هوش مصنوعی در کیگالی، شهر هوشمند و ابتکارات پزشکی را ارائه میدهند و با هدف سادهسازی پیشرفت در قرن بیستم کار میکنند.
آسیا-اقیانوسیه. سنگاپور یک خط مشی جامع هوش مصنوعی را در همه خدمات، آموزش و سرمایهگذاری خود دارد. توکیو به کمک هوش مصنوعی، با ترافیک، بلایای طبیعی و حملونقل عمومی شخصیسازیشده مقابله میکند. پکن از هوش مصنوعی برای بهبود کیفیت هوا، بهینهسازی انرژی و زیرساختهای شهر هوشمند استفاده میکند. سئول، ملبورن، سیدنی و بریزبن از هوش مصنوعی برای مدیریت ترافیک، امنیت عمومی، پیشبینی تقاضا و بهینهسازی مسیر استفاده میکنند.
در حال حاضر یک موج از پذیرش هوش مصنوعی را به صورت عمومی در هر صنعتی میبینیم و برنامهریزی شهری نیز از این قاعده مستثنی نیست.
اگرچه پتانسیل هوش مصنوعی مولد بسیار زیاد است اما چالشها همچنان وجود دارند. سوگیری دادهها میتواند به خروجیهای تبعیضآمیز منجر شود که نیاز به توسعه مسئولانه و ملاحظات اخلاقی را برجسته میکنند. نظارت انسان و شفافیت در توسعه مدل هوش مصنوعی مهم است. علاوه بر این، تأثیرات اجتماعی و اقتصادی پذیرش هوش مصنوعی شهری باید به دقت مورد توجه قرار بگیرند زیرا در صورت عدم کنترل میتوانند نابرابریها را تشدید کنند.
تغییرات بیشتر میشوند و هوش مصنوعی مولد در حال توسعه است. اگرچه پتانسیل هوش مصنوعی مولد برای بهینهسازی شکل شهر، جادهها، انرژی، انتشار گازهای گلخانهای، زباله، ارتباطات و خدمات عمومی غیرقابل انکار است اما این پرسش پیش میآید که آیا برنامهریزان، مهندسان و مدیران شهری آماده حرکت در این موج انقلابی هستند.
مجموعه مهارتها مستلزم ارتقای تجربیات و تعاملات در زمینههای گوناگون هستند؛ از طراحی و مدیریت داده گرفته تا تجزیه و تحلیل شهر، تسلط بر کدنویسی و چارچوب اخلاقی برای هوش مصنوعی. دانشگاهها تازه آموزش نسل بعدی برنامهریزان شهری را آغاز کردهاند و جوامع برای ایجاد اعتماد، به تعامل و آموزش دیدن با مدلهای هوش مصنوعی مولد نیاز دارند.
این بهتر از آن چیزی است که امروز وجود دارد و مانند یک موزاییک تکهتکه از مجموعه دادهها، سیاستها، بوروکراسیها و بخشهای متفاوت در سطوح گوناگون محلی، ایالتی و فدرال است. در هر حال، این هدف دستنیافتنی نیست.
آمادگی برای هوش مصنوعی عمومی شهری، نیازمند یک رویکرد سهجانبه است که عبارتند از مشارکت شرکتهای هوش مصنوعی، ارتقاء مهارت نیروی کار با مشارکت واقعی جامعه و ایجاد چارچوبهای اخلاقی و حاکمیت دادههای هوش مصنوعی.
نقطه آغاز این کار، ایجاد آگاهی در میان کارکنان است تا روی حل مشکل تمرکز داشته باشند، مشکلات کلیدی شهر را شناسایی کنند که به کمک پروژههای مرتبط با هوش مصنوعی قابل حل شدن هستند، با بخش خصوصی مشارکت داشته باشند و با احتیاط پیش بروند.
شرکتها باید یک چارچوب قوی را برای خط مشی هوش مصنوعی به وجود بیاورند که مواردی را مانند شرایط استفاده یا عدم استفاده کارمندان از هوش مصنوعی، چگونگی محافظت جوامع از حریم خصوصی خود، چگونگی پایبند ماندن به یک چارچوب امنیت سایبری و چگونگی سروکار داشتن با مسائل اخلاقی، سوگیری و انصاف مشخص میکند.
برنامهریزان با پذیرش این چالشها و مدیریت مسئولانه آنها میتوانند پتانسیل هوش مصنوعی را برای ایجاد شهرهای انعطافپذیر و هوشمند آینده کشف کنند. با همکاری بیشتر میتوان آیندهای را ساخت که در آن، هوش مصنوعی مسئولانه مناظر شهری بهتری را برای همه شکل دهد.