مرد جوان با نقشه کادوی ولنتاین، نامزدش را کشت

ساعت ۲۴ شامگاه چهارشنبه بیست و پنجم بهمن‌ماه از سوی مأموران کلانتری قائم به قاضی موسی رضازاده، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر داده شد. مأموران پلیس اعلام کردند داخل خودروی یک پراید سفیدرنگ، جسد خونین زن جوانی و پیکر نیمه‌جان مرد جوانی را کشف کرده‌اند که با ضربات متعدد چاقو یکی به قتل رسیده و دیگری زخمی و به بیمارستان منتقل شده است.

مأموران پلیس اعلام کردند داخل خودروی یک پراید سفیدرنگ، جسد خونین زن جوانی و پیکر نیمه‌جان مرد جوانی را کشف کرده‌اند که با ضربات متعدد چاقو یکی به قتل رسیده و دیگری زخمی و به بیمارستان منتقل شده است.

با اعلام این خبر، بازپرس جنایی همراه چند تن از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شد. تیم جنایی داخل خودروی پراید زیر پل استخر نزدیک بزرگراه شهید بابایی با جسد خونین زن ۲۲ ساله‌ای به نام الناز روی صندلی شاگرد روبه‌رو شدند که با سه ضربه چاقو به قتل رسیده بود. همچنین مشخص شد مأموران پلیس مرد ۲۶ ساله‌ای به نام کامیار را هم که با ضربه چاقو زخمی شده و نیمه‌جان روی صندلی راننده افتاده بوده برای درمان به بیمارستان منتقل کرده‌اند. مأموران داخل پراید چاقوی خونینی پیدا کردند که مشخص شد زن جوان با همان چاقو به قتل رسیده و مرد جوان هم زخمی شده است.

برادر کامیار که موضوع را به پلیس خبر داده بود، گفت: «کامیار شش سال قبل با الناز که دخترخاله‌ام است نامزد کرد. قرار بود آن‌ها خیلی زود با هم مراسم ازدواجشان را بگیرند و سر زندگی‌شان بروند، اما با هم اختلاف داشتند، به همین دلیل هنوز مراسم ازدواجشان را نگرفته بودند. امروز عصر خبر داشتم برادرم تصمیم دارد نامزدش را دعوت کند و برایش جشن ولنتاین بگیرد، اما نمی‌دانستم قرار است کجا بروند. وقتی شنیدم خوشحال بودم و احتمال دادم اختلافات آن‌ها کم شده باشد. ساعت ۲۲ تلفنم زنگ خورد و برادرم پشت خط بود. او به سختی حرف می‌زد و می‌گفت دارم می‌میرم و از من خواست به کمکش بروم. تلفنش خاموش شد و من هم شوکه شده بودم و نمی‌دانستم چه اتفاقی برای او و نامزدش افتاده است. لحظاتی بعد متوجه شدم برادرم قبل از اینکه تلفنش خاموش شود لوکیشن محلی را برای من فرستاده که به سرعت به آدرس ارسالی رفتم. از دور چشمم به پراید برادرم زیر پل افتاد، اما وقتی به آن نزدیک شدم با صحنه هولناکی روبه‌رو شدم. برادرم خونین پشت فرمان بود و به سختی نفس می‌کشید، نامزدش هم خونین و بی‌جان روی صندلی سمت شاگرد افتاده بود. ناگهان فریاد زدم و با مشت به سرم کوبیدم و بعد هم با پلیس و اورژانس تماس گرفتم و درخواست کمک کردم.»

همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، بازپرس جنایی به مأموران دستور داد دوربین‌های مداربسته محل حادثه را بازبینی و از مرد زخمی پس از بهبودی تحقیق کنند تا زوایایی پنهان این حادثه برملا شود.
منبع: جوان