روزنامه جوان نوشت؛
انتخاب وزیر زن از شعارهای حداقل دو رئیسجمهور اخیر ایران بوده است. با این حال، وزیر شدن زنان در این دو دولت محقق نشده است.
در سطحی کلیتر، باید گفت که وزیر شدن زنان در ایران همیشه با چالشهایی همراه بوده است، حتی همان وقتی که سرانجام یک زن وزیر شد (دولت دوم محمود احمدینژاد) خالی از کشمکشهای سیاسی و فقهی و اجتماعی نبود. چالشهایی که اغلب به عرصه رسانه و بروز رسانهای هم نمیرسید، اما در تصمیم نهایی دولتها یا حداقل بهانه آفرینی آنها برای آنکه خلاف وعدههای انتخاباتی خود عمل کنند، مؤثر بود.
دیدار روز گذشته رهبری را میتوان یک فصلالخطاب در این زمینه دانست، گرچه طبعاً نمیتواند به طور کامل اختلاف نظرها پیرامون وزارت زنان را برطرف کند. با این حال حداقل آن است که بهانه را از دست رؤسای جمهور میگیرد.
حضرت آقا روز گذشته در دیدار بانوان گفتند: « یک جایی یک بانوی باسواد مجرب و کارآمد بهتر از آن مردی است که در این زمینه نامزد وزارت شده است. این زن باید وزیر شود.»
مواضع رهبری درباره زنان همیشه مترقیتر از نگاهی بوده که به شکل سنتی از یک عالم دینی انتظار میرفته است. در موضوع وزارت زنان هم میتوان گفت ایشان با نگاههای سنتی غالب موافق نیستند. بخشی از چالشها پیرامون انتخاب وزیر زن، در حوزه فقه مطرح میشد و مباحثات در این زمینه به بنبست میرسید. «الرجال قوامون علی النساء» را به میان میآوردند و وزارت زنان را تخطئه میکردند. حال اهمیت موضع روز گذشته رهبری کمی رخ مینماید.
البته رهبری هیچ گاه مخالفتی هم با وزیر شدن زنان نداشتند و باز هم البته که بروز این نگاه رهبری صرفاً موضعگیری دیروز نبود و پیش از این هم، البته نه با این صراحت، ولی به نحوی که برای عموم قابل دریافت باشد، بیان کردهاند. از جمله شهریور سال ۹۲ و در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته حوزوی و دانشگاهی فرمودند که «از اینکه این بانوان در این مناصب اجرایی باشند من هیچ مشکلی ندارم؛ یعنی منع نمیکنم، نفی نمیکنم، ایرادی هم برایش قائل نیستم - فرض کنید وزیر بهداشت ما یک خانم بود، یا معاونین رئیسجمهور مثلاً یا بخشهای مختلف در بینشان بانوان هستند، این از نظر من اشکالی ندارد- آنچه اشکال دارد، افتخار به این است؛ که ما به رخ دنیا بکشیم که ببینید، ما در بخشهای اجرایی اینقدر زن داریم!...»
حال که صراحتاً فرمودهاند، به مصداق همان مزاحی که سالها قبل به گلایههای یک شاعر کردند و در باب دیدارها فرمودند «از این طرف که منم راه کاروان باز است»، باید گفت از آن طرف که ولی فقیه و رهبر جامعه است، راه باز است و میماند دو سوی اصلی دیگر؛ یکی دولتها و آنهایی که بر مسند ریاست جمهوری مینشینند که با این حمایت، «باید وزیر شود» رهبر دیگر جای بهانهچینی برایشان باقی نمیماند و اگر مخالفتی هم بشود، از یک نفر در جایگاه رئیس دولت و آن هم با پشتوانه موضع رهبری انتظار ایستادگی میرود؛ دومی هم خود زنان که همت کنند و از خود شخصیتی در دنیای مدیریت و سیاست بسازند و نشان دهند که کسی نتواند آنها را (خصوصاً باز هم به پشتوانه موضع رهبری) نادیده بگیرد.
با این سخنان آیا میتوان گفت مسیر وزیر شدن زنان دیگر هموار شده است و در دولتهای آینده، زنان با کمترین چالش مربوط به جنسیت خود میتوانند بر مسند وزارت قرار بگیرند؟