این سریال که بعد از چند سال مجوز پخش گرفته است، طی چند هفته گذشته در پخش یکی از قسمت هایش بیتا فرهی در نقش اش از دنیا میرود و از بد روزگار چند روز بعد هم در عالم واقعی از دنیا رفت.

در این مراسم که با شعر خوانی ناهید کبیری همراه بود، ستاره اسکندری (بازیگر)اجرای برنامه را برعهده داشت.

فاطمه معتمداریا، هانیه توسلی، احترام برومند، آزیتا موگویی، سهیلا رضوی ، شایسته ایرانی، ساره بیات، اندیشه فولادوند، همایون ارشادی، لیلی رشیدی، سیروس الوند، سام قریبیان ، اکرم محمدی، شهره سلطانی، پانته اپناهی و...از جمله هنرمندان حاضر بودند.

سیروس الوند کارگردان سینما در سخنانی با اشاره به درگذشت هنرمندان مختلف طی چند ماه اخیر گفت: هر روز که از خواب پا می شویم ، خبر رفتن عزیزی را می شنویم و چقدر غمگین است و غمگین تر اینکه، فکر نمی کردیم اینقدر طاقت داشته باشیم.

او با یادآوری همکاری اش در فیلم «هتل کارتون» با بیتا فرهی ادامه داد: وقتی داشتیم، این فیلم را کار می کردیم، دیدم بعد از چند روز کار، ایشان راحت نیستند، از خانم بیتا فرهی پرسیدم که چه اتفاقی افتاده است؟ ایشان گفتند که کفشی که به پایم کردید , اذیت می کند. گفتم خوب چرا نگفتید؟ گفت نمی خواستم در کارتان وقفه ای ایجاد شود.

او ادامه داد: آنجا بودم که فهمیدم با چه بازیگری باوقار و قابل احترامی طرف هستم.

سیروس الوند سخنانش را اینگونه به پایان برد که درباره بینا فرهی سخن بسیار است.

در ادامه متن عمید نایینی از دوستان نزدیک بیتا فرهی که به دلیل سفر در مراسم نبود، توسط ستاره اسکندری خوانده شد که در بخش های از متن به فیلم بانو اشاره شد و تاکید شد که« بانوی زیبای سینمای ایران را از دست دادیم. بازیگری شاخص و متمایز.

او هر پیشنهادی را نمی پذیرفت ، وقتی فیلم بانو توقیف شد ، دوران دردناکی را سپری کرد اما به زانو در نیامد. و امیدوارانه برخاست و مسیرش را پیمود.

کاش می شد مرگ را توقیف کرد.»

سپس مهسا قریشی دختر بیتا فرهی به روی صحنه آمد و از همه کسانی که پیگیر حال مادرش بودند و پس از مرگ نیز با حضورشان و پیام هایشان دلگرمی دادند، تشکر کرد.

او با اشاره به حضور مادرش در فرانسه یادآور شد: ایشان یک سال پیش ما بودند و با وجود اینکه در کنار ما بودن را دوست داشتند اما همیشه می گفت، دوست دارم در خانه ام و کنار دوستانم در ایران باشم.

وی ادامه داد: سه هفته قبل از مرگ شأن ، با اجازه دکترهای فرانسوی ، اجازه پرواز گرفتن و با پای خودشان به ایران برگشتند و به محض رسیدن دچار عفونت شدند و دریغ که لذتی که دوست داشت در خانه خودشان و کنار دوستانشان ، دوباره بچشند، اتفاق نیفتاد.

مهسا قریشی در پایان کفت،: هنوز باورم ندارم به این زودی مادرم را از دست دادم، مادری که سالم شده بود ولی ناگهان اینگونه از بین ما رفت ، او میتوانست سال های سال کنار ما باشد چون هنوز سنی نداشت.