۰۲ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۲ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۱۷۲۰۰
تاریخ انتشار: ۱۹:۲۴ - ۲۰-۰۸-۱۴۰۲
کد ۹۱۷۲۰۰
انتشار: ۱۹:۲۴ - ۲۰-۰۸-۱۴۰۲
یک چهره - یک روایت

یونس شُکرخواه؛ روزنامه‌نگاری ادبیات شتاب‌زده است

یونس شُکرخواه؛ روزنامه‌نگاری ادبیات شتاب‌زده است
سید فرید قاسمی: آمران و عاملان بازنشستگی او بدانند: مِهر فروزنده چون پنهان شود / شب‌پره بازیگر میدان شود

   عصر ایران- آیین بزرگ‌داشت دکتر یونس شُکرخواه - پدر روزنامه‌نگاری آنلاین ایران و استاد بازنشسته علوم ارتباطات - عصر جمعه 19 آبان 1402 در فرهنگ‌سرای ارسباران برگزار شد.

  بر پایه گزارش کانال عرصه‌های ارتباطی، سجاد عزیزی‌آرام، مدیر کانون ادبی زمستان - میزبان مراسم- دربارۀ یونس شُکرخواه گفت: او به دور از هیاهوست و فردی بسیار موثر چندان که در مدت زمان حضور خود در همین کانون اتفاقات مهمی را در بخش رسانه رقم زده است. رفتار و زندگی شخصی و قلب و زبان او یکی است و این خود تعریف رسانه است.

   دکتر هادی خانیکی - استاد پیش‌کسوت علوم ارتباطات- نیز به رغم آن‌که درگیر بیماری‌ است در مراسم حاضر شد و گفت: هفته پیش سال گرد درگذشت قیصر امین‌پور بود. هرسال همه باهم می‌رفتیم و امسال با همسرم به دیدار قیصر رفتیم. امروز صبح نزد دکتر شفیعی کدکنی بودم و گفتم فکر می‌کنم یک نفر به دعوت شما جواب رد داده باشد و آن پدر قیصر امین‌پور بود که قبول نکرد امین‌پور در تهران دفن شود و او در گتوند دفن شد. به وی گفتم امروز دیدم شهر بوی قیصر را گرفته و نام کوچه کنار منزل او را تنفس صبح گذاشتند.


  وی ادامه داد: اگر کسی شعر نداند و نفهمد، ارتباطات را نمی‌داند و نمی‌فهمد. زیرا مخاطب او، ایرانی و اهل شعر است. شعر در ارتباطات کار آمار و جدول علم را می‌کند. شُکرخواه مردی منعطف است. وقتی در روزنامه کیهان بودیم یک چهره ملی ما را دعوت کرد. او به پدر همسر خود  خیلی تکریم می‌کرد و شکرخواه گفت: اگر قرار بر ازدواج باشد و من این‌گونه شوم، هرگز ازدواج نمی‌کنم. حتی متنی هم نوشت و آن را امضا کرد. یونس البته 6 ماه بعد ازدواج کرد! البته من نامه مکتوب شکرخواه را داشتم منتها گم کردم.

    حجت‌الله ایوبی هم در این مراسم گفت: همه عنوان‌ها در مقابل نام دکتر شکرخواه سر تعظیم فرود می‌آورند. او از تجلیل نیاز ندارد و این ماییم که نیاز داریم ستاره‌های آسمان ایران را به جوانان معرفی کنیم. همواره با خودم می‌گویم چگونه است که آدمی تا این حد کامیاب می‌شود و دشمن و حسود ندارد؟ او هیچ‌وقت دنبال نام و نان نبوده و نیست. افراد و چیزهایی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند. او خودش است.


  د‌ر بخش دیگری از این مراسم هم فریدون صدیقی روزنامه‌نگار پرسابقه یادآور شد: بعضی اسم‌اند و برخی رسم؛ یونس شُکرخواه رسم است. او را از کیهان می‌شناسم، پر از رنج و تلخ‎کامی و شعف‌های بسیار و همچنان برنا و کنج‌کاو. یک راز گفته شده است اما نامکشوف. به مناسبت پنجاهمین سال تولد او یادداشتی نوشتم که در بخشی از آن آمده بود: "شکرخواه همانی است که بود، مه‌آلود و بارانی بی‌حب‌و‌بغض؛ همانی که ۲۳ سال پیش دیدم و رنگین کمان جوانی را حفظ کرده است."

   سید فرید قاسمی -پژوهش‌گر تاریخ مطبوعات- نیز در این مراسم گفت: اگرچه درباره دکتر شکرخواه بسیار گفته و نوشته‌ام اما حق مطلب ادا نشده چرا که:


در وصف او بیانم قاصر است
کی توان گفت آنچه اندر خاطر است..

    او وسیع و عمیق است و در بینش و منش، انسان به تمام معناست.‌ سکوت‌مندی است باوقار و مداراورزی بهبودخواه. نانوشته‌های او غنی‌تر از انتشارات اوست.

یونس شُکرخواه؛ روزنامه‌نگاری ادبیات شتاب‌زده است

او گفت: استادانی با این مرتبه علمی و دانش تجربی را جاهای دیگر دنیا در مراکز تربیت مدرس علوم ارتباطات و رسانه، روزنامه‌نگاری و فرهنگستان‌های مرتبط حفظ می‌کنند ولی در این جا این‌گونه نیست. آمران و عاملان بازنشستگی او اما باید بدانند:

 مهر فروزنده چون پنهان شود
شب‌پره بازیگر میدان شود

 مهره نمی‌تواند جای چهره را بگیرد. در این مملکت باید به فکر بود. نباید گذاشت عرصه از انسان‌های کارآمد و خدوم تهی شود. چراکه:

 چو بیشه تهی ماند از نره شیر
 شغال اندر آن بیشه آید دلیر

 مجید رضاییان دیگر استاد روزنامه‌نگاری هم در این آیین، شکرخواه را روزآمد، بذله‌گو و زلال توصیف کرد و گفت: همه باید بگوییم شاگرد استادانی چون شکرخواه بوده‌ایم. منتها گاه حواس‌مان پرت می‌شود و قدر گنجینه‌ها را نمی‌دانیم. سعی نکنیم این گوهرها را به حاشیه برانیم. روزنامه‌نگاری ما با شکرخواه تعریف می‌شود.

  منوچهر زندی روزنامه‌نگار کهنه‌کار ورزشی‌نویس هم گفت: دو سه ماه قبل انجمن جهانی ورزش مرا به عنوان یکی از چهره‌های قرن در عرصه ورزشی‌نویسی انتخاب کردند و ناگهان هجوم برخی از روزنامه‌نگاران اتفاق افتاد. در سال‌های دور در کیهان‌ورزشی کسانی را داشتیم که فدراسیون را زیر‌و‌رو می‌کردند و کسانی هم به ما الصاق شدند که ما رفتیم. اما دکتر شکرخواه که به کیهان ورزشی آمد و با او حرف زدیم باور کردیم او لایق‌ترین است. امروز که 40 سال از آن روزها می‌گذرد باز همان  باور را دارم: او لایق‌ترین است و در قالب معلم، رفیق و همراه چنان است که عنوان "پیش‌کسوت راستین" او را سزد.

 
  عباس یاری از پایه‌گذاران مجله فیلم نیز در سخنانی بیان کرد: ۵۰ سال در خدمت فریدون صدیقی کار روزنامه‌نگاری کردم اما خودم را همیشه شاگرد استاد شکرخواه می‌دانم و از نگاه و روش و شخصیت وی بسیار آموخته‌ام. چون 41 سال در مجله فیلم و فیلم امروز کار کرده‌ام شاید  تصور کنید حوزه کاری من و دکتر شکرخواه نزدیک نیست اما اتفاقا با کثیری از اهالی سینما، فیلم‌نامه‌نویسان و ترانه سرایان رابطه نردیک دارد و همین جا خطاب به او می‌گویم: هرجا عشق و شعر و حالِ خوب باشد شما هم هستید.

   خود دکتر یونس شکرخواه هم ضمن سپاس از حاضران گفت: ۲۱-۲۲ ساله بودم که از طریق آقای خانیکی روزنامه‌نگار شدم. مدیون یکایک دوستانم هستم. در رشته مطالعات فرهنگی، متیو آرنولد می‌گوید روزنامه‌نگاری ادبیات شتاب‌زده است، شما کندتر بروید ما کنار شما هستیم. 

   مهدی یغمایی و محمدرضا چراغعلی هم با اجرای موسیقی برنامه را متنوع تر و جذاب‌تر کردند.

ارسال به دوستان
حفظ منافع یا خروج کامل؟ سناریوهای روسیه در سوریه پس از اسد راهپیمایی اعتراضی هزاران صربستانی در بلگراد (فیلم) تنبیه بدنی دانش‌آموز در ارومیه؛ برخورد قانونی در انتظار متخلف از خواص شگفت‌انگیز توت فرنگی چه می‌دانید؟ / از سلامت قلب تا زیبایی پوست و مو فیدان و الجولانی در ارتفاعات قاسیون دمشق (فیلم) ارتباط بالا رفتن قیمت ارز و نابینا شدن 9 نفر در بیمارستان نگاه؛ رئیس کمیسیون بهداشت مجلس توضیح داد هواشناسی: فردا هوای بیشتر کشور صاف و آفتابی است (فیلم) حسگر جدیدی که سکته مغزی را تشخیص می‌دهد شناسایی ۶۶۴ فرد فاقد پرونده مالیاتی؛ گزارش‌های مردمی در مبارزه با فرار مالیاتی خاصیت گلاب در بهبود عملکرد مغز و آرامش داشتن (فیلم) ترامپ: از ورود به جنگ‌هایی که بیهوده وارد آن شده‌ایم دست می‌کشم جشنواره گل در ورزشگاه تاتنهام هاتسپر؛ لیورپول ۶ تاتنهام ۳ / شبِ تاریخی برای صلاح طرز تهیه سس مایونز در خانه با ۵۰ میلی لیتر شیر (فیلم) طوفان دختران وزنه‌بردار ایران در آسیا؛ ۵ مدال رنگارنگ در یک دسته کرمانی‌مقدم: گاریدو شهامت مربیگری در پرسپولیس را نداشت / نمی‌دانم ژوآئو را از کجا پیدا کردند