آمریکا به دلایل بسیاری اسرائيل را برای قبول آتشبس در جنگ با حماس تحت فشار نمیگذارد. اما این دلایل چیست و آمریکا از ادامه این جنگ چه سودی میبرد؟ آتشبس احتمالی چه خطری برای آمریکا خواهد داشت؟
به گزارش عصر ایران به نقل از یورو نیوز؛ دولت جو بایدن با فشارهایی از سوی دموکرات، مقامات عرب و حتی بعضی از دیپلماتهای آمریکایی برای کمک به خاتمه به جنگ اسرائيل و حماس مواجه است. اما کاخ سفید لزوما، حداقل تا اکنون خواستار توقف این نبرد نبوده است. حتی اگر هم باشد، احتمالا اسرائیل تبعیت نمیکند.
پولیتیکو با مصاحبه با هشت دیپلمات، تحلیلگر و مقام رسمی و همچنین مرور اظهارات مقامات آمریکایی، اسرائیلی و عرب تلاش کرده است تا حقایقی را در مورد این درگیری و دلایل آمریکا در عدم تلاش برای پایان دادن به آن دریابد.
مقامات آمریکایی برای موضعگیریهای خود در قبال جنگ حماس و اسرائیل چهار هدف را مشخص کردهاند: حمایت صریح آمریکا از اسرائيل، جلوگیری از گسترش این درگیری به خارج از نوار غزه، آزادی بیش از ۲۰۰ گروگان در اسارت حماس، و کمک به کاهش سطح بحران انسانی.
توقف جنگ میان حماس و اسرائیل در این فهرست نیست.
دلیل اصلی این است که آمریکا با هدف اسرائيل یعنی نابودی حماس، حتی با وجود این که جانشین آن در منطقه مشخص نیست، موافق است.
آمریکا حماس را به عنوان یک سازمان تروریستی میشناسد. جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در پاسخ به سوال شبکه خبری سیبیاس در ماه گذشته مبنی بر آن که آیا معتقد است که «حماس باید به طور کامل نابود شود» گفت: بله، معتقدم.
دولت بایدن درحال حاضر اگرچه با اهداف بشردوستانه اسرائیل را برای قبول اعمال توقفهایی در حملات و همچنین دقت بیشتر در اتخاذ اهداف تحت فشار قرار داده است، اما از آتشبس طولانی مدت پشتیبانی نمیکند.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا روز دوشنبه ۷ نوامبر گفت: «ما هنوز باور نداریم که زمان مناسب برای انجام آتشبس کلی فرا رسیده است. آتشبس کلی به معنای توقف کامل درگیریها در سراسر غزه است که به باور ما این موضوع در حال حاضر به سود حماس است.»
یاکوف آمیدرور، مشاور امنیت ملی اسرائیل از سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ و ژنرال عالیرتبه بازنشسته ارتش اسرائیل معتقد است که دولت کشورش درحال حاضر فشار واقعی از جانب آمریکا حس نمیکند.
او میگوید: «تنها فشار برای این است که آمار کشتار غیرنظامیان کاهش یافته و کمکهای بشردوستانه بیشتری برای غیرنظامیان اجازه ورود به نوار غزه پیدا کنند.»
نکتهای که به صورت عمومی بیان نمیشود این است که نابودی یا دست کم تحقیر حماس از در سطوح مختلف به نفع ایالات متحده است.
یکی از مقامات آمریکایی ادعا می کند که حماس از نیروهای نیابتی ایران، از دشمنان اصلی آمریکاست، در نتیجه نابودی آن تضعیف و بیاعتباری ایران را در پی داد.
حماس یکی از نیروهای برهم زننده ثبات منطقهای است که برای منافع اقتصادی و امنیتی آمریکا حیاتی است. این گروه شبه نظامی همچنین وجود اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد و همین موضوع آن را به مانع اصلی راه حل دوکشوری بدل میسازد.
به علاوه، فاصله گرفتن علنی آمریکا از اسرائیلیها میتواند به جنبههای مختلف شراکت آمریکا با متحدِ در خط مقدم خود از جمله در زمینه اطلاعاتی صدمه بزند.
فرای سخنان مقامات، آمریکا ابزار مختلفی برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل در اختیار دارد. این کشور میتواند اسرائيل را به قطع کمکهای تسلیحاتی، عدم پشتیبانی و دفاع در سازمان ملل متحد و یا توقف تلاشهای طولانی مدتش برای عادیسازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی تهدید کند.
برخی از نمایندگان دموکرات کنگره همچنین درحال کار بر روی لایحهای برای محدودسازی اشتراک اطلاعات با اسرائیل هستند. با این حال دولت جو بایدن چنین سیاستی را در قبال اسرائیل دنبال نمیکند.
دولت کنونی اسرائیل حتی در شرایط عادیتر هم از تبعیت از خواست آمریکا سرباز زد. برای مثال، مقامات آمریکا سالها است که مکررا خواستار توقف شهرکسازیهای اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی کرانه باختری هستند.
در زمانی که جو بایدن معاون ریاست جمهوری بود، دولت اسرائيل حتی همزمان با سفر رئیس جمهوری آمریکا به تلآویو، احداث شهرکهای جدیدی را اعلام کرد.
خشونت در حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل برای شهروندان اسرائیلی چنان شوکه کننده بود که برخی از آنان که پیشتر با اقدامات نظامی این کشور مخالف بودند، اکنون به مشوقان حملات نظامی اسرائیل تبدیل شدند. این یعنی دولت آمریکا باید با خواست رای دهندگان اسرائیلی از سیاستمدارانشان مواجه شود.
به همین دلایل است که مقامات آمریکایی حتی مجاب کردن اسرائیل برای اجازه دادن به ورود کمکهای بشردوستانه به غزه و تمدید زمان اخطار تخلیه ۲۴ ساعته برای این که فلسطینیها از شمال غزه به سمت جنوب بیایند را که عموما به عنوان موفقیتی کوچک در نظر گرفته میشود، پیروزی بزرگ در نظر میگیرند.
یکی از مقامات اسرائیلی میگوید: «شما باید احساسات عمومی اسرائیلیها را درک کنید. اسرائیلیها، از جمله آنهایی که نگرش چپ میانه دارند، از این که در زمانی که گروگانهای ما در غزه در اسارت هستند و ما نمیتوانیم آنها را ببینیم و هیچ اطلاعی هم از وضعیتشان نداریم، به کمکهای بشر دوستانه به غزه اجازه ورود داده میشود، بسیار عصبانیاند.»
بسیاری از رهبران عرب از حماس به ویژه به دلیل اسلام گرایی و پیوند با ایران متنفرند و از تحقیر این گروه به هیچعنوان ناراحت نمیشوند.
یکی از مقامات ارشد اسرائیلی ماه گذشته گفت: «میان واکنشهای عیان و نهان کشورهای عربی تفاوت بسیاری وجود دارد. اکثر آنها حماس را دشمن میپندارند و خواستار توقف آن هستند.»
بهرغم این نفرت، بسیاری از رهبران عرب از آمریکا میخواهند که اسرائیل را برای قبول آتشبس تحت فشار بگذارد. بخشی از این خواسته به دلیل نگرانی این رهبران از این است که خشم شهروندانش از مشاهده تصاویر فلسطینیهای زخمی و کشتهشده میتواند به ضررشان تمام شود.»
یکی از دیپلماتهای عرب مستقر در واشنگتن میگوید: «ایالات متحده با ارسال تجهیزات و پول به اسرائيل بهجای این که آنها را به یافتن راه حل ترغیب کند، به افزایش فشار و تشدید حملات تشویق میکند.»
به نظر میرسد اسرائیلی هشدار افرادی چون ایمن الصفدی، وزیر خارجه اردن را مبنی بر «توقف این دیوانگی» نادیده میگیرد.
مقامات اسرائیلی تاکید دارند که آنچه لازم است را برای نجات غیرنظامیان انجام میدهند. اما توضیح میزان رنج فزایندهای که شهروندان فلسطینی متحمل میشوند برای اسرائیلیها بسیار دشوار است.
اگرچه جمهوری اسلامی ایران به طور مستقیم در این جنگ درگیر نیست، اما به شدت به آن علاقهمند است. جمهوری اسلامی از حماس پشتیبانی و حمایت میکند و مدتها است که به دنبال بیرونراندن نیروهای آمریکایی از منطقه است.
نیروهای مورد حمایت ایران از ۱۷ اکتبر تا کنون، بهرغم حضور بیش از پیش و گسترده نیروهای آمریکایی در منطقه، دست کم ۳۸ با به نیروها و پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه حمله پهپادی و موشکی کرده است.
با این حال مقامات آمریکایی به صورت خصوصی اعلام کردند که به باور آنها ایران با این اقدامات تنها قصد افزایش فشار بر واشنگتن را دارد و به دنبال یک جنگ منطقهای گستردهتر نیست.
بهترین گواه برای این ارزیابیها ماهیت و مقیاس این حملات به ویژه در مقایسه با پاسخ جمهوری اسلامی ایران به ترور قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس به فرمان دونالد ترامپ، رئیس جمهوری وقت آمریکا در سال ۲۰۲۰ است.
این بار اما، گروههای مورد حمایت ایران در حملات عمدتا ناموفقشان منحصرا از پهپادهای تهاجمی و راکتهای ارزانقیمت استفاده کردند.
پاتریک رایدر، سخنگوی پنتاگون این اقدامات را «آزار دهنده» خواند و مسئولیت انجام آنها را متوجه ایران دانست. با این حال تهران از قبول هرگونه مسئولیتی در قبال این حملات سرباز زد.
این درحالی است که سپاه پاسداران در حملاتی در پاسخ به ترور قاسم سلیمانی در ژانویه ۲۰۲۰ چند پایگاه نظامی آمریکا در عراق را با بیش از ۱۲ موشک بالستیک هدف قرار داد.
همچنین جمهوری اسلامی ایران برخلاف قبل از بحران کنونی به عنوان موقعیتی برای تشدید مزاحمت برای کشتیهای تجاری در خلیج فارس استفاده نکرده است.
پاسخ محدود یا عدم پاسخ آمریکا به حملات اخیر هم گویای همین مطلب است. جو بایدن در ۲۶ اکتبر دستور حمله هوایی به دو تاسیسات نظامی در سوریه را که مورد استفاده شبهنظامیان مرتبط با ایران بودند، صادر کرد. اما در این حملات هیچ شبهنظامی کشته نشد.