۱۵ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۱۶۲۲۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۶ - ۱۷-۰۸-۱۴۰۲
کد ۹۱۶۲۲۶
انتشار: ۰۹:۳۶ - ۱۷-۰۸-۱۴۰۲

اجیر کردن قاتل برای فرار از بدهی

اجیر کردن قاتل برای فرار از بدهی
با اعتراف متهمان، مأموران پلیس دو قاتل را به سرعت شناسایی و بازداشت کردند. دو متهم در بازجویی‌های اولیه به جرم خود اعتراف کردند.
جوان آنلاین نوشت: دلال خودرو وقتی متوجه شد مرد شهرستانی به‌خاطر اختلاف ۸۵۰ میلیون تومانی فروش خودروی سانتافه به در خانه‌اش در منطقه قلهک تهران آمده با اجیر کردن دو قاتل، مرد طلبکار را به کام مرگ فرستاد که مأموران پلیس متهمان را بازداشت کردند.
 
بامداد یک‌شنبه ۱۴ آبان‌ماه، اهالی محله‌ای در یکی از خیابان‌های قلهک تهران متوجه فریاد‌های کمک‌خواهی مردی شدند که فریاد می‌زد «چرا می‌زنید.» در حالی که هر لحظه فریاد‌های مرد ناشناس بلندتر می‌شد، ساکنان محل و رهگذران به سرعت به طرف او رفتند، اما وقتی به مرد جوان رسیدند با پیکر خونینش روی زمین روبه‌رو شدند که به سختی نفس می‌کشید و توان حرف زدن نداشت.
 
لحظاتی بعد با اعلام این خبر، تیمی از مأموران کلانتری قلهک راهی محل شدند و دریافتند مرد زخمی بر اثر شدت جراحات به کام مرگ رفته است. بدین ترتیب تحقیقات تیم جنایی به سرپرستی بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی در محل حادثه کلید خورد و مأموران برای برملا شدن راز قتل مرد ناشناس دست به تحقیقات میدانی زدند.

پولم را بده

نخستین بررسی کارآگاهان نشان داد مقتول لحظاتی قبل از حادثه مدام فریاد می‌زده «پولم را بده.»
 
یکی از شاهدان حادثه به مأموران گفت: «در خانه‌ام بودم که متوجه فریاد‌های مردی از داخل خیابان شدم. وقتی کنار پنجره رفتم، دیدم او فریاد می‌زند «بهروز پولم را بده، وگرنه آبرویت را می‌برم تا همه بفهمند تو پول مردم را می‌خوری». او مدام فریاد می‌زد و از فردی به نام بهروز طلبش را درخواست می‌کرد، اما لحظاتی بعد فریاد‌های طلب‌خواهی‌اش به فریاد‌های کمک‌خواهی تبدیل شد. او این‌بار فریاد می‌زد «چرا می‌زنید، مردم کمکم کنید»، ثانیه‌هایی بعد هم صدا قطع شد و ما فهمیدیم احتمالاً او با فرد یا افرادی درگیر شده است که کتکش زده‌اند، به همین دلیل از خانه بیرون آمدیم و با پیکر خونین مرد جوان روبه‌رو شدیم و موضوع را به پلیس خبر دادیم.»

خرید سانتافه

بررسی‌های مأموران در محل حادثه حکایت از آن داشت مقتول اهل یکی از شهر‌های غربی کشور است و از مدتی قبل با فردی به نام بهروز مراوده کاری داشته است. با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران دریافتند مردم جوان مقابل خانه بهروز به قتل رسیده و لحظاتی قبل از حادثه هم زنگ خانه بهروز را زده است، اما وقتی او بیرون نیامده، شروع به داد و فریاد کرده تا همسایه‌ها متوجه شوند بهروز طلب او را نمی‌دهد، اما لحظاتی بعد در درگیری با دو مرد دیگر به قتل می‌رسد.
 
بدین ترتیب تیم جنایی، بهروز را شناسایی و به عنوان مظنون بازداشت کردند. وی در ادعایی گفت: «من در کار خرید و فروش ماشین فعالیت می‌کنم و دلال خودرو هستم. مدتی قبل از مقتول یک خودروی سانتافه خریدم و تمام پولش را به او دادم، اما مقتول مدعی بود از من ۸۵۰ میلیون تومان طلبکار است. ما اختلاف مالی داشتیم، اما او از من طلب نداشت و من هم بار‌ها گفته بودم که پول ماشین سانتافه را به او داده‌ام و پولی از من طلبکار نیست، اما دست‌بردار نبود.
 
شب حادثه هم جلوی خانه‌ام آمد و مدام فریاد می‌زد پولم را بده و می‌خواست آبروی مرا پیش همسایه‌ها ببرد و به همه بفهماند که من کلاهبردارم. هر چقدر تلاش کردم او را آرام کنم، فایده‌ای نداشت تا اینکه تصمیم گرفتم برای اینکه از دست داد و فریاد‌ها و آبروریزی‌هایش خلاص شوم از دوستم تیمور کمک بخواهم. با تیمور تماس گرفتم و موضوع را برایش توضیح دادم و به او گفتم فرد یا افرادی را می‌شناسد که این مرد را ادب کنند تا از جلوی خانه من برود و او هم گفت دو نفر را برای تنبیه مرد مزاحم می‌فرستد و بعد هم تلفن را قطع کردم. دقایقی بعد من صدای درگیری آن‌ها را شنیدم، اما فکر نمی‌کردم حادثه به قتل منتهی شود و الان هم عاملان قتل را نمی‌شناسم.»

قاتلان اجاره‌ای

با اعتراف متهم، مأموران تیمور را شناسایی و بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. وی وقتی با بهروز روبه‌رو شد چاره‌ای جز اعتراف نداشت و در ادعایی گفت: «بهروز با من تماس گرفت و گفت مردی جلو خانه‌ام داد و فریاد می‌کند، آبروی مرا پیش در و همسایه برده است و همه فکر می‌کنند من از او کلاهبرداری کرده‌ام. او از من خواست دو نفر را برای تنبیه آن مرد بفرستم و من هم قبول کردم و دو نفر از دوستانم را بلافاصله به خانه دوستم فرستادم تا از آن مرد زهرچشم بگیرند. قرار بود آن‌ها فقط او را کتک بزنند و بترسانند تا از آنجا برود. من خبر ندارم چرا او را به قتل رسانده‌اند.»

بازداشت قاتلان

با اعتراف متهمان، مأموران پلیس دو قاتل را به سرعت شناسایی و بازداشت کردند. دو متهم در بازجویی‌های اولیه به جرم خود اعتراف کردند. یکی از متهمان گفت: «تیمور با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد فردی را کتک بزند و ادب کند و من هم گفتم اگر دستمزد خوبی بدهد حاضرم همراه یکی از دوستانم دستور او را اجرا کنم. سپس من همراه یکی از دوستانم به محلی که تیمور آدرسش را داده بود، رفتیم و با مرد ناشناس درگیر شدیم. ما می‌خواستیم فقط او را زخمی کنیم و بترسانیم، اما در جریان درگیری او به قتل رسید و ما هم از ترس فرار کردیم.» همدست قاتل هم در بازجویی‌ها صحبت‌های دوستش را تأیید کرد.
 
همزمان با انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی، چهار متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند. تحقیقات فنی از متهمان برای برملا شدن زوایای پنهان این حادثه خونین ادامه دارد.
برچسب ها: قاتل ، اجیر قاتل ، بدهی
ارسال به دوستان