فرارو نوشت: پرونده «مهمونی» بسته شده است و هیچچیز درباره احتمال بازگشت ایرج طهماسب به تلویزیون قطعی نیست اما به بهانه پایان این فصل از فعالیتهای او در این گزارش مختصر، به محبوبترین عروسکهایی که با هنر ایرج طهماسب جان گرفتند و در حافظهمان ماندگار شدهاند پرداختهایم.
کلاه قرمزی اولین بار در مجموعهای با عنوان «صندوق پست» در سال 1372 دیده شد. عروسکی که البته جز کلاه قرمز، سروشکلش خیلی مشابه آنچه این روزها میشناسیم نبود اما بالاخره «کلاه قرمزی» بود! اصلیترین ویژگی ظاهری کلاه قرمزی، سوای از رنگ کلاهش که شناسنامهاش بود، چشمان درشت و رنگ به رنگ، صورت بیضیشکل، دهانی قرمز رنگ و خندان و لباس آبیرنگش است. او هرچند اهل شیطنت است و مانند همه بچهها کنجکاویهای بسیاری درباره اتفاقات اطرافش دارد اما بهشدت صادق است و بدون هیچ محاسبهای احساساتش را بروز میدهد. حمید جبلی که در فرآیند خلق کلاه قرمزی یکی از اصلیترین همراهان ایرج طهماسب بود، صداپیشگی حیرتانگیزی در نقش این کاراکتر از خود به یادگار گذاشت.
جدیترین و البته تنها همزاد کلاه قرمزی که تا همین امروز همراه او باقی مانده است، همین فامیل دوستداشتنیاش یعنی «پسر خاله» است. این عروسک هم در سال 1372 و در برنامه «صندوق پست» متولد شد و بعدها در فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله» شاهد تکمیل شخصیتش بودیم. پسرخاله در واقع فامیل نزدیک کلاه قرمزی است و در ظاهر لااقل از منظر چشمان و دماغ بزرگ، شباهتهای ظاهری با هم دارند. پسرخاله اما گویی کمی سرمایی است و برای همین همواره او را با کلاهی بافتنی برسر و شالی دور گردن دیدهایم. حمید جبلی در کنار دیگر هنرنماییهایش در کنار ایرج طهماسب، طراحی شخصیت و صداپیشگی «پسرخاله» را هم برعهده داشت.
او از قدیمیترین دوستان کلاه قرمزی است که در سال 80 در یک برنامه تلویزیون در کنار او قرار گرفت. چهرهای بهشدت کشیده و وارفته دارد. موهای آشفته، دستان دراز و تیشرت قرمزرنگی که بهشدت برای کوچک شده هم ظاهری به او داده است که در همان نگاه اول داد میزند با چه کاراکتر تنبلی مواجه هستیم. او حتی در صحبت کردن هم با ریتم بهشدت پایین صحبت ميکند و در انجام هر کاری چنان سرعتی پایینی دارد که گاهی کند بودنش روی اعصاب میرود! در کنار همه این ویژگیها او وابستگیای اعتیادگونهای هم به بازیهای کامپیوتری دارد. خلق گیگلی با صدایی که باید اعتراف کنیم بیش از چهرهاش در خاطرهمان مانده و هر از گاهی تکرار میشود، تنها از هنرمند خلاقی مانند حمید جبلی برمیآمد!
نوروز 88 و پس از سالها دوری کلاه قرمزی از آنتن بود که آقای مجری باردیگر با دوستانش به آنتن بازگشت. پسرعمهزا یکی از اعضای جدید این گروه بود که اتفاقا خیلی زود هم خوش درخشید و محبوب شد. از نظر ظاهری یکی از شبیهترین اعضای خانواده عروسکی ایرج طهماسب به کلاه قرمزی، همین پسر عمهزا است. کاراکتری که رابطه فامیلی با کلاه قرمزی دارد و ساکن روستاست اما وقتی در ایام عید برای بازدید از کلاه قرمزی به شهر آمد، در خانهاش ماندگار شد. جذابترین ویژگی پسر عمهزا که خیلی هم دلنشین از کار درآمد، سرعت بالای حرف زدن اوست، به حدی که معمولا در نوبت اول متوجه جملاتش نمیشویم! محمدرضا هدایتی در یک هنرنمایی تمام عیار، صداپیشگی پسر عمهزا را انجام داده است.
در یکی از ویژهبرنامههای نوروزی «کلاه قرمزی» و از سال 1390 به ترکیب چهرههای این مجموعه اضافه شد. او با دعوت پسرعمهزا به خانه آقای مجری آمد. فامیل دور از همان قسمت اول با لباس نگهبانیای که به تن داشت، بهعنوان یک دربان که سالها در این حرفه کسب تجربه کرده است به مخاطب معرفی شد. او که از روستایی به نام «دور» به شهر آمده است، حساسیت ویژهای روی درها دارد. بهادر مالکی صداپیشه فامیل دور است که باید اذعان کرد نقش ویژهای در موفقیت این کاراکتر داشته است. در زمینه محبوبیت بیراه نیست اگر بگوییم فامیل دور در مقطعی حتی گوی سبقت را از خود کلاه قرمزی هم ربود و تبدیل به چهرههای فوق محبوب در میان عروسکهای تلویزیونی شد. تا جایی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 کمپینی در فضای مجازی برای دعوت او به گردونه انتخابات هم به راه افتاد!
نوروز 1390 در کنار فامیل دور، ایرج طهماسب از ببعی هم رونمایی کرد، گوسفندی که به گواه روایت تیم تولید، ایرج طهماسب نقشی مستقیم در ایدهپردازی و شکلگیری کاراکتر آن داشته است. از ظاهر یک ببعی چه انتظاری میتوان داشت؟ او یک بره سفید و دوست داشتنی است که میتوان آن را از اولین کاراکترهای الهام گرفته از دنیای حیوانات در دنیای عروسکهای ایرج طهماسب دانست. میگویند وقتی عروسک ببعی آماده شد، همه تیم صداپیشهها ایده خود را برای اجرای صدای او ارائه کردند اما از میان آنها ایرج طهماسب محمد بحرانی را انتخاب کرد که در نگاه اول صدای کلفتش تناسبی با ظرافت ببعی نداشت اما همین پارادوکس، جذابیت این کاراکتر را دوچندان کرد.
مولود نوروز 1391 است و او هم جزو کاراکترهایی است که با همفکری ایرج طهماسب و حمید جبلی، در دهه 90 به جمع دوستان کلاه قرمزی پیوست و به محبوبیتی غیرمنتظره رسید. یکی از جسورانهترین مخلوقات عروسکی اتاق فکر ایرج طهماسب و دوستان همین عروسک جیگر است. یک الاغ دوستداشتنی که در اوج بلاهت، تلاش دارد به دیگران ثابت کند «خر نیست!». کاظم سیاحی از بازیگران شاختهشده تئاتر صداپیشگی جیگر را برعهده داشت که زمینهساز شهرت او در میان مخاطبان عام هم شد. جیگر اولین چهره محبوب در ترکیب عروسکهای ایرج طهماسب به حساب میآید که برای مقطعی با شایعه ممنوعالتصویری در فضای رسانه مواجه شد! چه کسی فکر میکرد زمانی بودن یا نبودن عروسک یک الاغ در یک برنامه برای افکار عمومی چنان موضوعیت پیدا کند که به شایعه ممنوعالتصویریاش بینجامد!
آقای همساده هم جزو کاراکترهای جذابی است که در بازه تولید ویژهبرنامههای نوروزی کلاه قرمزی و در نوروز 1391 به ترکیب جادویی عروسکهای ایرج طهماسب پیوست. سری بیمو دارد که گویی آنقدر سرش به سنگ خورده دیگر مویی برایش باقی نمانده است! او جلیقهای تیره به تن دارد که همیشه با یک دست لبه آن را نگه داشته و با دستمال گردنی که دور گردن بسته است، صورت یک جنتلمن واقعی را پیدا کرده است. با این همه اما شناسنامهاش مملو از بدبختی و بیچارگی است! محمد بحرانی که در اوج هنرنمایی صداپیشگی ببعی را برعهده گرفته بود، چنان هنرمندانه برای شخصیت آقوی همساده صداپیشگی کرد که برای عدهای از مخاطبان عجیب بود که پشت هر دوی این عروسکها یک صدا پنهان شده است!
مجموعه «مهمونی» در حالی در نوروز 1401 بهجای آنتن تلویزیون در شبکه نمایش خانگی رونمایی شد که خیلی از علاقهمندان ایرج طهماسب چشمانتظار ایدههای تازه او بودند؛ «بچه» بیتردید یکی از همان ایدههایی بود که جذابیتش در همان قسمت اول به چشم آمد. «بچه» در واقع یک کودک کار است. کودک کاری که ایرج طهماسب با عبور از تمام کلیشههای رایج در پرداخت دراماتیک به وضعیت زندگی و اشتغالش، ترجیح داده مواجههای بيپرده با تمام خوبیها و بدیهایش داشته باشد و در عین حال تصویری دوستداشتنی از او خلق کند. هوتن شکیبا این روزها یکی از ستارههای غیرقابل کتمان در عرصه بازیگری است و صداپیشگی او در نقش «بچه» هم بر محبوبیتش در میان علاقهمندانش افزوده است. صدای بچه، بیش از صداپیشگی نیاز به صداسازی داشته و شکیبا به بهترین شکل از پس این کار برآمده است.
از همان قسمتهای اولیه «مهمونی» در نوروز 1401 شخصیت محبوب بچه، یک رقیب جدی برای جلب توجه مخاطبان داشت و آن هم همین جناب «موسکیتو» یا «پشه» بود که تکه کلامش یعنی «بده بزنیم» حسابی مشهور شد. طراحی کاراکتر پشه را بیشک باید به پای تیزهوشیهای ایرج طهماسب گذاشت. موجودی که جز اذیت و آزار هیچ ویژگی دیگری برای خلق جذابیت ندارد اما با طراحی درست، در بستر ماجراهای «مهمونی» همین اذیت و آزارهایش بامزه و دلنشین شده است. کاظم سیاحی که شهرت بسیاری را بهواسطه صداپیشگی کاراکتر «جیگر» به دست آورده بود در همکاری مجدد با ایرج طهماسب اینبار به جای «پشه» صحبت کرده و انصافا هم در این نقش خوش درخشیده است.