عصر ایران؛ اهورا جهانیان - دو روز دیگر، دوشنبه 8 آبان، جایزۀ توپ طلا برای شصتوهفتمین بار اهدا میشود. در 68 سال اخیر، فقط یکبار در سال 2020 این جایزه به هیچ بازیکنی اهدا نشد وگرنه الان رابرت لواندوفسکی هم یک توپ طلا داشت.
از سال 2010 به این سو، اهمیت جام جهانی در تعیین برندۀ توپ طلا آشکارا کمتر از قبل شده است. اینیستا در فینال جام جهانی 2010 گل قهرمانی اسپانیا را زد و در طول آن جام نیز بهتر از مسی بازی کرده بود اما توپ طلای سال 2010 را به مسی دادند بابت عملکرد عالیاش در بارسلونا. با اینکه مسی حتی نتوانسته بود با بارسا قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود.
اگر کیفیت بازی اینیستا در جام جهانی 2010 و مسی در بارسلونا را مد نظر قرار دهیم، قاعدتا بهترین بازیکن آن سال فوتبال جهان، مسی بود؛ ولی نکته این است که مسی با انبوهی از ستارهها در تیم ملی آرژانتین، نتوانست قهرمان جهان شود یا دست کم با آرژانتین به فینال جام جهانی برسد.
در بازی عجیب آلمان و آرژانتین در مرحلۀ یکچهارم نهایی جام جهانی 2010، آلمان 4 بر صفر آرژانتین را شکست داد. اما جدا از شکست سنگین آرژانتین، نکتۀ مهم این بود که ژرمنها در همان دقایق اول بازی گل زدند و مسی تا دقیقۀ 90 نتوانست هیچ کار درخوری برای بازگرداندن تیمش به بازی انجام دهد. او فقط تماشاگر گلهای دوم و سوم و چهارم تیم ملی آلمان بود.
غرض اینکه، بازیکن بزرگ باید در چنین مواقعی بدرخشد و به کار تیمش بیاید. اینکه در بازی بارسلونا و ختافه، کلی بازیکن تیم حریف را دریبل بزنی، البته فینفسه قابل تحسین است، ولی نشانۀ "بزرگی" نیست. بزرگیِ یک بازیکن، در بازیهای بزرگ باید به چشم بیاید.
در تمامی بازیهای تیم ملی آرژانتین در جامهای جهانی 2010 و 2014 و 2018، مسی اگرچه خوب بود و وظایفش را انجام میداد، ولی نتوانست در یک مسابقۀ مهم "بزرگی" کند. چه در یکچهارم نهایی 2010 مقابل آلمان، چه در فینال 2014، بار هم مقابل آلمان و چه در یکهشتم نهایی 2018 مقابل فرانسه.
بر همین اساس بسیاری از منتقدان اهدای پی در پی توپ طلا به مسی، معتقد بودند درخشش در لالیگا برای کسب این همه توپ طلا کافی نیست. چیزی بیش از دریبل زدن و گلزدن در لالیگا، که تیمهایش اکثرا ازپیشباخته بودند در برابر بارسلونا، لازم است برای اینکه کسی توپ طلا ببرد؛ چه رسد به اینکه این همه توپ طلا ببرد!
مدافعان مسی اما میگفتند تعداد گلها و پاسهای گل او، نشان میدهد او مستحق کسب این همه توپ طلا است. هنوز هم چنین نظری با قوت وجود دارد در دنیای فوتبال. اخیرا کارشناسان بررسی کردهاند که اگر فقط تعداد گل و پاس گل هر بازیکن در طول فصل ملاک اهدای توپ طلا بود، مسی از سال 2010 به این سو، 9 توپ طلا نصیبش شده بود و رونالدو فقط دو توپ طلا.
این بحث، بحثی ابدی در فوتبال است. در پایان جام جهانی 1990، سرمربی تیم ملی ایتالیا به آمار درخشان این تیم، چه در طول آن جام و چه در دو سال قبل از آن جام، ارجاع میداد تا تلخی قهرمان نشدن در خانه را کاهش دهد. آماری ازگلهای فراوان و گلهای خوردۀ بسیار کم.
ولی مردم ایتالیا از ویچینی قهرمانی در جام جهانی را میخواستند نه آمار درخشان را. در دهۀ 2010 نیز مردم آرژانتین و نیز اکثر مردم دنیا، از مسی قهرمانی در جام جهانی را میخواستند. اما مسی در جامهای 2010 و 2014 و 2018 چنان نبود که باید.
اما او توپ طلای 2010 را برد. توپ طلای 2014 هم بدون توجه به جام جهانی، به رونالدو داده شد. رونالدو در آن جام نتوانست پرتغال را حتی به مرحلۀ یکهشتم نهایی برساند. فقط در سال 2018 بود که توپ طلا تقریبا بر اساس موفقیت یک بازیکن در جام جهانی، اهدا شد. مودریچ که با کرواسی به فینال رسیده بود، توپ طلا را برد.
البته معلوم نیست اگر مودریچ بازیکن رئال نبود، باز میتوانست برندۀ توپ طلا باشد یا نه؛ ولی به هر حال جام جهانی نقش قابل توجهی در اهدای توپ طلای 2018 به مودریچ کروات داشت.
در آستانۀ اهدای توپ طلای 2023، جای مدافعان و مخالفان مسی عوض شده است. کسانی که قبلا میگفتند بازیهای ملی و به ویژه جام جهانی باید اهمیت ویژهای در تعیین برندۀ توپ طلا داشته باشد، اکنون به درخشش هالند در منچسترسیتی و قهرمانی او با این تیم در لیگ قهرمانان اروپا اشاره میکنند.
از سوی دیگر، طرفداران مسی نیز درخشش او در جام جهانی و قهرمانی آرژانتین را برای اهدای توپ طلا به مسی کافی میدانند. آنها میدانند که اگر بازیهای باشگاهی ملاک باشد، قطعا هالند در منچسترسیتی، درخشانتر از مسی در پاری سن ژرمن بوده.
کسانی هم این وسط معتقدند توپ طلا حق امباپه است چراکه او نه تنها در پاری سن ژرمن بهتر از مسی بوده، بلکه در جام جهانی نیز چیزی از مسی کم نداشت و حتی آقای گل جام جهانی شد. علاوه بر این، در فینال جام جهانی مثل فینال 1966، هتتریک کرد و حتی به قول پله، اولین بازیکنی شد که در فینال جام جهانی چهار گل زد (با احتساب پنالتی پس از بازی).
اما مسئله این است که مسی جام جهانی را بالای سر برده نه امباپه. ضمنا مسی در جام جهانی 2022 برای اولین بار در حد یک بازیساز بزرگ در تاریخ جام جهانی ظاهر شد و این بلوغ، بر درخشش او افزود. او در قطر، از حیث بازیسازی و رهبری تیم، ژنرالی بود در حد زیدان 2006 و مارادونای 1986. و البته از نظر بسیاری افراد، از حیث مذکور، برتر از این دو نفر هم ظاهر شد.
اخیرا زیدان دربارۀ رونالدو و مسی گفت که رونالدو یکی از بزرگترین بازیکنان فوتبال است ولی مسی بهترین بازیکن در کل تاریخ فوتبال است. زیدان قبلا مارادونا را بهترین بازیکن تاریخ میدانست ولی ظاهرا پس از جام جهانی 2022 و کلا در چند سال اخیر، به این نتیجه رسیده که مسی از مارادونا هم بهتر است.
زیزو همچنین گفته است که مسی بهترین بازیساز در طول تاریخ فوتبال بوده. چنین تجلیلهایی از مسی، آن هم از سوی اسطورۀ فوتبال فرانسه، احتمال اینکه جایزۀ فرانسوی توپ طلا امسال هم به مسی تعلق گیرد، افزایش میدهد. ولو که این هشتمین توپ طلای مسی باشد.
به هر حال منتقدان دیروز اهدای متعدد توپ طلا به مسی، که بازیهای ملی و جام جهانی را ملاک مهمتری نسبت به بازیهای باشگاهی میدانستند، این بار قاعدتا نمیتوانند معترض باشند که چرا باز هم فرانس فوتبال توپ طلا را به مسی داد. بویژه اینکه مسی پس از جام جهانی نیز در بازیهای تیم ملی آرژانتین و نیز در بازیهای باشگاهی، شگفتانگیز بوده است.
اگر فرانسه قهرمان جام جهانی شده بود، توپ طلا قطعا به امباپه میرسید. ولی در شرایط فعلی، تعلق نگرفتن توپ طلا به مسی، به عنوان لکۀ ننگی در کارنامۀ فرانس فوتبال محسوب خواهد شد و هواداران آرژانتینی و غیرآرژانتینی مسی را از معتبرترین نشریۀ فوتبالی جهان بیزار خواهد کرد.
توپ طلای 2023 قطعا باید نصیب مسی شود. حتی اگر بتوان یکی دو توپ طلا را در کارنامۀ او زائد و محصول شیفتگی اهالی فوتبال به او دانست؛ شیفتگییی که در سیزده سال اخیر مانع دقت آنها در بازی بازیکنانی چون ریبری و روبن و اینیستا و لواندوفسکی شد.