منبع: گاردین
نویسنده: پولیکورتیس
تاریخ انتشار: ۲۸ جولای ۲۰۲۳
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖
دربارۀ نویسنده: پولیکورتیس، مدیر اجرایی اندیشکدۀ فراحزبی "دموس" ، روزنامهنگار گاردین و نویسندۀ کتاب "پشت درهای بسته" است.
➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران- مصاحبۀ سال ۱۹۹۹ دیوید بووی با جرمی پکسمن در نیوزنایت (یکی از برنامههای روزانۀ بیبیسی که وقایع سیاسی روزمره و عملکرد سیاستمداران ارشد را تحلیل میکند) را بارها و بارها از یوتیوب دیدهام.
بووی دربارۀ آیندۀ اینترنت، ظرفیتها و ایدههایش حرف میزند و میگوید: «گمان نمیکنم حتی نوک کوه یخ را دیده باشیم. تصور میکنم کاری که اینترنت میتواند در جامعه انجام دهد (چه خوب و چه بد)، قابل تصور نباشد. گویی در آستانۀ انفجاری هیجانانگیز و مهیب هستیم.»
"اینترنت صرفاً نوعی ابزار است، اینطور نیست؟ بووی این را میپرسد و پکسمن توضیح میدهد که «اینترنت حیاتی بیگانه و ناشناخته است. به حیات مریخی میماند. انگار جهان دیگری است و هوای دیگری جریان دارد.»
در زمان مصاحبۀ بووی، روی پایاننامۀ دانشگاهیام با عنوان "آزادی بیان در فضای مجازی: چالشی که اینترنت برای قانون اساسیِ ایالات متحده ایجاد کار میکردم" که موضوع پرتبوتابی داشت و مدینۀ فاضلۀ اینترنتی را از منظر آرمانگراهای عصر فناوری به تصویر میکشید. وعده میدادند که ماهیت غیرمتمرکز اینترنت قادر است پویاییهای قدرت را به نحوی اساسی اصلاح کند و حیات تازهای به دموکراسیِ کنونی ببخشد.
این ۲۵ سال به سرعت برق و باد گذشت و میدانیم که چنین نشده. اکنون حقیقت و اعتماد از بین رفته است. عصر دیجیتال در اصلاح دموکراسی ناکام مانده و رابطۀ بین انتخابشوندگان و انتخابکنندگان به بنبست رسیده است. شاهد تکثیر هوش مصنوعیِ مولدیم و واکنش به این پدیده، آمیزهای است از ترس، هیستری و امید.
هیستری به خاطر جولان دادنِ روباتهای قاتل که مخاطرهای اجتنابناپذیرند و تأثیرات اجتماعیِ ناشی از انقلابهای صنعتی را پنهان میکنند؛ هیستری برای غربالکردنِ برندگان و بازندگان، برای مختل ساختنِ روشهای زندگی و رویکارآمدنِ شیوههایی ظریفتر و گاه مضرتر. اما اگر پیرامون زیست اینترنتی، حفاظی درخور ایجاد کنیم، درمییابیم که "امید به دموکراسی" در بطن انقلاب هوش مصنوعی نهفته است.
اگر هوش مصنوعی را در میدان دموکراسی به کار گیریم، ظرف ۱۰ سال آینده اکوسیستمهای اطلاعاتی ما، تصمیمگیریهای دموکراتیک را بهبود میبخشند. ما میتوانیم هوش مصنوعی را بهنحوی آموزش دهیم که اطلاعات تأییدشده را ارزشگذاری کند و آن را به گونهای ارائه کنیم که پیچیدهترین اطلاعات را عیان و عمومی سازد.
سیاستمداران در چنین فضایی میتوانند اعتماد بیشتری به مشارکت مردمی داشته باشند، زیرا روشهای جدیدی برای مشارکتدادنِ مردم در تصمیمگیریهای سیاسی روی کار خواهد آمد. مجامع شهروندیِ متشکل از هوش مصنوعی به مردم و سیاستمداران کمک میکنند تا به مدد تبادلات ضروری از مشکلات عظیم عبور کنند. این مفاهیم و فضاها بههیچوجه عجیب و دور از ذهن نیستند.
به عنوان مثال Polis پولیس (سیستمی برای جمعآوری، تجزیه و تحلیل و درک آراء و نظرات گروههای بزرگ انسانی که از طریق آمارهای پیشرفته و یادگیری ماشینی فعال میشود.) یکی از همین ابزارهای هوشمند است که در ایالات متحده توسعه یافته و برای سیاستگذاری در تایوان از جمله برای طراحی مقررات Uber اوبر(سرویس مسافربری آنلاین) به طور گسترده استفاده میشود. کار با پولیس به نحو هوشربایی ساده است. دیدگاههای مردم را بر اساس اجماع، به جای تقسیم، ترسیم میکند و به افراد گزینههایی برای طرح ایدههای سیاستی میدهد.
نمونۀ دیگر دموس است. در دفتر کابینۀ بریتانیا با نرمافزار Demos دموس (سیستم طبقهبندی اطلاعات و رأیگیری اینترنتی) روی پروژههای پولیس کار کردهایم تا کارشناسان و مردم را در بررسی یکپارچۀ امنیت، دفاع، توسعه و سیاست خارجی در سال ۲۰۲۱ درگیر کنیم. اندرو گری، نامزد مستقل انتخاباتِ سلبی و آینستی در ماه جولای از دموس برای قدرتبخشیدن به سیاستهای خود استفاده کرد تا اولین سیاستمداری باشد که عملکردی مبتنی بر هوش مصنوعی دارد.
در دنیای بارور از هوش مصنوعی ظرف یک دهه میتوانیم رابطۀ دولت و شهروند را ترمیم کنیم. این وضعیت میتواند ارتباط نمایندگان مجلس و رأیدهندگان را تسهیل کند و ارکان دموکراسی مستقیم را قادر سازد تا نظام نمایندگی ما را تکمیل کنند. هوش مصنوعی میتواند امکان استفادۀ بهتر از دادههای شهروندان را فراهم کند و از این طریق به بهبود خدمات عمومی، حل آسیبهای اجتماعی و حمایت از مردم در سطحی انسانیتر نایل شود.
هوش مصنوعی میتواند به یاری مردم بیاید تا راههای کمک به سیاستمداران را بیابند.
این جهان دموکراتیک در صورتی شکل میگیرد که بتوانیم این ایدهها را محقق کنیم. در حال حاضر همۀ انگیزههای توسعۀ هوش مصنوعیِ مولد تجاری هستند و سرمایهگذارانِ توسعۀ فناوری را به مسیری هدایت میکنند که تهدیدی برای دموکراسی محسوب میشود؛ چراکه استعداد، تخصص و زیرساختها عموماً پولی و تجاریاند و مصالح عمومی را دنبال نمیکنند.
جیم نایت از اعضای حزب کارگر بریتانیا با بررسیِ آخرین لوایح دیجیتالی پارلمان به نکته شگفت انگیزی اشاره میکند. در حال حاضر چهار فرآیند قانونی در حوزۀ مشارکت دیجیتال در جریان است. اگر مقالۀ هوش مصنوعیِ منتشر شده در اوایل سال جاری را در نظر بگیرید، درمییابید که هیچ یک از این لوایح حمایت یا ترویج دموکراسی را به صورت هدف روشن ذکر نمیکنند و در عوض نگران امنیت آنلاین، بازارهای دیجیتال و حفاظت از دادهها هستند. دموکراسی برایشان "فیل در اتاق" است. (موضوع یا مطلب ناخوشایندی که همه از آن آگاهند اما جرأت حرفزدن دربارۀ آن را ندارند.)
درمجموع بدون توجه به قابلیتهای این عرصه در بهبود دموکراسی یا دستکم تلنگری به آن، هوش مصنوعی به احتمال زیاد فسادآور خواهد بود و با ذخیرۀ حجم عظیمی از اطلاعات به سلب اعتماد و سوءاستفاده از اطلاعات میانجامد. اما فعالیتهای مشارکتی را میتوان به مدد این فناوریها تسهیل کرد و جان تازهای به کالبد رنجور دموکراسی بخشید. اگر چنین نشود در سیستمی باقی میمانیم که قرنهاست منسوخ شده و تلاش میکند در جهانی با قوانین و شتابی کاملاً متفاوت دست و پا بزند.