فرارو: دكتر مهدی ذاکریان در خصوص مواضع اخیر روسیه و چین در قبال جزاير سه گانه و موضع گيرى به نفع امارات متحده عربى، گفت: «معتقدم که چین و روسیه اقدام عجیبی را انجام نداده اند. در روابط بین الملل، کشورها برای دریافت امتیاز و بهره بردن در روابط خارجی، اینگونه عمل میکنند. کشورها دوست و دشمن دائمی ندارند، بلکه منافع دائمی دارند،
بنابراین کاری که چین و روسیه انجام داده اند در حوزه روابط بین الملل کاری بسیار طبیعی و عادی است که ممکن است کشورهای دیگر از آمریکا و اروپاییها تا عراق و ونزوئلا انجام دهند. همانطور که عراق به راحتی پول برق ما را پرداخت نمیکند. اتفاقا کاری که ایران در سیاست خارجی انجام میدهد عجیب است. سیاست خارجی ایران، با مشکل جدی مواجه است و منافع ملی محور نیست و مبتنی بر توهمات و خوددرست پنداری محور است. در حالی که در سیاست خارجی منافع ملی به اضافه دانش روابط بین الملل اهمیت دارد. هر چه از دید ما درست است نمیتواند پایه روابط خارجی قرار گیرد.»
افرادی که از دیوار سفارت انگلستان بالا رفتند، چرا حالا در برابر روسيه ساكتند!؟
اين استاد دانشگاه افزود: «ایران متوجه دو موضوع شد: یک این که روسیه و چین در شورای امنیت و در برابر ایالات متحده و سایر کشورهای متحدش، به لحاظ سیاسی هماهنگ نیستند و اختلاف سیاسی پیدا کرده اند. به همین دلیل در شورای امنیت از وتو استفاده میکنند و خواستههای متفاوتی نسبت به خواستههای آنان بیان میکنند.
ایران تصور کرد موضوعی تازه را کشف کرده است. در حالی که گرچه میان اعضای شورای امنیت اختلافهایی وجود دارد، اما این به این معنا نیست که ایران میتواند از این اختلافات امتیاز خاصی بگیرد و یا با دلسردی به هر یک از کشورها امتیاز بگیرد. کشورهای مختلف با برقراری روابط مناسب با همه کشورها میتواند امتیاز بگیرد.
نمونه این رفتار، ترکیه است که ابتدا با عضویت سوئد در ناتو مخالفت کرد و سپس پذیرفت و با این موضع گیری هم از روسیه، هم از سوئد، ایالات متحده و کشورهای ناتو امتیاز گرفت. درواقع ترکیه روابط خود را با همه بازیگران حفظ کرد. اما ایران فقط دلبسته یک بازیگر جهانی میشود.»
این تحلیلگر روابط بین الملل افزود: «وقتی ایران روابط خود را با کشورهای مختلف میبندد و فقط نگاه به شرق دارد، نتیجهای جز قربانی شدن در اختلافات روسیه و غرب نخواهد داشت، در حالی که ایران میتوانست در جنگ اوکراین هم از اوکراین امتیاز بگیرد، هم از روسیه، آمریکا، چین و اتحادیه اروپا و ایالات متحده.
متاسفانه اکنون ایران تمامی امتیازها را به همه کشورهای مذکور به اضافه شورای همکاریهای خلیج فارس باخت. تنها راه پیش روی ایران این بود که سیاست خارجی متوازن را انتخاب کند. سیاست خارجی متوازن یعنی کشور وزن روابط خارجی خود را بر حسب منافع ملی تغییر دهد. ایران وزن روابط خود را تغییر نمیدهد، بلکه یک سره به یک سو تمایل نشان میدهد.
مواضع ایران در ماجرای اوکراین حتی به حقوق بین الملل نیز بی توجه بود چرا که حقوق بین الملل به کشورها کمک میکند در هنگام بحرانها مواضعی اتخاذ کنند که در آینده زیر سوال نروند. این نوع موضع گیری ناشی از فقدان دانش و تخصص در دستگاه دیپلماسی کشور است. در خصوص ماجرای اخیر نیز جالب است افرادی که از دیوار سفارت انگلستان بالا رفته اند، چرا اکنون و در شرایطی که حق ما در جزایر سه گانه زیر سوال رفته و به تمامیت ارضی ما بی حرمتی شده سکوت کرده و واکنشی ندارند و حتی دو شعار ساده هم در دو کیلومتری سفارت روسیه نمیدهند.»
ذاکریان در پایان افزود: «ایران باید یک سیاست خارجی مستقل، هوشمند، منافع ملی محور و ملت محور اتخاذ کند که مبتنی بر تایید، خواست و پشتیبانی مردم ایران باشد. مردم ایران مایلند با همه کشورها روابط مسالمت آمیز داشته باشیم و امتیاز بگیریم. به این میگویند سیاست خارجی متوازن و ملت محور. چین و روسیه با یک دست با ما دست میدهند و با دست دیگر با کشورهایی که با ما رابطه ندارند و حتی دشمن ما محسوب میشوند دست میدهند. حتی نگاه ایدئولوژیک نیز چنین رفتارهایی را نمیپذیرد. نقض عهد در دین رسمی کشور، دین اسلام نیز قابل پذیرش نیست.
عضویت ما در پیمان شانگهای نیز نتوانسته ما را مصون نگه دارد. گرچه عضویت و امکاری با روسیه و چین هیچ ایرادی ندارد و مثبت است. مشکل درواقع شیفتگی بیش از حد نسبت به این روابط است. ایران میتوانست به جای ترکیه نقش حل اختلاف در منطقه و نظام بین الملل را ایفا کند. ما شایستگی بالایی برای ایجاد صلح و نقش آفرینی مثبت در منطقه داشتیم و داریم.
زمانی که آمریکا و متحدانش در مورد مسائل افغانستان در کنفرانس بن با مشکل مواجه شدند، ایران بود که با میانجیگری، به حل مسائل کمک کرد. ایران امروز نیز میتوانست در مسائل عراق، فلسطین، لبنان و اوکراین به عنوان بازیگر مثبت فعال با سیاست خارجی علمی ورود کند، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.»