عصر ایران؛ اهورا جهانیان - در خبرها آمده بود که ادنالدو رودریگز، رئیس فدراسیون فوتبال برزیل، در آستانۀ ناامیدی از جذب کارلو آنجلوتی برای هدایت تیم ملی برزیل، به خوزه مورینیو چراغ سبز نشان داده است.
رودریگز در مصاحبه با روزنامۀ آاس، از مورینیو تمجید کرده و گفته است: «من مورینیو را خیلی دوست دارم. او مربی بزرگی است که سابقهای مهم دارد. از این گذشته چندین بازیکن برزیلی چه بازیکنان سابق ما و چه کسانی که الان در سلسائو حضور دارند با مورینیو کار کردهاند و از او همیشه با تعریف و تمجید صحبت میکنند.»
برخی از روزنامهنگاران و کارشناسان، تجلیل رودریگز از مورینیو را دال بر تمایل وی به نشاندن آقای خاص بر نیمکت تیم ملی برزیل ارزیابی کردهاند. اگرچه بعضی از نشریات اسپانیایی مدعی شدهاند حضور آنجلوتی در تیم ملی برزیل قطعی شده، ولی سخنان قبلی آنجلوتی و فلورنتینو پرز رئیس باشگاه رئال مادرید، نافی این ادعاست.
عقل سلیم البته میگوید آنجلوتی باید قید رئال مادرید را بزند و به برزیل برود؛ زیرا کارلتو با رئال به هر چه میخواسته، رسیده است. او دو بار با رئال قهرمان اروپا شده، لالیگا را هم فتح کرده و کلا دورانی درخشان و شاد در رئال مادرید سپری کرده. بنابراین حتی اگر همین امروز مادرید را به مقصد برازیلیا ترک کند، خاطرهاش در رئال مادرید برای همیشه خوش و عزیز خواهد بود.
وسوسۀ فتح پانزدهمین قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا با رئال مادرید، هر چقدر برای کارلتو قوی باشد، بعید است زورش به وسوسۀ قهرمانی در جام جهانی برسد. ولی شاید آنجلوتی نگران خوب پیش رفتن اوضاع در تیم ملی برزیل است. شاید هم ترجیح میدهد تیم ملی ایتالیا را در جام جهانی هدایت کند. شاید هم میخواهد در مادرید بازنشسته شود.
هر چه باشد، اگر او به برزیل نرود، حضور مورینیو روی نیمکت تیم ملی برزیل را باید جزو عجایب تاریخ فوتبال قلمداد کرد. مورینیو متخصص بازی دفاعی است و تا به حال در هیچ تیم هجومیای، کارنامۀ درخشانی نداشته است.
او در اوج دوران مربیگریاش سرمربی رئال مادرید شد که سبک فوتبالش اساسا دفاعی نیست. ولی مورینیو در مهمترین بازیهای رئال، همیشه تیمش را با هدف اصلی گل نخوردن به زمین میفرستاد. به نحوی که حتی دی استفانو، اسطورۀ رئال مادرید، بازی بسیار دفاعیِ شاگردان مورینیو مقابل بارسلونا را شرمآور خواند.
تازه آن وقتها مورینیو غولی بود در دنیای مربیگری. الان که به یک مربی درجهدوم در فوتبال اروپا تبدیل شده و حتی نمیتواند هدایت تیمی را عهدهدار شود که قابلیت حضور هرساله در لیگ قهرمانان اروپا را داشته باشد.
مورینیو پرتغالی است و زبان بزریلیها هم "پرتغالیِ برزیلی" است. بنابراین او مشکلی برای ارتباط با بازیکنان این تیم نخواهد داشت؛ ولی چنین ویژگیهایی برای قهرمانی برزیلی در جام جهانی کافی نیست.
شاید آنچه فدراسیون فوتبال برزیل را به فکر کردن دربارۀ جذب مورینیو سوق داده، ناکامی برزیل در جام جهانی طی بیست سال اخیر است. برزیلیها پس از قهرمانی در جام 2002، فقط یکبار توانستهاند به مرحلۀ نیمهنهایی مسابقات جام جهانی برسند و آن یکبار هم بدترین شکست تاریخ فوتبالشان را مقابل آلمان تجربه کردند.
به غیر از باخت 7 بر 1 در برابر آلمان در نیمهنهایی 2014، برزیل در سالهای 2006 و 2010 و 2018 و 2022 در مرحلۀ یکچهارم نهایی به ترتیب مقابل فرانسه و هلند و بلژیک و مراکش حذف شده است.
در واقع سلسلهای از ناکامیها سلسائو را به مورینیو هم راضی کرده است. و این یعنی برزیل در جام جهانی 2026 به چیزی کمتر از قهرمانی هم راضی است. کسب عنوان سومی جام جهانی با یک باخت آبرومندانه در نیمهنهایی، خودش گامی به پیش است در مقایسه با نتایج برزیل در ادوار گوناگون جام جهانی طی بیست سال اخیر.
طبیعتا حضور در فینال، ولو با تحملِ تلخیِ شکست، در حکم اعادۀ حیثیت برای فوتبال برزیل در جام جهانی خواهد بود. برزیلیها فقط یکبار نایب قهرمان جهان شدهاند و آن هم در سال 1950 بوده. یک عنوان سومی هم در سال 1938 دارند.
جام جهانی 2026 در آمریکا برگزار میشود. کانادا و مکزیک هم میزبانهای مکمل آمریکا هستند. برزیلیها از جام جهانی 1994 به میزبانی آمریکا، خاطرۀ خوشی دارند و شاید امیدوارند با آنجلوتی آن قهرمانی را تکرار کنند. اگر حضور آنجلوتی در برزیل منتفی شود، امیدوارند با مورینیو دست کم از مرحلۀ یکچهارم نهایی بگذرند و به جمع چهار تیم برتر جام برسند.
اما این محاسبات عقلانی با روح فوتبال برزیل منافات دارد. برزیل در همین بیست سال اخیر هم که در برابر تیمهای قدر اروپایی ناکام مانده، به چیزی کمتر از قهرمانی در جام جهانی رضایت نداشت. در مصاف با فرانسه و هلند و بلژیک و کرواسی در ادوار مذکور جام جهانی، شانس برزیل قبل از آغاز مسابقه، کمی هم بیشتر از حریفانش بود.
ولی با مورینیویی که اولا متخصص بازی دفاعی است، ثانیا کفگیرش به ته دیگ خورده، ثالثا مربی حاشیهسازی است، رابعا دقیقا یک دهه است که مسئولیت باخت تیمش را بر عهده نمیگیرد و آن را به گردن داور یا یکی دو تن از بازیکنانش میاندازد، بعید است برزیل در جام جهانی آتی به جایی برسد.
برزیل قبای گشادی است که بر تن مورینیو زار میزند. فلسفۀ فوتبال مربی باید ربطی به تاریخ تیمش داشته باشد. تاریخ سراسر هجومی فوتبال برزیل هیچ ربطی به فلسفۀ دفاعی فوتبال خوزه مورینیو ندارد.