جنگجویان جیوارو معتقد بودند که سر کوچک شده انسان از تقویت روح آن جلوگیری میکند، قدرت دشمن را از بین میبرد و مانع برگشت روح برای انتقام میشود.
به گزارش فرارو، نیروهای پلیس در ازمیر ترکیه ۴۰۰ اثر تاریخی از قاچاقچیان کشف و ضبط کردند. در میان آثار تاریخی بدست آمده سرهای بریده شده با لبانی دوخته دیده میشود. کارشناسان معتقدند که سرها متعلق به قبیله جیوار در آمریکای جنوبی است. قدمت این سرها به ۵۰۰ سال میرسد.
در اولین بازرسی پلیس از یک خانه که در ماه جاری انجام شد، سکههای دوره بیزانس، چهار سر استخوانی، ۱۹ نسخه خطی عثمانی و ۵۹ اثر باستانی مربوط به دورههای دیگر را پیدا کردند. در حمله دوم، ماموران پلیس چهار جمجمه، سه مومیایی، ۲۷ نقاشی و ۲۶۹ اثر دیگر در یک انبار پیدا شد. ۳۳۷ یافته به موزه باستان شناسی ازمیر منتقل و نقاشیها به موزه نقاشی، مجسمه سازی و گالری شهر تحویل داده شد.
هونکار کسر، مدیر موزه باستان شناسی ازمیر گفت: اگرچه نمیتوانیم منشأ دقیق این سرها را بگوییم، اما فکر میکنیم که برخی از آثار متعلق به جیوارو، یکی از بدویترین قبایل آن دوره است که در جنگلهای آمازون زندگی میکردند.
وی افزود: در آن زمان پس از کشتن، استخوان و پوست را جدا کرده و آن را با سنگ پر میکردند، آنان فکر میکردند روح دشمن است، و دهانشان را با نخ دوختند و سنگریزههای کوچکی را در گوشهایشان فرو کردند. جمجمهها را خشک کرده و به گردن آویزان میکردند و هر جمجمه برای آنها مایه افتخار بود.
نکته جالب این سرها اندازه آنان است که به اندازه یک پرتقال هستند. در قبیله جیوارو یکی از قبایل جنگلهای آمازون، زمانی که جنگجویی در نبردی پیروز میشد، سر دشمن خود را به وسیله یک شیء تیز از قسمت پایین گردن در جایی که استخوان V شکل جناغ سینه قرار گرفته میبرید. سپس یک رشته مو یا ساقه و ریشه درختانی همچون درخت انگور را از میان دهان و لبهای جمجمه عبور میدادند و به اصطلاح دهان دشمن خود را میدوختند. در ادامه قسمت پشت گردن آن را بریده و هر آنچه که درون جمجمه قرار داشت بیرون میکشید و دور میانداخت. در نهایت جمجمه کامل و بزرگ نیز از داخل سر به بیرون کشیده میشد.
چشمان دشمن بسته میشدند و دهان نیز با رد کردن نخهای کوچ و ریز بسته نگه داشته میشد. سپس برای اینکه سر کوچک شده انسان را بسازند، آن را درون دیگ بزرگی میانداختند. درون دیگ، از قبل آب را به جوش آورده بودند. سر دشمن را به مدت یک ساعت و نیم تا دو ساعت میجوشاندند.
زمان بندی در این مرحله بسیار مهم بود، چرا که اگر این زمان خیلی کوتاه باشد باعث میشود که سر انسان به درستی کوچک نشود. در حالی که اگر سر کوچک شده انسان را بیش از این زمان و برای مدت طولانی در دیگ آب جوش بجوشانند، موهای روی سر نیز ریخته و دیگر از بین میرود.
زمانی که سر کوچک شده انسان را از درون دیگ آب جوش بیرون میآورند، این سر به اندازه دو سوم اندازه اصلی خود تبدیل شده و یک بافت لاستیکی مانند پیدا میکند. در این مرحله نیز دوباره درون پوست تازه انسان برداشته میشد و هر آنچه که فاسد شدنی بود مانند گوشتهای باقیمانده از درون پوست سر کنده شده و دور انداخته میشد.
بعد از این مرحله سر خشک میشد. در نتیجه در این مرحله نیز همچنان به کوچک شدن ادامه میداد. درون سر کوچک شده انسان و قسمتهای حفره مانند سر را با سنگهای کوچکی که توسط آتش گرم شده اند، پر میکردند. زمانی که سری از اندازه سنگها کوچکتر میشد و نمیشد درون آن سنگ گذاشت، درونش را با ماسه و سنگ پر میکردند.
دلیل استفاده از سنگهای داغ این بود که در زمان کوچک شدن سرها، شکل ظاهری خود را به وسیله سنگهای داغ حفظ کنند و از قیافه نیفتند! انجام این کارها، چندین روز طول میکشید.. روی پوست سر دشمن را با خاکستر سیاه میکردند و آن را روی آتش آویزان مینمودند تا در نهایت خشک و همچنان کوچک شود. زمانی که این مرحله کامل میشد، یک نخ و ریسمان از درون جمجمه سر کوچک شده انسان رد میشد و در نهایت به گردن جنگجوی مورد نظر آویخته میشد.