یک نشریه آمریکایی در گزارشی با اشاره به اهمیت توافق هستهای در نظارت بر برنامه هستهای ایران و راستیآزمایی فعالیتهای هستهای آن، مدعی شد که با توجه به موانع فنی ایجاد شده و شرایط وخیمتر سیاسی، احیای این توافق پس از خروج آمریکا از آن سختتر شده است.
به گزارش ایسنا، نشریه فارن پالیسی درباره کارکرد توافق هستهای در زمینه حلوفصل مسئله هستهای ایران(برجام)، با اشاره به خروج دولت دونالد ترامپ، رییس جمهور پیشین آمریکا از این توافق در سال ۲۰۱۸ که با بازگردانی تحریمهای پیشین و اعمال تحریمهای جدیدتر همراه بود-اقدامی که در پاسخ، ایران را به ازسرگیری فعالیتهای هستهای واداشت-در گزارشی نوشت: اگرچه، احیای برجام بیش از پیش غیرمحتمل شده است، فهم کارآیی آن و این که چه چیزی از دست رفته است، برای تلاشهای جهانی آینده در زمینه منع اشاعه تسلیحات اتمی ضرورت دارد.
فارن پالیسی در ادامه نوشت: منتقدان میگویند این توافق به دلیل به رسمیت شناختن حق ایران برای غنیسازی اورانیوم پراغماض و آسان بود؛ از طرفی دیگر، به دلیل گنجانده شدن بندهای غروب در آن، بسیار محدود و به دلیل عدم پرداختن به دیگر فعالیتهای ایران مانند برنامه موشکی ایران و حمایت آن از گروههای متخاصم خاورمیانه، بیش از حد خلاصه بود. این در حالی است که مدافعان آن تاکید دارند که این توافق نظارت و راستیآزمایی بیسابقه برنامه هستهای ایران را میسر ساخت. هر دو طرف توجه کمتری به تاثیر این توافق بر توانمندیهای هستهای واقعی ایران داشتهاند.
این گزارش میافزاید: کسانی که برجام را به عنوان توافقی ضعیف رد میکنند، از این که چه چیزی این توافق را از منظر موضوع منع اشاعه تسلیحات هستهای موثق و ارزشمند میسازد، چشمپوشی میکنند. ما باید به جای وقت صرف کردن روی آن دسته از ویژگیهای برجام که بازگشتپذیرند، باید روی این تمرکز کنیم که چه چیزی واقعا آن را به توافقی بیمانند تبدیل کرده بود. موفق شدن در بازگردانی یک برنامه هستهای پیشرفتهتر به حالت قبل غیرمعمول است. اما برجام به نوعی توانست این کار را بکند.
گزارش این نشریه با پرداختن به جنبههای فنی برجام در محدودسازی موثر گستره فعالیتهای هستهای ایران پس از اجرایی شدن، درباره اهمیت این توافق نوشت: مدافعان این توافق در تمجید از جامع بودن مقررات نظارتی و راستیآزمایی ایران ذیل برجام، اشتباه نمیکنند. نظر منتقدان و کسانی که نسبت به کارآیی این توافق تردید دارند نیز درباره برخی محدودیتهای برجام، از جمله پرداختن به برخی دیگر از رفتارهای نگرانکننده ایران در داخل و خارج اشتباه نیست. اما صرفا تمرکز کردن روی سوالاتی مربوط به گستره و مدتزمان این توافق، باعث میشود که تصور یک توافق بهتر همیشه باقی بماند، یعنی این ایده که فشار بیشتر یا دیپلماسی بیشتر ممکن است راهکار بهتری برای بحران هستهای ایران پیدا کند.
حتی دولت بایدن هم در ابتدا شیفته «توافقی طولانیتر و قویتر» با ایران بود. اگرچه، از منظر کاهش خطرات احتمالی، برجام به این دلیل ارزشمند بود که مستقیما روی توانمندیهای هستهای تهران در حال حاضر و در آینده اثر گذاشت. آنچه برجام در مدت کوتاهی به آن دست یافت، وضعیتی امنتر از طریق بازگردانی برنامه هستهای ایران به عقب و ایجاد سازوکارهایی برای نگه داشتن ایران در این سطح پاینتر بود.
در بخش دیگری از این گزارش با اشاره به این که با پیشرفتهتر شدن برنامه هستهای کشورها، موجب پیچیدهتر شدن حلوفصل دیپلماتیک مسائل مربوط به منع اشاعه تسلیحات هستهای در رابطه با آن کشورها خواهد شد، درباره آینده این توافق مدعی شد: در مدت پنج سال گذشته، چشمانداز حلوفصل صلحآمیز بحران هستهای ایران از بد به بدتر تبدیل شده است.
تهران باری دیگر در آستانه نقطه گریز هستهای قرار دارد و پرداختن به نگرانیها در زمینه منع اشاعه تسلیحات اتمی سختتر شده است. علاوه بر ایجاد شدن موانع فنی، شرایط سیاسی هم به طرز چشمگیری وخیمتر شده است. خروج ترامپ از توافق باعث کاهش اعتماد به تعهدات آمریکا شد. همچنین، اتفاق نظر میان دیگر اعضای توافق، یعنی آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین کاهش یافته و ایران پیوندهایش با کشورهایی مانند روسیه را تعمیق بخشیده است که در چنین موقعیتی دیگر احتمالا برای برجام کار از کار گذشته است.