عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند پیشاپیش نمیتوان گفت که استیضاح وزیر صمت (صنعت، معدن، تجارت) در دولت ابراهیم رییسی در مجلسی کاملا همسو و موافق به پنجمین استیضاح تاریخی در جمهوری اسلامی و طی 11 دورۀ مجلس شورای اسلامی بدل خواهد شد یا نه، اما در پی آن، چه وزیر (رضا فاطمیامین) بماند و چه برود، یکی از طرفین (دولت و مجلس) در افکار عمومی بازنده محسوب خواهد شد و این بزرگترین زیان آن برای اصولگرایان است.
در ادوار مختلف مجلس با گرایشهای گوناگون - چه حاصل انتخابات رقابتی و چه استصوابی و چینشی - وزیرانی استیضاح شدهاند و در اغلب موارد نیز استیضاحکنندگان ناکام ماندهاند. مواردی چون استیضاح ناطقنوری (کشور) و شهاب گنابادی (مسکن) در مجلس اول، بهزاد نبوی (صنایع سنگین) در مجلس سوم، نجفی (آموزش و پرورش)و سعیدیکیا (راه وترابری) در مجلس چهارم یا محلوجچی (معادن و فلزات)، عبدالعلیزاده (مسکن) و مهاجرانی (ارشاد) در مجلس پنجم، پزشکیان (بهداشت)، حاجی (آموزش و پرورش) و معتمدی (ارتباطات) در مجلس ششم از این دست است.
به عکس وزیرانی چون ایرج فاضل (بهداشت)، عبدالله نوری (کشور)، احمد خرم (راه)، حمید بهبهانی (راه)، کردان (کشور) و فرجیدانا (علوم) با استیضاح برافتادهاند. در میان این همه اما 4 استیضاح بیشتر در اذهان مانده است:
اول: ایرج فاضل، وزیر بهداشت دولت هاشمی رفسنجانی
دوم و سوم: عبدالله نوری و عطاءالله مهاجرانی وزیران کشور وارشاد در دولت خاتمی
چهارم: علی (یا عوضعلی) کردان وزیر کشور دولت احمدینژاد.
اولی به خاطر آن که بر اساس شیوۀ امروز استیضاح او رأی نیاورده بود چون نصف به کمتر از یک به آن رأی دادند ولی مثل رأی اعتماد عمل شد و وزیر افتاد و پس از آن رویه تغییر کرد و قرار شد اگر نصف به علاوه یک به استیضاح رأی دادند وزیر بیفتد و بدینترتیب ممتنع بر خلاف رأی اعتماد به سود وزیر باشد.
دوم به خاطر صراحت عبدالله نوری و این که مجلس پنجم با او در افتاد. نوری که برای ریاست مجلس با ناطق نوری رقابت میکرد و مهمترین وزیر خاتمی شد و در سیبل قرار گرفت و او را به اتهام مطبوعاتی در دادگاه ویژه روحانیت به زندان هم انداختند.
سوم به سبب دفاع محکم مهاجرانی و استدلالات سست استیضاحکنندگان که آشکارا کم آورده بودند . استیضاح رأی نیاورد و مهاجرانی ماندگار شد. هر چند به گونههای دیگر فشار آوردند تا او هم مثل نوری از قطار دولت اصلاحات پیاده شود.
مشهورتر از همه اما استیضاح کردان بود که به یک رسوایی انجامید. چون مدرک ادعایی معاون پیشین صدا و سیما که وزیر کشور احمدینژاد شده بود (دکتری از آکسفورد!) دروغین و تقلبی درآمد هر چند با همین مدرک عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد هم شده بود!
رییس مجلس هشتم که خود دانشگاهی و واجد مدرک واقعی است از کردان - با این که معاون خود او در صدا وسیما بود- حمایت نکرد و وزیر با مدرک تقلبی با حملات و انتقادات نمایندگان با گرایشهای مختلف اندک زمانی پس از تصدی وزارت کشور و در یک روز تاریخی در سال 1387 برافتاد و از آن پس "کردانیسم" به یک اصطلاح در ادبیات سیاسی بدل شد. فشارها به او چنان بود که موجب تشدید بیماری کردان شد و یک سال بعد درگذشت و محمود احمدینژاد که او را در مسلخ و مذبح استیضاح در مجلس تنها گذاشته بود در پیام تسلیت، قطاری ازصفات مختلف را در وصف او ردیف کرد!
اگر در این یادداشت بنابر مرور تاریخچه استیضاحهای مهم بود جا داشت به احمد خرم وزیر راه دولت خاتمی در مجلس ناموافق هفتم اشاره شود یا برانداختن حمید بهبهانی استاد و مراد احمدینژاد و مشهورتر از همه ماجرای شیخالاسلامی وزیر کار که به درگیری علنی احمدینژاد با برادران لاریجانی انجامید.
وزیر کار به دستور احمدینژاد از قاضی سابق مرتضوی برای ریاست تأمین اجتماعی حمایت کرده بود و استیضاح او در نیمه بهمن 1391 به یکشنبۀ سیاه مجلس مشهور شد.
داستان استیضاح وزیر صمت اما تنها از این منظر جالب نیست که در دوران یکدستی حاکمیت و حمایت کامل مجلس انقلابی از دولت مردمی رخ میدهد بلکه ادعای یک نمایندۀ مجلس (علیرضا بیگی نمایندۀ تبریز) دایر بر این که دولت و وزارت صمت برای جلب نظر نمایندگان خاصه استیضاحکنندگان حواله یا قول واگذاری اتومبیل شاسیبلند داده است سبب شده افکار عمومی بر خلاف بیعلاقه شدن به موضوعات سیاسی که شعاری و نازل شده ببینند چه خواهد شد.
هر چند نماینده مدعی به دادستانی فراخوانده و هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان نیز اعلام کرده او نتوانسته مدعای خود را ثابت کند اما تیر دیگر از کمان رها شده و اگر وزیر بماند به همین حساب گذاشته میشود و مجلس بازنده است و اگر هم برود باز به درستی این ادعا نسبت داده میشود و برای ابراهیم رییسی به دو سبب سنگین است:
اول این که گفته خواهد شد همین دو سه روز قبل در خوزستان 15 مدیر را برکنار کرد تا بگوید با کسی شوخی ندارد ولی از مدیری به مراتب مهمتر تا آخر حمایت کرد و مجلس او ر ا برانداخت.
دوم این که به ماه عسل دولت مردمی و مجلس انقلابی پایان میدهد و اگر رهبری مانع نشود نمایندگان سراغ وزیران دیگر هم میروند تا سرنوشت خود را به ضعیفترین دولت بعد از انقلاب گره نزنند و در انتخابات اسفند بتوانند اعلام برائت کنند.
آمادگی افکار عمومی برای پذیرش ادعای نماینده ولو پس گرفته یا تکذیب شده باشد به خاطر این است که مردم وزیر صمت را با خودرو میشناسند و خودروسازی هم به منبع رانت بدل شده است.
جدای این که و هر چند داستانی واقعی نیست اما همه نقل میکنند که بهزاد نبوی وزیر صنایع سنگین دولت مهندس موسوی که به خاطر خرید نیسان پاترول در ازای مطالبات ایران از کره جنوبی مؤاخذه شده بود به نمایندگان گفته بود کدام یک از شما ماشین نگرفتهاید، هر که نگرفته دست خود را بلند کند!
آن داستان را البته نه خود بهزاد تأیید کرده و نه در مشروح مذاکرات ثبت شده و نه نمایندگان سابق درست میدانند. با این حال ورد زبانهاست و وقتی آن چنین است روشن است که ادعای نماینده مجلس انقلابی دربارۀ تحویل 75 خودرو شاسی بلند به نمایندگان یا در حد وعده تا چه اندازه در اذهان مقبول و درست افتاده که خشم کیهان و اصولگرایان را برانگیخته است.
چه استیضاح منتفی شود و چه برگزار و چه در پی آن وزیر بماند و چه برود در هریک از سه حالت با آن ادعا که در افکار عمومی عجیب هم در نظر نیامده ربط داده میشود و پس از آن دولت مردمی و مجلس انقلابی برای قانع کردن افکار عمومی با مشکلات بیشتری روبهرو خواهد شد. هر چند که حاصل عملکرد هر دو که میخواستند با نگاه به شرق و بیبرجام و به لطف یکدستسازی و حذف رقبا ایرانیان را به ساحل خوشبختی در دنیا و آخرت برسانند پیش چشم همگان است.