سعید الله بداشتی، در پستی اینستاگرامی دربارهی دیدار اخیرش با روحانی نوشت: بعد از پیروزی در انتخابات و در یکی از سفرهای اروپایی یکی از مؤثرترین سیاستمداران به دکتر روحانی گفته بود که همه چیز برای حمله نظامی به ایران و جنگ مهیا شده بود که روی کار آمدن روحانی ورق را به نفع ایران برگرداند.
به گزارش عصر ایران متن کامل پست سعید الله بداشتی، رئیس کمیته جوانان ستاد انتخاباتی سال ۹۲ حسن روحانی دربارهی دیدار اخیرش با او به این قرار است:
تفاوت بسیار کردهایم از آخرین ملاقات دو نفرهمان
هم حسن روحانی و هم بنده!
آن روزها مملو از امید و سرزندگی و تلاش برای آینده ایرانِ آباد بودیم.
هرچند از وقایع تلخ ٨٨ ناراحت و غمین بودیم و خسرانش را غیر قابل جبران میدانستیم اما برای ایرانِ فردا هنوز در تکاپو بودیم..
با دکتر روحانی ساعتها در سالهای ٩١ و ٩٢ خصوصی نشستم و گپ زدیم و تحلیلها و برنامههایمان را مرور و بحث کردیم..
ایشان در یکی از آن روزها ماجرای توسلشان به سیده زنان عالم را گفتند و اشکم را درآوردند.
همچنین از اینکه تمام تلاش و انگیزه جدیشان برای نجات کشور و خروج ایران از بند هفت بیانیه شورای امنیت که سایه جدی جنگ را بر کشور مستولی کرده بود.
حقیقتاً هم او تمام تلاشش را کرد تا ایران را از انزوا خارج کند و دیدیم با چه عزتی او و دکتر ظریف با جهانیان نشستند و تعامل کردند و بر همه موانع داخلی و خارجی چیره شدند اما با آمدن ترامپِ خبیث و جانِ دوباره گرفتن افراطیون داخلی، شد آنچه نباید میشد..
بعد از پیروزی در انتخابات و در یکی از سفرهای اروپایی یکی از مؤثرترین سیاستمداران به دکتر روحانی گفته بود که همه چیز برای حمله نظامی به ایران و جنگ مهیا شده بود که روی کار آمدن روحانی ورق را به نفع ایران برگرداند.
عرض میکردم؛ در آن روزها امید به تغییر و اصلاح در بین مردم و فعالان اجتماعی زنده بود.
آقای روحانی حتی در اوایل روی کارآمدنِ رییسی هم سعی کرده بود که تلفنی توصیههایی به او کند تا بلکه برجام را به نتیجه برساند اما اما اما ….
قریب به تعبیر نویسنده فرهیختهای امروز ما ایرانیان ناامیدترین مردم دنیا شدهایم…
شمشیرهای خطا و خنجرهای جفا رشته امید ما را نبرید.
در تندباد حوادث از جان برای شمعِ امیدمان، سر پناه می ساختیم.
هزاران روز را به انتظار لبخندی میگذراندیم اگر چه جز خشم و خشونت و بذر ناامیدی نمیدیدیم.
آنان که اکنون ما را از هر تغییری ناامید کردهاند، بر خود ببالند که مردمی شیدا و عاشق را بر خاکستر افسردگی نشاندهاند.
و امروز در این دیدار طولانیام شاید بنده از دکتر روحانی امیدوارتر بودم و سعی کردم به ایشان برای فردای بهتر ایران و عدم انفعال در ساحت اجتماعی در برابر انسدادِ صورت گرفته، نوید و امید دهم..
شاید هنوز هم بتوان برای اعتدال و عقلانیتِ به نسیان رفته از پا ننشست…
البته هر چند فاصله دیدار خصوصی قبلیام و دیدار امروز با ایشان، هشت سال طول بکشد و خودم هم عطای سیاست را به لقایش بخشیده باشم…