چندین ماه است بهزیستی هزینهای به مراکز توانبخشی و نگهداری و مراکز مربوط به معلولان نداده است و همهشان از پا درآمدهاند.
مسئولان محترم اول از همه مظلومترین و بیصداترین و کمحاشیهترین قشر جامعه را پیش پای وضعیت اقتصادی قربانی کردهاند.
شما باید یک شبانهروز شریک زندگی بعضی از این خانوادههایی که فرزندی با مشکلات اعصاب و روان شدید دارند، باشید تا بفهمید تعطیلی این مراکز چه بلایی سرشان میآورد و بفهمید حقوق نگرفتن نیروهای فداکار و خیرخواه و نجیب این مراکز چقدر ظلم است.
دختر من سندرمداون است و مشکلات شدیدی ندارد ولی از نزدیک شاهد بچههایی بودهام که یک ساعت نگهداریشان، روانی پولادین میخواهد یا جسمی قوی.
چندین ماه است بهزیستی به دلیل کمبود بودجه، معوقات را نپرداخته و این انساندوستترین قشر جامعه
را دارند از دست میدهند. کاش میتوانستم بعضی از شما را با خانم عراقی و آقای الهی، مدیران مرکز رشد در ازگل که سالهاست دخترم پیششان رشد کرده آشنا کنم. یک زن و شوهر نجیب که چهل سال از زندگیشان را وقف این بچهها کردهاند. شخصیتهایی که هر بار میبینم شان تا مدتها از سطح انسانیت خودم خجالت میکشم و فکر میکنم دیگرخواهی چه مرزهای بلندی دارد. فکر میکنم مدیریت اگر این است، ما کجا هستیم. بعد این آدمهای باسواد و صبور هفتادساله را به مرحلهای رساندهاند که با وجود عشق درونی نتوانند ادامه بدهند. هشت ماه پولشان را که ندادهاند هیچ، پایشان را به حراست و بازرسی و ... هم باز کردهاند.
به خاطر همهی روحهای بزرگی که در حاشیههای این جامعه، وجدان انسانی را زنده نگه داشتهاند این پیام را دست به دست کنید بلکه مطالبتشان به سرانجام برسد.