عصر ایران ؛ رضا غبیشاوی - یکی از صنایعی که در عصر جدید، رونق گرفته، چرت و پرت گویی است. هر چه چرت و پرت بیشتری گفته شود و سخنان، چرت و پرت تر باشند منافع مادی و غیرمادی بیشتری نصیب گوینده می شود.
چِرت و پِرت یا چَرت و پَرت چیست؟ سخن یاوه و بیهوده، نادرست یا غیردقیق. محتوایی که می تواند جعلی، دروغ، مخلوط راست و دروغ، کلاهبردارانه، فریبکارانه، ابهام با هدف انتقال معنی دروغ و ... باشد. چرت و پرت معمولا در قالبی از احساسات و هیجان و استدلال و کلمات شبه صحیح عرضه می شود تا موجه تلقی گردد.
صنعت چرت و پرت گویی چگونه کار می کند؟ با چرت و پرت گویی توجه رسانه ها و شبکه های اجتماعی و مردم جلب خواهد شد و در نتیجه این توجه، شهرت به دست می یابد و تقویت می شود و این شهرت خود، منافع گوناگونی را جلب می کند.
یکی از دلایل رونق این صنعت، شبکه های اجتماعی و پیام رسان های اینترنتی موبایلی است. این رسانه ها هر چقدر محلی برای بازنشر خبرهای صحیح و مفید و سخنان موجه، دقیق و باکیفیت هستند؛ دروغ گویان را رسوا می کنند و سخن نادرست و گاف و لاف را عیان می سازند اما همزمان و دقیقا به طور موازی، استقبال و توجه به سخنان چرت و پرت را رونق داده اند. از ویژگی های شبکه های اجتماعی این است که به هر نوع محتوایی، فضایی بی نهایت برای بازنشر و مخاطب می دهد.
در دنیای رسانه ای، عجیب و غریب بودن، شگفت آوری، منفی و غیرعادی بودن از جمله مهمترین ارزش های خبری هستند. در نتیجه افراد چرت و پرت گو با استفاده از این ویژگی ها نه تنها در شبکه های اجتماعی (به دلیل تنظیمات قبلی)، سیل مخاطبان روانه آنها می شود بلکه رسانه ها و خبرنگاران نیز به دلیل جذابیت و کلیک و مخاطب پسندی، ممکن است مشتری این محصول شوند. به همین دلیل است که این خاصیت در صدر ارزش های خبری و توجه رسانه ای قرار می گیرد.
در گذشته به دلیل نبود اینترنت و شبکه های اجتماعی و رسانه فرد محور، امکان گسترش چرت و پرت به شدت کمی و کیفی فعلی وجود نداشت و رسانه ها و روزنامه نگاران به عنوان مانعی در برابر آنها کار می کردند. به نوعی گزینشگری و دروازه بانی روزنامه نگاران و رسانه های حرفه ای، جلوی بازنشر گسترده محتوای چرت و پرت را می گرفت. این گزینشگری با وجود همه نقاط منفی از جمله احتمال دروازه بانی غیرحرفه ای و غیراخلاقی، تبعیض آمیز، سوگیرانه و تمرکزگرایی اما این خاصیت مثبت را داشت که سدی در برابر چرت و پرت بود.
از سوی دیگر نتیجه این روند، ساخت یا تقویت شهرت و معروفیت برای گوینده است. هر چه چرت و پرت ها بیشتر و قوی تر باشند توجه ها و مخاطب ها بیشتر می شوند و بر شهرت و معروفیتش می افزاید.
اگر کشوری دموکراتیک و باز باشد شخص چرت و پرت گو با استفاده از فضای آزاد رسانه ای و شبکه های اجتماعی، سخنان خود را بازنشر و جلب توجه می کند و در نتیجه، بخشی از مخاطبان آزادانه به سمت او گرایش می یابند و گوینده روز به روز مشهورتر و معروف تر می شود. در گام دوم، مشهوریت و معروفیت خود به خود منافع مالی و غیرمالی را تولید می کند. ضمن اینکه در مسیر سیاسی هم چون چرت و پرت، حرف نو و متفاوت است می تواند بخش هایی از جامعه را جذب کند و قدرت سیاسی یابد. بخشی از احزاب و گروه های سیاسی در این کشورها که قبلا در انتخابات زیر 5 درصد هم رای کسب نمی کردند حالا به شرکای قدرت تبدیل شده اند. دونالد ترامپ در آمریکا و برخی احزاب راست افراطی در غرب از جمله این موارد هستند.
در کشورهای بسته و غیردموکراتیک هم اگر این چرت و پرت گویی درمسیر همسویی با قدرت سیاسی حاکم باشد برای گوینده سود خالص خواهد بود و به نردبانی برای رسیدن به شهرت و منافع مالی و جایگاهی و قدرت سیاسی تبدیل می شود.
نکته اینکه چرت و پرت گویان وقتی به جایگاه و مقام سیاسی می رسند با همین ابزار چرت و پرت گویی برای تقویت منافع سیاسی خود و جلب هواداران تلاش می کنند.
تبدیل چرت و پرت گویی به صنعت از ویژگی های عصر جدید است که پادزهر آن، آگاهی عمومی و تقویت جامعه مدنی است.