عصر ایران - رادیکالیسم (Radicalism) از واژۀ لاتین Radix به معنای "ریشه" آمده است و دلالت دارد بر طرفداری از تغییرات بنیادین.
مشهور است که رادیکالها حرف آخر را اول میزنند؛ بنابرین آنها علاوه بر اینکه خواهان تغییرات بنیادین هستند، به "سرعت تغییرات" هم اهمیت میدهند و تغییرات بنیادین را در مدت زمانی کوتاه طلب میکنند.
اصطلاح رادیکالیسم اولین بار در کشور بریتانیا از سوی چارلز فوکس (1806-1749) رهبر حزب ویگ رایج شد. اعضای حزب ویگ که خواهان اصلاحات ریشهای در پارلمان و مذهب بودند و از پروتستانتیسم دفاع میکردند، در بریتانیای آن زمان رادیکالیست محسوب میشدند.
تغییرات یا اصلاحات ریشهای طبیعتا در برابر اصلاحات سطحی قرار میگیرد. به همین دلیل رادیکالها همواره عدهای از رهبران یا کنشگران سیاسی را متهم میکنند به در پیش گرفتن اصلاحات سطحی برای تن ندادن به اصلاحات عمیق و راستین.
در قرن نوزدهم رادیکالها بخش بزرگی از بورژوازی لیبرال انگلیس به شمار میآمدند. نخستین خواستۀ آنها اصلاح قانون انتخابات بود که در سال 1832 میلادی تحقق یافت.
کمی بعدتر که حزب سوسیالیست در بریتانیا تاسیس شد، این حزب پرچمدار رادیکالیسم در این کشور شد. یعنی لیبرالها که در برابر محافظهکاران رادیکال محسوب میشدند، اینک خودشان در برابر رادیکالهایی قرار داشتند که سوسیالیست بودند.
در واقع باید گفت که رادیکالیسم حد یقف ندارد و همواره ممکن است گروهی ظهور کند رادیکالتر از گروههای رادیکال قبلی. اینکه درخواست "تغییرات ریشهای" در کجا متوقف شود، سؤالی است که پاسخ آن بستگی به شرایط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جوامع گوناگون دارد.
موازنه بین نیروهای اجتماعی، یکی از موانع بسط بیش از حد رادیکالیسم است. هر چند که حد تحقق مطالبات رادیکال در هر جامعهای را پیشاپیش نمیتوان تعیین کرد. این موضوع عملا در جریان تقابل نیروهای اجتماعی گوناگون روشن میشود.
انقلاب فرانسه یکی از علل اصلی رشد رادیکالیسم در جهان مدرن بوده است. با این حال رادیکالیستهای فرانسوی در قرون هجدهم و نوزدهم انسجام تشکیلاتی نداشتند و بعدها در قرن بیستم در قالب دو حزب رادیکال جمهوریخواه و رادیکال سوسیالیست متشکل شدند.
جورج کلمانسو (1929-1841)، سیاستمدار معروف، یکی از بزرگترین رهبران جناح چپ حزب رادیکال سوسیالیست فرانسه بود.
امروزه اصطلاح رادیکالیسم به هر فکر و عمل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعیای اطلاق میشود که خواهان دگرگونیهای اساسی و سریع در حوزههای گوناگون حیات اجتماعی انسان است.
در واقع رادیکالیسم "ایدئولوژی" نیست بلکه یک "روش" یا "رویکرد" است برای حل مسائل اجتماعی یا طرح مطالبات نیروهای اجتماعی گوناگون.
معمولا مارکسیستها، سوسیالیستهای تندرو، سندیکالیستها، آنارشیستها و احزاب چپ افراطی رادیکالیست محسوب میشوند.
در بین نیروهای مذهبی نیز رادیکالها معمولا با جهان مدرن مشکل دارند و رؤیای نهاییشان نابودی تمدن جدید غرب و حرکت به سمت جهانی است که در آن دین مثل جهان قدیم شالودۀ سیاست و اجتماع باشد. نیروهای مذهبی غیر رادیکال اما در پی سازگاری دین با تمدن جدید هستند.