عصر ایران؛ سجاد بهزادی- مردم مهمترین عنصر سیاسی هر کشوری محسوب میشود، حتی اگر این عنصر از نگاه ماکیاولی "ذاتا گرگ صفت" باشد یا که در جایگاه "ولی نعمتان" یک جامعه باشند.
اما کدام مردم؛ و چگونه است که هر سیاستمداری میتواند به آسانی از جانب مردم سخن بگوید؟
محمد فاضلی جامعه شناس بر این باور است که "واژه مردم در همه جهان به شدت در معرض استفاده غیردقیق و نادرست است. واژه مردم بسیار غیر دقیق است. مردم سازمان نیافته و بی تشکل، نماینده و سخنگویی ندارند و بسیاری از جانب آن ها سخن می گویند، بدون آنکه معلوم باشد از جانب کدام مردم سخن می گویند، چگونه از نظر مردم آگاه شده اند یا چگونه می شود آن را راستی آزمایی کرد."
اکنون که اعتراضات بخشی از جامعه به مرگ یک هم وطن، هنوز در مناطقی از کشور ادامه دارد، برخی افراد و نهادها که عموما حکومتی هستند اعتراضات روزهای گذشته را "اغتشاش" می خوانند و تاکید دارند "خواسته مردم آگاه ایران این است، به جنایتکاران امان ندهید." روزنامه کیهان نیز همچنین پیش بینی کرد «مردم با بصیرت و انقلابی» به زودی میدان دار خواهند شد.
همچنین در حالی که گفته می شود اخلال در اینترنت سبب نگرانی بیش از ۱۰ میلیون از مردم در کسب و کار روزانه شده است قالیباف رئیس مجلس اظهار میدارد " فضای مجازی بی قانون زندگی مردم را به هم میزند." در جایی دیگر ، در حالی که تحریم ها عملا زندگی مردم را در برخی حوزه ها فلج کرده است؛ رئیس جمهوری می گوید "مردم رسماً اعلام میکنند می توان با مقاومت تحریم را بی اثر کرد."
موارد زیادی وجود دارد که مسئولان از مردم هزینه می کنند و در واقع "مصادره به مطلوب کردن مردم" رویکرد مسئولان می شود اما عملا منافع مردم تامین نمی شود.
در یادداشتی که روزنامه شرق در همین ارتباط منتشر کرد آمده است "واقعیت این است هرچند در بیان "سیاسیون" عظمت و شایستگیهای ملت ایران و در بیان "سلبریتیها" وامداری همیشگی آنها به مردم، بارها تکرار میشود ولی هر دو گروه در عمل و واقعیت کمترین چسبندگی و احساس تعلق را به تأمین منافع مردم دارند و هر دو گروه "مردم" گفتن را صرفا برای کسب جایگاه، مقبولیتبخشی به آن و استتار نیات و اهداف خود به کار میگیرند. اگر نظام "مردم" را جامع و کامل بفهمد و صدای همه آحاد جامعه را شنیده و برای خواستها و مطالبات آنها تدبیر کند، میتواند وجه آسیبدیده "مردمیبودن" نظام را احیا کرده و زمینه را برای یک پوستاندازی به نفع مردم و مصالح نظام در گام دوم انقلاب فراهم سازد."
در این رویکرد بیم آن می رود که نظام حکمرانی نتواند صدای بخش مهمی از جامعه را بشنود و در یک "مغالطه" خطرناک، طیف وسیعی از "مردم" حذف و یا سرکوب شود و فضای دوقطبی "خودی و غیر خودی" در جامعه تقویت گردد. وقتی صدای بخش مهمی از جامعه، به بهانه آنکه جزء مردم نیستند و "در صف دشمن" قرار دارند شنیده نشود، شکاف طبقاتی در جامعه بیش تر می شود و این شکاف و نابرابری سبب بازتولید خشم می شود.
اگر می خواهیم خشم در جامعه بازتولید نشود، می بایست با همه مردم مهربان باشیم و آنها را به چند دسته تقسیم نکنیم. از اولین توصیههای امام علی (ع) به مالک اشتر نیز مدارا با مردم بود، حتی مردمی که گناه کرده باشند:
"مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی؛ زیرا مردم دو دستهاند، دسته ای برادر دینی تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش میباشند ... اگر گناهی از آنان سر میزند، آنان را ببخشای و بر آنان سخت مگیر، آن گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید ... بر بخشش دیگران پشیمان مشو، و از کیفر کردن شادی مکن، و از خشمی که توانی از آن رها گردی شتاب نداشته باش".