عصر ایران؛ مهرداد خدیر- نمی خواهم باز دربارۀ 28 مرداد بنویسم چرا که همین 28 مرداد نوشتم و اکنون واپسین دقایق آخرین روز مرداد است!
این نوشته اما به خاطر تصویری است که آقای حمیدرضا عابدیان تاریخپژوه از تارنمای سلطنتگرای مشروطه منتشر کرده که دربارۀ مجلس هفدهم (همان مجلسی که با برگزاری رفراندوم در دولت ملی و با رأی ملت منحل شد) نوشته این مجلس از 7 اردیبهشت 1331 تا 28 آبان 1332 وجود داشته است.
به عبارت دیگر چون رفراندوم را قبول ندارند طبعا مجلس هفدهم را هم منحله نمی دانند. در عمل اما استدلال خود دایر بر اختیار پادشاه در عزل نخست وزیر در غیاب مجلس را زیر سؤال میبرند زیرا در نگاه آنان غایب نبوده و حاضر بوده است.
حال میتوان پرسید: 25 مرداد 1332 که شاه، شبانه فرمان عزل مصدق را صادر کرد یا از او خواستند سفید امضا کند و متن را خودشان پر کردند و او رهسپار کلاردشت شد، بله در این زمان مجلس داشتیم یا نه؟
سلطنت طلبان اگر بگویند داشتیم می توان پرسید پس چرا شاه، برکنار کرد حال آن که مجلس باید عزل میکرد؟
اگر بگویند نداشتیم چرا تاریخ انقضای آن را به موجب این سند 28 آبان 1332 اعلام میکنند. 28 آبان یعنی 3 ماه بعد از 28 مرداد.
ضمن این که یک ماه بعد یعنی 28 آذر 1332 و 4 ماه بعد از 28 مرداد 1332 روزنامۀ اطلاعات نوشت: «مجلسین شورای ملی و سنا به فرمان ملوکانه منحل شدند.»
باز می پرسیم: 25 مرداد مجلس داشتیم یا نه؟ اگر بر اساس رفراندوم بگویند نداشتیم آنگاه می توان گفت پرسش رفراندوم تنها دربارۀ انحلال مجلس نبود بلافاصله از ادامۀ کار دولت هم سخن به میان امده بود و مصدق می دانست دارد چه کار می کند.
اگر بگویند رفراندوم را قبول نداریم و غیر قانونی بود آنگاه استدلال شان دربارۀ غیبت مجلس رنگ می بازد.
به تصویر خوب نگاه کنید تا متوجه شوید چرا کابوس 28 مرداد دست از سر سلطنت طلبان برنمی دارد.
قابل حدس است مخاطبانی بگویند چرا این بحث را رها نمی کنیم؟ چون دربارۀ وقایع تاریخی از منظرهای گوناگون می توان بحث کرد و نقطۀ پایان ندارد.
صریح و روشن این که اگر بگویند به خاطر رفراندوم مجلسی نبود و در غیاب مجلس شاه می توانست نخست وزیر را برکنار کند آنگاه خواهیم گفت به موجب همان رفراندوم دولت به کار خود باید ادامه می داد تا تشکیل مجلس جدید.
اگر بگویند کدام رفراندوم؟ قبول نداریم و تاریخ پایان را چنان که ملاحظه می کنید 28 آبان 1332 اعلام کنند باز می توان گفت: بسیار خوب! وقتی مجلس داشتیم چه نیاز به عزل شبانه؟!
جدای همۀ اینها پرسشی که پاسخ نمیدهند این که فرض میکنیم شاه قبل از 28 مرداد در محظور و رودربایستی شدید با مصدق قرار داشت و نمیتوانست زیر بار همه پرسی نرود.
بسیار خوب! بعد از 28 مرداد که سیمای فاتح به خود گرفته و 28 مرداد را قیام ملی میدانست و تا 28 مرداد 1357 هم گرامی می داشتند چرا همان مجلس سابق را - که در صورت به رسمیت نشناختن رفراندوم، سابق نبود و لاحِق بود- بله، همان نمایندگان را چرا به حضور دوباره در مجلس دعوت نکرد و 28 آذر 1332 فرمان انحلال داد تا مجلس جدید شکل گیرد؟
شاه برگزاری رفراندوم را قانونی نمی دانست. اینکه شما در رفراندوم چه نوشته اید که اهمیتی ندارد. اصلا بنویسید شاه لی لی بازی کند.
بنابراین مجلس از نظر قانونی اعتبار داشت. اما به علت عمل غیر قانونی دولت از انجام وظایف خود ناتوان شده بود. نمی توانست جلسه تشکیل دهد. نماینده مردم به علت برگزاری رفراندوم قلابی در معرض خطر و دستگیری بود در صورت برگزاری جلسه.
اگر هم در جای دیگری جلسه می گذاشتند که همین امثال شماها می گفتید چرا در محل مجلس جلسه برگزار نشده؟ و نتیجه می گرفتید که جلسه ای نبوده و یا صوری بوده و ...
بنابراین اتفاقا برخلاف نظر شما اگر شاه تاریخ رفراندوم را پایان مجلس می دانست که در آن صورت برای چه نخست وزیر را عزل می کرد. نخست وزیر در یک رفراندوم قانونی رای گرفته که مجلس برود و دولت بماند. در این صورت شاه با مردم رودررو می شد. بنابراین شاه نخست وزیر را در غیاب و ناتوانی مجلس (و نه در انحلالش) از انجام وظایفش عزل کرد.
در این صورت چه نیاز به ابلاغ شبانه؟ چه حاجت به فرار به کلاردشت؟ آن قدر که یکی از اهالی قصد داشته باشد شاه فراری را دستگیر کند و ناچار شود از کلاردشت هم بگریزد و به بغداد و بعد به رم برود. در خاطرات ثریا اسفندیاری ملکه وقت ایران آمده که شاه مدام به او می گفته پول خرید مزرعه در آمریکا را ندارم. یعنی کار را تمام شده می دانست و حتی بلافاصله بعد از 28 مرداد هم برنگشت و سه روز بعد آمد. چرا از او چون فاتحان استقبال نشد و چرا فعالان سیاسی را دستگیر کردند؟ اگر یک عزل ساده بوده چه نیاز به بازداشت و حصر؟ چرا 25 سال بعد به پیروان همان نخست وزیر معزول متوسل شد که او را نجات دهند و دست آخر بختیار پذیرفت، بختیاری که عکس شاه را برداشت و تصویر بزرگ مصدق را گذاشت. یکی از تناقض های دیگر تلویزیون های سلطنت طلب همین است که هم از بختیار تجلیل می کنند و هم از شاه.
با این که مذهبی ها در انقلاب دست بالا را داشتند اما کمتر از یک ماه بعد از پیروزی انقلاب یک میلیون نفر به مزار او در احمد آباد رفتند. در حالی که 25 سال نام او برده نمی شد. احترام به مصدق احترام به شخص نیست. پاس داشت استقلال و نفی استبداد است و یادمان باشد 70 سال است که بر سفره ای نشسته ایم که او گسترانید.