عصر ایران ؛ نهال موسوی - شهرک کلیله و دمنه آخرین ساخته مرضیه برومند است که در قالب سریالی عروسکی در شبکه نمایش خانگی ارائه شده است و از اردیبهشت ماه تا کنون 11 قسمت از این مجموعه عروسکی پخش شده است.
مرضیه برومند نیازی به معرفی ندارد او یکی از مهمترین کارگردانان، نویسندگان و بازیگران زن در سالهای پس از انقلاب است که بدون هیچ شک و تردیدی تعدادی از خاطرهسازترین عناوین سینما و تلویزیون ایران در دهههای اخیر را ساخته است. جدای از آثاری که با شخصیتهای عروسکی خلق کرده حتی سریالهایی چون آرایشگاه زیبا ، کارآگاه شمسی و دستیارش مادام و ... در زمان خود بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند.
در شرایطی که پس از انقلاب بسیاری از بازیگران پیش از انقلاب خانهنشین یا مهاجر شدند، مرضیه برومند فرصت آن را پیدا کرد تا خودی نشان دهد. در سریال 1360 مدرسه موشها در حالی از شبکه یک سیما پخش شد که مرضیه برومند به عنوان کارگردان عروسکی و کارگردان هنری در کنار آن پروژه حضور داشت. موفقیت تکرارنشدنی سریال مدرسه موشها نام مرضیه برومند را مطرح کرد.
پخش سریال مدرسه موشها سه سال طول کشید و سال ۱۳۶۴ با اکران فیلم شهر موشها با یکی از بزرگترین موفقیتهای زندگی هنری برومند به پایان رسید. مرضیه برومند که حالا توانایی خلق عناوین شخصی خودش را داشت در سال ۱۳۶۶ با سریال خونه مادربزرگه به شبکه دو رفت. کارگردان هنری سریال مدرسه موشها کارگردانی و نویسندگی سریال خونه مادربزرگه را برعهده گرفت و یکی از ماندگارترین عناوین حوزه کودک و نوجوان در تاریخ تلویزیون ایران را به نام خودش ثبت کرد.
برومند برای بازگشت به آثار عروسکی در سال ۱۳۹۳ اکران شد؛ فیلم شهر موشها ۲ به عنوان دنبالهای مستقیم فیلمی که دقیقا ۳۰ سال پیش ساخته شده بود روی پردههای سینما رفت و با فروشی نزدیک به ۱۲ میلیارد و پانصد میلیون تومان به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران [در آن سالها و بدون احتساب نرخ تورم] تبدیل شد.
حال دوباره بعد از یک وقفه چند ساله مرضیه برومند با شهرک کلیله و دمنه بازگشته است. داستان سریال کلیله و دمنه از جایی آغاز میشود که دو آهو با نامهای ختن [با صداپیشگی آزادی مویدیفر] و خمار [با صداپیشگی امیرحسین صدیق] دشت نازشان را میفروشند و به شهر میآیند. آنها در شهرک کلیله و دمنه یک واحد آپارتمان کوچک میخرند و همسایه بسیاری از حیوانات دیگر میشوند که حالا در شهر زندگی میکنند.
از نکات جالب انتخاب شخصیتها و اسامی آنها با توجه به موقعیتی که میتوانند در زندگی کنونی جامعه هم رد آنها را پیدا کرد مانند اسم دم جوان که به نوعی تداعی کننده (دون ژوان) است که اتفاقا همان خصوصیتهای رفتاری دون ژوانی هم در او دیده میشود. یا شیر الملوک مادر شیر خان که مدام از شوکت و ابهت گذشتهشان حرف میزند و برعکس او مثلا شیرو که خواننده است و شخصیتی هیپیوار دارد و از اساس به آن گذشته خانوادگی شیر الملوک هیچ توجهی ندارد و یا حسرت و دلتنگی ختن برای دشت ناز ، بیگانگی او با زندگی شهری و ...
روایت سریال جدید مرضیه برومند سرشار از نمادهای گوناگون است که گاهی هم طعنهبرانگیز هستند. هر کدام از شخصیتهای عروسکی سریال شهرک کلیله و دمنه، نماینده قشری از جامعه ایران هستند و همین مسئله جذابیتهای سریال را بیشتر میکند. این خصوصیتها اتفاقا یک ویژگی بسیار خاصی را به این مجموعه تلویزیونی میدهد.
نکته جالب دیگر این است که هر قسمت به یک موضوعی پرداخته میشود که تقریبا یک بحث مطرح و چالشی در جامعه است و از این راه همان موضوعاتی که در پس ذهن افراد قرار دارد را در معرض نگاه مخاطب قرار میدهد و طبیعتا معایب و محاسن این موضوعات هم مطرح میشود مثلا از تغییر سبک زندگی، چشم و هم چشمی، از توجه بیش از حد به یک شخص و ...
از این منظر می توان گفت چه انتخاب هوشمندانهای پشت اسم این مجموعه نمایشی است، چون کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایتهای گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شدهاست و نمونه فراخور جهان معاصر میشود سریال شهرک کلیله و دمنه.
شخصیت سازی عروسکها ، انتخاب لهجهها ، صداسازی ، فضا سازی و طراحی صحنه و لباس و ... انصافا بسیار خلاقانه و خوب از کار در آمده است.
شاید تنها نکتهای که باید به آن به عنوان یک نقد اشاره کرد این است که "شهرک کلیله و دمنه" از موقعیت نمایش عروسکی بهره برده است که این مدیوم بیشتر مورد توجه کودکان و نوجوانان است اما واقعا مخاطب اصلی این مجموعه نمایشی اصلا این رده سنی نیست و شاید بسیاری از نکات و ظرایف عنوان شده را این گروه از مخاطبان متوجه نشوند یا با آن ارتباط برقرار نکنند.
البته در همان صفحه معرفی شهرک کلیله و دمنه در پلتفرم فیلمنت یک توضیح بسیار کلیدی وجود دارد آن هم این است که : «این سریال گرچه عروسکی است اما برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته نشده است، نوجوانان میتوانند با صلاح دید بزرگترهایشان آنرا تماشا کنند.»
بهر جهت دیدن شهرک کلیله و دمنه یک فرصت جالب است که در کنار دیدن یک برنامه مفرح و سرگرم کننده در لایههای زیرین آن هم به موضوعات مهمی پرداخته شده است.
خانم برومند عزیز با وجود خاطره های زیبایی که برای نسل ما به جا گذاشتند ولی تو این اثر شما رو با موضوعات پیش پا افتاده از شخصیت ها و دغدغه های نسل جدید روبه رو نمی کنن و به شما این حس رو میدن که با یه سریال دهه 70 رودر ردو شدید ، اینکه برج و جکوزی به صحنه اضافه کنید ولی کاراکترهاتون مثل 30 سال پیش فکر کنن نشون میده نویسنده محترم هیچ به روزرسانی نشدن و هنوز فکر میکنن کاراکتر های مثبت باید خصوصیات کاراکتر های مثبت اون سال ها رو داشته باشند و مثل اونها فکر کنن، برای همین شما اصلا با این شخصیت ها همذات پنداری نمیکنید و درکشون نمیکنید و ته دلتون میگید مگه همچین موجوداتی هم هنوز وجود دارن؟ و مسئله دیگه ای که شدیدا تو ذوق مخاطب میزنه ساخت عروسک هاست که انگار تمام هنر و زور تیم سازنده نسبت به 40 سال پیش اضافه کردن چند تار مو و گیسو و مژه بوده که اون هم با کیفیت نا مناسب انجام شده و واقعا اگر نگیم که عروسک ها زشت هستن میتونیم بگیم زیبا نیستن و حتی از پلک زدن که راحت ترین قابلیت برای عروسک های برنامه های امروزیست دریغ شده و فکر کنم خانم برومند باید در این زمینه سعی میکرد کمی و فقط کمی به روزتر باشن ، تیم عروسک سازی ایشون نمره بسیار پایینی دارن.
درکل این اثر متاسفانه جذابیتی برای تماشا ندارد