عصر ایران؛ سروش بامداد- مهم ترین خبر روز که جان شماری از هم میهنان را در جنوب و مرکز ایران یا در همین فیروزکوه نزدیکی تهران و امام زاده داوود گرفته و باغ ها و مزارعی را بلعیده و خسارات فراوان وارد ساخته و انسان هایی را ناپدید کرده سیل است.
بی مناسبت نیست که در سلسله گفتارهای «در باغ ادبیات ایران» سری به تاریخ بیهقی بزنیم و در فصلی ذیل «ذکر السّیل» و بخشی که با نکته سنجی و انتخاب تارگردان کانال تلگرامی دکتر شفیعی کدکنی انتخاب شده است:
«روز شنبه نهم ماهِ رجب میان دو نماز، بارانَکی خُرد خُرد میبارید چنان که زمین، تَرگونه میکرد و گروهی از گلهداران در میان روز غزنین فرود آمدند.
هرچند گفتند از آنجا برخیزید که مُحال بوَد بر گذرِ سیل بودن، فرمان نمیبردند، تا باران قویتر شد، کاهلوار برخاستند و خویشتن را به پای آن دیوارها افگندند.
و آن هم خطا بود، که بر راهِ گذر سیل بودند.
پاسی از شب بگذشته سیلی در رسید که اقرار دادند پیرانِ کهن که بر آن جمله یاد ندارند. و درختِ بسیار از بیخ بِکنده میآورد و مغافضه [به ناگاه گرفتن] در رسید، گلّهداران بجَستند و جان گرفتند.
بسیار کاروانسرای که بر رستهٔ وی بود ویران کرد و بازارها همه ناچیز شد و آب تا زیرِ قَلعَت آمد.
و این سیل بزرگ مردمان را چندان زیان کرد که در حسابِ هیچ شمارگیر نیاید.
و از چند ثقهٔ زاولی شُنودم که پس از آنکه سیل بنشست، مردمان زر و سیم و جامهٔ تباهشده مییافتند، که سیل آنجا افگنده بود، و خدای عزَّ و جل تواند دانست که به گرسنگان چه رسید از نعمت.»
تاریخ بیهقی، به تصحیح دکتر محمدجعفر یاحقی، مهدی سیدی/ صفحات 259 تا 261
خُردخُرد، ترگونه، شمارگیر (حسابدار)، بارانک (بارانی تندتر از نمنم)، و .... خدابیامرزدشان.