۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۴۹۳۴۵
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۸ - ۲۷-۰۴-۱۴۰۱
کد ۸۴۹۳۴۵
انتشار: ۱۲:۱۸ - ۲۷-۰۴-۱۴۰۱

ابقای اسکوچیچ یعنی عبور از تازه به دوران رسیدگی

ابقای اسکوچیچ یعنی عبور از تازه به دوران رسیدگی
ما نباید مثل تازه به دوران رسیده‌ها عمل کنیم. جام جهانی مهم است اما مهم‌ترین چیز نیست. در 24 سال گذشته که پای ما به جام جهانی باز شده، نفس حضور در جام جهانی همیشه مایۀ ناسپاسی و اختلاف و نفرت بین ما بوده است.

  عصر ایران؛ اهورا جهانیان -  هیات رئیسۀ فدراسیون فوتبال در حالی که هفتۀ قبل دراگان اسکوچیچ را از سرمربیگری تیم ملی عزل کرده بود، روز گذشته حکم به ابقای اسکوچیچ داد! ظاهرا دلیل ابقای اسکوچیچ، پاسخ منفی علی دایی به فدراسیون فوتبال برای پذیرش هدایت تیم ملی در جام جهانی بوده است.


  دربارۀ تصمیم درست دایی در یادداشتی دیگر نکاتی را مطرح می‌کنیم اما فعلا باید بگوییم که ابقای اسکوچیچ از چند جهت به سود فوتبال ایران است.


  نخست اینکه نفس برکناری مربی‌ای که تیمی را به جام جهانی رسانده، معقول به نظر نمی‌رسد. چنین تصمیمی در کمتر کشوری اتخاذ می‌شود. اسکوچیچ زمانی هدایت تیم ملی ایران را بر عهده گرفت که کمتر کسی حاضر بود چنین کاری کند. اسکوچیچ تیمی را تحویل گرفت که در آستانۀ حذف از مرحلۀ نخست بازی‌های راهیابی به جام جهانی بود ولی او تیم را از این مرحله به سلامت عبور داد و در مرحلۀ دوم نیز، در مصاف با حریفان قدرتمندتر، به سرعت صعود ایران به جام جهانی را قطعی کرد.


  حذف شدن در مرحلۀ اول مسابقات مقدماتی و راه‌نیافتن به جمع تیم‌های اصلی قارۀ آسیا، که در پی کسب بلیت راهیابی به جام جهانی بودند، آبروریزی بزرگی بود که اسکوچیچ مانع تحقق آن شد و در مرحلۀ دوم هم کار خودش را به خوبی انجام داد و تیم را سهل و آسان به جام جهانی رساند.


  دوم اینکه، ما نباید مثل تازه به دوران رسیده‌ها عمل کنیم. جام جهانی مهم است اما مهم‌ترین چیز نیست. در 24 سال گذشته که پای ما به جام جهانی باز شده، نفس حضور در جام جهانی همیشه مایۀ ناسپاسی و اختلاف و نفرت بین ما بوده است.


  بعد از صعود به جام جهانی 1998، ابتدا ویرا را ناسپاسانه کنار گذاشتیم و ایویچ را آوردیم ولی او را هم قبل از ورود به جام کنار گذاشتیم و در جام جهانی هم تیم دچار تنشی زیرپوستی بود که در لحظۀ تعویض خداداد عزیزی در بازی با آمریکا آشکار شد.


  این تنش در جام جهانی 2006 به مراتب بیشتر بود که وقایع رختکن ایران پس از اتمام نیمۀ اول بازی با مکزیک، اعتراض علی کریمی پس از تعویض در بازی با پرتغال، فشارهای وارده بر سرمربی برای کنار گذاشتن کاپیتان تیم (علی دایی) در بازی دوم (مقابل پرتغال) و دعواهای پس از اتمام جام جهانی، به خوبی نشان می‌داد که تیم ما در جام 2006 چقدر بی‌وقار و بی‌کلاس بود.


  در سال 2018 هم دعواهای کی‌روش با علی کریمی و برانکو و تقابل‌های پس از اتمام حضور ما در جام، مظهر ابتلای فوتبال ما به اختلاف و نفرت بود؛ وضعی که علتی جز راهیابی ما به جام جهانی نداشت.


  جام جهانی یک تورنمنت جذاب است ولی قرار نیست دوای همۀ دردهای ما باشد. رفتار عمومی در فوتبال ما تقریبا پس از هر بار صعود تیم ملی به جام جهانی، چنان بوده که گویی موفقیت نسبی در جام جهانی (یعنی صعود از مرحلۀ گروهی. همین!) چه اکسیر شفابخشی برای فوتبال ایران و جامعۀ ایران خواهد بود.


  به همین دلیل ما به محض اینکه به جام جهانی می‌رسیم، آمادۀ پریدن به هم و دریدنِ هم می‌شویم. کشورهایی مثل سوئیس و سوئد و هلند و اسکاتلند و دانمارک و نروژ و ژاپن و حتی انگلستان بارها به جام جهانی صعود کرده و ناکام مانده‌اند. اسکاتلند تا به حال نتوانسته حتی به مرحلۀ یک‌هشتم نهایی صعود کند. حضورش در جام جهانی هم بیشتر از ما بوده. هلند با آن فوتبال غنی‌اش چند بار قهرمانی را از دست داده. سوئیس در جام جهانی همیشه تیمی متوسط یا حتی کمتر از متوسط بوده.


  این شهوت ملی ما برای درخشیدن در جام جهانی، که ناسپاسی در حق ویرا و اسکوچیچ و تصمیمات عجیب دربارۀ نصب و عزل ایویچ و دودستگی بازیکنان تیم ملی و تقابلشان با مربی تیم و فحاشی مردم به بازیکنانی که مرتکب اشتباهی در بازی‌های جام جهانی می‌شوند (مثل علی دایی 2006 و نکونام 2014)، نشان می‌دهد که جام جهانی برای ما چیزی بیشتر از فوتبال است و گویی ما هزاران عقده و ناکامی و احساس بدبختی را می‌خواهیم با موفقیتی نسبی در جام جهانی جبران و فراموش کنیم.

ابقای اسکوچیچ یعنی عبور از تازه به دوران رسیدگی


  همین روحیه، رفتار ما را در قبال جام جهانی شبیه رفتار آدم‌های تازه به دوران رسیده می‌کند. ابقای اسکوچیچ، حتی اگر با اکراه بوده باشد، گامی است در راستای فاصله گرفتن از این تازه به دوران رسیدگی ما ایرانیان در عرصۀ فوتبال جهانی.


  کاملا ممکن است ما با اسکوچیچ در جام جهانی نتایج خوبی نگیریم. ولی از ترس وقوع این واقعۀ نه چندان مهم، نباید پیشاپیش دخل تیم ملی را با تغییر مربی در فاصلۀ چهار ماه مانده به برگزاری جام بیاوریم.


  ما با کی‌روش ثبات در فوتبال ملی را تجربه کردیم. امکانات قابل توجهی هم در اختیار کی‌روش بود. اما هر دو بار با او در مرحلۀ گروهی باقی ماندیم و نتوانستیم به یک‌هشتم نهایی صعود کنیم. صعود هم می‌کردیم، چندان مهم نبود. مهم استمرار حضور ما در جام جهانی است که احتمالا در بلندمدت موجب پیشرفت ما در این مسابقات می‌شود.

 
   حضور مستمر در جام جهانی، چه بسا عبور تیم ملی ایران از مرحلۀ گروهی را به امری عادی بدل سازد. ولی اگر هر بار که به جام جهانی می‌رویم، به جان هم بیفتیم و مثل آدم‌های بی‌پرنسیب و ندیدپدید عمل کنیم، فقط جام جهانی را مایۀ تفرق و نفرت می‌کنیم و لذت تماشای فوتبال را هم از دست می‌دهیم.


   مهم‌ترین چیز تماشای سه بازی خوب از تیم ملی در جام جهانی 2022 است. نتیجۀ این سه بازی، فرع قضیه است. فوتبال باید مایۀ لذت و وحدت باشد نه نفرت و تخاصم.

ارسال به دوستان