کیهان نوشت: نبود سازوکار مشخص در تعیین قیمت محصولات فرهنگی برخط باعث شده برخی از پلتفرمهای ویدیوی درخواستی به مانند کاسبان سر گردنه، خود اقدام به افزایش مدام حق اشتراک کنند و در این میان آنچه باید به جایی برسد فریاد گلایههای مخاطبان است.
افزایش بیمنطق حق اشتراک در یکی از پلتفرمهای ویدیوی درخواستی با ناراحتی بسیاری روبهرو شده و ممکن است نتیجه آن افزایش دانلودهای غیر قانونی باشد، در این میان باید دید ساترا به عنوان متولی این حیطه چه واکنشی به افزایش قیمتها نشان خواهد داد.
ساترا در ماههای اخیر سعی کرده هنگام بروز اتفاقات پیشبینی نشده در فضای پلتفرمها با واکنشهای خود و ارائه اطلاعیههای رسمی به روشنگری بپردازد و حالا در برابر افزایش قیمت یک پلتفرم، ورود ساترا میتواند به تعدیل قیمت کمک کند.
مقایسه هزینه اشتراک نتفلیکس در ترکیه با هزینه اشتراک یکی از پلتفرمهای ویدیوی درخواستی داخلی بسیار غیرمنتظره است.در حالی که در ترکیه هزینه اشتراک یک ماهه نتفلیکس کمتر از ۳ دلار است، هزینه اشتراک ماهانه یکی از پلتفرمهای معروف، به حدود ۶ دلار رسیده و همین مسئله با واکنشهای متعدد از سوی مخاطبان روبهرو شده.
برخی مخاطبان این تناقضات را عنصری تقریبا فراگیر در همه امور میدانند و بسیاری نیز این بالا بودن اشتراک را عاملی بر زدگی مخاطبان و افزایش دانلودهای غیرقانونی میدانند.
ولی واقعا چرا در حیطه فرهنگی با وجود انبوه سوبسیدهای فرهنگی که ارائه میشود، باید شاهد چنین گرانفروشیهایی باشیم؟ چرا اجازه نمیدهیم مخاطبان در هر حیطهای که گرفتار تلاطم اقتصادی هستند وقتی به محصول فرهنگی میرسند ثبات قیمت را مشاهده نکنند؟
همین امسال شاهد افزایش قیمت بلیت تا ۴۵ هزار تومان هم بودیم و حالا هم شاهد افزایش قیمت در پلتفرمها هستیم. آیا همین که سوبسید از روی روغن خوراکی برداشته شده مجوزی است بر گرانفروشی همه اقلام؟
مگر نه اینکه پایه رشد هر جامعه را رشد فرهنگی میدانند و مدام تاکید دارند که رشد صنعتی بدون فرهنگسازی قبلی ممکن نیست؟ پس چرا کاری نمیکنند که مخاطب ایرانی واقعا حس کند از منظر فرهنگی گرفتار گرانفروشی نیست؟ این گرانفروشی به کدام دلیل است؟ افزایش کیفیت آرشیو یا افزایش کیفیت محصولات تازه؟
اگر این گرانفروشی فلان پلتفرم با افزایش کیفیت محصولات عرضه شده در آن پلتفرم همراه باشد ایرادی ندارد ولی وقتی میبینیم تازهترین محصول یاغیطور این پلتفرم صرفا بازنشر ایدههای محصولاتی قبلا تولیدشده مثل مغزهای کوچک زنگ زده، قورباغه و شنای پروانه است و محصول دیگر آن یک سریال حرمسرایی که تاریخ را فقط در لولیدن خواجه و ندیمه و زنان صیغهای، محدود کرده، معلوم است که مخاطب حس کمفروشی دارد.
وقتی این پلتفرم حتی به فکر ارتقای کیفیت تصویری محصولات آرشیوی خود نیست و فی المثل فیلمهای دهههای شصت و هفتاد را اغلب با کیفیت ویاچاس عرضه کرده، مشخص است که باز هم نمیتوان از مخاطب انتظار داشت، این گرانفروشیها را توجیه کند.