۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۴۵۲۴۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ - ۰۱-۰۴-۱۴۰۱
کد ۸۴۵۲۴۴
انتشار: ۱۰:۵۰ - ۰۱-۰۴-۱۴۰۱

بچه‌ها تا کتک نخورند تربیت نمی‌شوند؟

بچه‌ها تا کتک نخورند تربیت نمی‌شوند؟
متأسفانه ما تجاوز را فقط جنسی می دانیم در حالیکه همین تنبیه بدنی نیز نوعی تجاوز است.

یک روانشناس بالینی گفت: در روانشناسی و فرزندپروری تکنیک تنبیه برای تربیت کودکان وجود ندارد به طوریکه اصولاً هدف تنبیه، تربیت نیست بلکه خالی کردن خشم والدین است.

پریسا قدمگاهی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه "تنبیه" به معنای ارائه محرک های ناخوشایند بدنی، روانی و کلامی است، افزود: در واقع والدین با تنبیه، خشم خود را به کودک انتقال داده و او را پرخاشگر می کنند و کودک برای دفاع از خود، خشم را به صورت فعال یا منفعل به والدین برمی گرداند و سبک ارتباطی خانواده به صورت پرخاشگرانه می شود.

قدمگاهی با اشاره به این سبک والدین که "بچه ها تا کتک نخورند تربیت نمی شوند"، مطرح کرد: تنبیه مکرر احساس عذاب وجدان را در والدین زیاد و آنها را مجبور به معذرت خواهی از کودک می کند و همین رفتارهای ضد و نقیض پیام های متفاوتی را به کودک می دهد و او را سردرگم می کند که کارم اشتباه بوده یا نه؟ اگر اشتباه نبوده چرا تنبیه شدم، اگر اشتباه بوده چرا از من دلجویی می شود؟ و بدین ترتیب کودکان نقاط ضعف والدین را می شناسند.

وی پیامدهای تنبیه را افزایش خشم و ایجاد پرخاشگری در کودک عنوان کرد و یادآور شد: تحقیقات نشان می دهد هر بار کودک مورد تنبیه جسمی یا روانی قرار می گیرد، کورتیزول در مغز کودک بیشتر ترشح می شود و قسمتی از مغز که کنترل احساسات را بر عهده دارد، از بین می برد. حتی سرزنش ها و حرف های آزاردهنده معمولاً یکسری از سلول های مغزی کودک را برای همیشه از بین می برد.

به گفته این روانشناس کودک، افرادی که در کودکی تنبیه می شوند بعدها در بزرگسالی، خود تنبیه گر می شوند و به فرزندشان خشم را وارد می کنند، شاید در ظاهر کودک را تنبیه کنیم اما این سبک فرزندپروری را می آموزند و برای بچه های خود اعمال می کنند. در واقع با این سبک فرزندپروری نه تنها به فرزند خود بلکه به نسل های آینده نیز آسیب می زنیم.

وی با تأیید اینکه تنبیه بدنی، بعد از تجاوز به کودکان بزرگترین کودک آزاری است، اظهار کرد: متأسفانه ما تجاوز را فقط جنسی می دانیم در حالیکه همین تنبیه بدنی نیز نوعی تجاوز است.

این روانشناس کودک با اشاره به اینکه تنبیه بر روی هوش کودکان هم تأثیر منفی و جبران ناپذیر برجای می گذارد، تصریح کرد: با توجه به اینکه توانایی های مغزی کودکان تا سن ۶ سالگی در حال رشد و تکامل است، تنبیه باعث کاهش توانایی هایش شده و علاوه بر ایجاد مشکلات زیستی، در اعتماد به نفس و عزت نفس کودکان نیز تأثیر منفی دارد به طوریکه نه خود را دوست دارند، نه قبول دارند، مدام احساس گناه می کنند و با خود می گویند چرا من مشکل دارم و بد هستم که والدینم مرا تنبیه می کنند؟

وی بیان کرد: یکسری از رفتارها قابل آموزش نیست به طوریکه کودک با نگاه به رفتار والدین آنها را می آموزد که این خود نوعی سبک فرزندپروری است.

قدمگاهی اثرات تنبیه زبانی را مخرب تر از بدنی دانست و اعلام کرد: تنبیه کودک این نیست که حتماً به صورت فیزیکی باشد تا دردش بیاید بلکه احساس منفی که از مادرپدر می گیرد، همان ارائه محرک ناخوشایند است.

وی یادآور شد: بهترین راه جایگزین تنبیه این است که زمینه برای ایجاد ارتباط مثبت بین والدین و کودک فراهم شود، والدین مهمترین کارشان فرزندپروری صحیح است بنابراین لازم است که وقت اختصاصی برای کودک خود بگذارند تا ارتباط مثبت ایجاد شود، وقتی ایجاد شد نیاز به گزینه تنبیه یا جایگزین آن ندارند.

قدمگاهی به والدین توصیه کرد با توجه به اینکه کودکان به روزانه هشت ساعت بازی نیاز دارند، حداقل یک ساعت در روز را برای بازی با آنها اختصاص دهند و گفت: والدین حتماً در ابتدا ارتباط مثبتی با فرزندشان بگیرند سپس دیگر لازم نیست از خیلی از گزینه ها استفاده کرد.
وی با اشاره به احساس منفی موجود در برخی همسران و خالی کردن آن بر روی کودکان مثل اینکه "تو هم عین باباتی یا عین مامانتی"، مطرح کرد: والدین باید در فرزندپروری این احساسات منفی را کنترل کنند چراکه کودکان هیچ گناهی ندارند. در مدل دیگر برخی والدین در ذهنشان فیلتر منفی دارند و فقط به اشتباهات و خطاهایی که فرزندشان در طول روز مرتکب شده، فکر می کنند در حالیکه می شود به جای تأکید روی کارهای اشتباه، کارها و ویژگی های درست آنها را برجسته کرد.

این روانشناس با بیان اینکه باید یکسری قوانین مشخص در خانه وجود داشته باشد، تأکید کرد: به جای اینکه یک حرفی را چندین بار تکرار کنید، یکسری قوانین مشخص، واضح، با جزئیات کامل و متناسب سن کودک تعیین کنید و خود هم آن را رعایت و اجرا کنیم.

وی ادامه داد: تا سن سه سالگی به هیچ عنوان محدودیت برای کودکان نداریم، به جای استفاده از افعالی چون "نکن"، نباید" و ... فقط باید محیط را برایشان امن کنیم. از سه سالگی به بعد آرام آرام می توان یکسری مهارت ها را به آنها یاد داد چراکه از این سن کودک مالکیت را یاد می گیرد.

قدمگاهی اضافه کرد: انتظارات والدین هم باید کم و متناسب با سن فرزندشان باشد. در ادامه کم کم مهارت هایی چون نظم پذیری، صبر، تحمل و قانون مندی را متناسب با سن بچه آغاز کنیم.

وی قاطعیت والدین در اجرای قوانین بسیار بیشتر کمک می کند تا اینکه خشم خود را به آنها نشان دهند، اعلام کرد: بعد از توضیح کامل قوانین می توان در صورت ادامه واکنش های پرخاشگرانه، کودک را محروم کرد به طوریکه محرومیت یکی از تکنیک های فرزندپروری است که کاهشی است یعنی یکسری رفتارهایی که دوست ندارید را می توان از این طریق کم کرد.

قدمگاهی تصریح کرد: در اصول فرزندپروری ابتدا تشویقی پیش می رویم و تأکید بر روی این است که رفتارهای خوب را با تشویق افزایش دهیم. اگر یکسری رفتارهایی که جزء قوانین نیست، توسط کودک انجام شد، در آن شرایط از شیوه محرومیت استفاده می شود به طوریکه یکسری محرک های خوشایند بچه را با قانون می گیرید.

وی با تأکید بر اینکه محرومیت باید عاقلانه باشد، خاطرنشان کرد: به عنوان مثال کودک شما فقط اجازه دارد یک ساعت با گوشی بازی کند، بعد از اتمام این زمان می گویید گوشی را بیاورد، اگر گوش نکرد یک بار دیگر تذکر می دهید و محرک خوشایندی چون بازی را به او پیشنهاد می کنید اگر باز جواب نداد خود ورود کرده و گوشی را می گیرید.

وی ادامه داد: اگر کودک نق زد، گریه کرد و یا قشقرق به پا کرد، تکنیک چشم پوشی کردن را پیاده می کنید، البته اول همدلی می کنیم و می گوییم می دانم دوست داری بیشتر بازی کنی اما قانون ما این است که یک ساعت در روز بازی کنی، می توانیم درعوض باهم بازی کنیم، اگر گوش نکرد توجهی به واکنش هایش نمی کنیم تا خاموش شود.

وی اضافه کرد: در ادامه وقتی بچه می بیند والدین به رفتارهایش توجهی نمی کنند ممکن است پرخاشگریش را دو برابر کند اینجاست که هر یک از والد نباید توجه کند حتی پس زدن و چشم غره رفتن هم توجه محسوب می شود که باید از انجام آن امتناع بورزند.

قدمگاهی در ادامه بیان کرد: در کل تا زمانی که از زبان خوش می شود با کودک حرف زد، چرا استفاده نکنیم؟ باید والدین ارتباط مثبتی با فرزندشان ایجاد کرده و وارد دنیایشان شوند و همدیگر را دوست داشته باشند چراکه تا دو، سه سالگی پدرمادرها تقریباً برای کودکانشان غریبه هستند و با بازی می توانند وارد دنیایشان شوند، در صورت موفقیت تمام حرف ها و دستورات والدین را می پذیرند و قوانین را رعایت می کنند.

وی اظهار کرد: پس در ابتدا در برخورد با کودکان افزایشی و تشویقی پیش می رویم که باید به اندازه باشد چراکه اگر بیش از حد باشد انگیزشش بیرونی می شود، اگر جواب نداد به جای استفاده از تنبیه می توان از محرومیت استفاده کرد یعنی ارائه ندادن محرک خوشایند. اگر روش های کاهشی هم جواب نداد یعنی ارتباط بین بچه و والد دچار مشکل است.

قدمگاهی تأکید کرد: در ارتباط مثبت والدین با کودکان اصلاً آموزش نداریم، در تعامل مثبت هدف این است که به مادر و فرزند خوش بگذرد.

وی در پایان گفت: داد کشیدن بر سر فرزند به طور حتم علاوه بر افزایش اضطراب کودک، او را دچار مشکلات روانی همچون وسواس و افسردگی می کند.

ارسال به دوستان