در حالیکه با انتشار گزارش فصلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران، تنش ها میان تهران و غرب در میانه بنبست نسبتاً طولانی در مسیر احیای برجام تشدید شده است، نشانه هایی وجود دارد مبنی بر اینکه ایران و ایالات متحده به سمت پذیرش چیزی به سمت «گزینه کما» – یا یک توافق موقت – حرکت می کنند تا از بن بست فعلی در مورد چگونگی احیای مجدد توافق هسته ای 2015 یا برجام خارج شوند.
به دنبال گزارش سهماهه آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره ایران که مدعی عدم دریافت پاسخ مناسب از سوی تهران درباره منشاء اورانیومهای یافتشده [ادعایی] و پیشرفت اندک در این زمینه است، به ادعای رویترز، پیشنویس درخواست غرب نشان میدهد که آمریکا و اروپا از ناظر هستهای سازمان ملل خواسته اند که ایران را محکوم کند.
پیشنویس قطعنامهای که رویترز مشاهده کرد نشان میدهد که ایالات متحده، فرانسه، بریتانیا و آلمان بر شورای حکام ناظر هستهای سازمان ملل فشار میآورند تا ایران را به دلیل پاسخ ندادن به سؤالات طولانیمدت در مورد آثار اورانیوم در سایتهای اعلامنشده محکوم کند.
قدرتهای غربی از ارائه پیشنویس قطعنامه به نشستهای فصلی قبلی شورای حکام 35 کشوری آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این زمینه برای جلوگیری از بیثباتی مذاکرات، خودداری کردند. اما این مذاکرات از ماه مارس انجام نشده است.
اگرچه ایران و آزانس در ماه مارس توافق کردند که بحثها را با هدف حل و فصل این موارد احیا کنند، از زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به کشورهای عضو این هفته گفت که ایران در مورد ذرات یافت شده در سه سایت عمدتاً قدیمی اما اعلامنشده پاسخهای معتبری به آنها نداده است، این مناقشه به اوج خود رسیده است.
متن پیشنویس ارسال شده به کشورهای عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از ایران میخواهد که فوراً برای انجام تعهدات قانونی خود عمل کند و پیشنهاد مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای تعامل بیشتر برای شفافسازی و حل و فصل همه مسائل پادمانی باقیمانده را بپذیرد.
در متن یادشده به تاریخ سه شنبه، درباره اینکه کدام کشورها آن را تهیه کرده اند، اشاره ای نشده است. اما دو دیپلمات گفتند که این کشورها ایالات متحده و E3 یعنی فرانسه، بریتانیا و آلمان هستند.
این پیش نویس هنوز به طور رسمی برای جلسه ای که روز دوشنبه آغاز می شود، ارائه نشده است. اعضای شورای حکام می توانند بدون مخالفت آن را تصویب کنند یا به رای بگذارند، اما پیش نویس احتمالاً قبل از ارائه اصلاح می شود.
به نوشته رویترز، این اقدام احتمالاً خشم ایران را برمیانگیزد و به نوبه خود میتواند به چشمانداز نجات توافق هستهای 2015 ایران آسیب برساند. این در حالی است که گفتوگوهای غیرمستقیم بین ایران و ایالات متحده درباره احیای برجام به دلیل اختلاف درباره مسائل معدود باقیمانده، متوقف شده است.
در حالی که غرب مدعی است ایران در حال نزدیکتر شدن به آستانه هستهای است، وزارت امور خارجه ایران با تأکید بر صلحآمیز بودن برنامه هستهایاش، هشدار داد که به هر «اقدام غیرسازنده» که در نشست هفته آینده شورای حکام انجام شود پاسخ خواهد داد.
به گزارش کانال تلگرامی وزارت امور خارجه، سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت: «به طور طبیعی به هرگونه اقدام غیرسازنده شورای حکام، قوی و متناسب پاسخ خواهیم داد».
همچنین به گزارش رویترز، کاخ سفید روز چهارشنبه در بیانیه ای اعلام کرد که مقامات ایالات متحده و اسرائیل متعهد به هماهنگی تلاش ها برای جلوگیری از عبور ایران از آستانه هسته ای در نشستی با مقامات ارشد هستند.
به گفته کاخ سفید، مقامات همچنین در مورد گامهای اقتصادی و دیپلماتیک برای دستیابی به اهداف خود و بررسی همکاریهای جاری بین نظامیان آمریکایی و اسرائیلی در نشست روز سهشنبه گفتگو کردند.
از سوی دیگر، نشانه هایی وجود دارد مبنی بر اینکه ایران و ایالات متحده به سمت پذیرش چیزی به سمت «گزینه کما» – یا یک توافق موقت – حرکت می کنند تا از بن بست فعلی در مورد چگونگی احیای مجدد توافق هسته ای 2015 یا برجام خارج شوند.
بر اساس گزارش bne IntelliNews، در دسامبر گذشته "گزینه کما" توسط تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه کوئینسی پیش بینی شده بود.
تریتا پارسی، معاون اجرایی اندیشکده کوئینسی و رئیس سابق شورای ملی ایرانیان آمریکایی (NIAC) در مقالهای با عنوان «توافق هستهای ایران زنده نگه داشته خواهد شد - اما به سختی» نوشته است: «تظاهر به اینکه یک توافق بیجان هنوز ادامه دارد، به هیچ وجه گزینه خوبی نیست. اما ممکن است بهترین گزینهای باشد که در اختیار داریم».
پارسی در این مقاله آورده بود: مشکل اینجاست که واشنگتن گزینه های دیگری ندارد. تشدید بیشتر تحریم ها - یعنی تشدید سیاست "فشار حداکثری" رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ - فقط اوضاع را بدتر می کند. مقامات دولت بایدن به آسانی اذعان می کنند که خروج ترامپ از توافق هسته ای ایران و کمپین تحریمی او در وهله اول این آشفتگی را ایجاد کرد. بیشتر موارد مشابه راهی برای خروج از این ناکامی فراهم نمیکند.
همانطور که راب مالی، فرستاده جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در امور ایران، در سال 2019 به نیویورک تایمز گفت، «این یک خیال است که کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ به نحوی منجر به موافقت تهران با اقدامات سختگیرانه تر شود». بلینکن در سال 2015 نیز به همین ترتیب گفت که «فانتزی این است که اگر ما فشار را از طریق تحریم ها بیشتر کنیم، ایران به سادگی تسلیم هر خواستهای می شود».
دولت بایدن احتمالا در حال بررسی عملیات مخفیانه برای خرابکاری در برنامه هسته ای ایران است. اما این مسیر به طور گسترده توسط اسرائیلی ها دنبال شده است. حکم مقامات امنیتی اسرائیل و ایالات متحده این است که این اقدام نیز نتیجه معکوس داشته است - این فقط زمینهای را برای ایران فراهم می کند تا برنامه هسته ای خود را توسعه دهد.
سپس، البته، گزینه جنگ مطرح است. اما اساسااجتناب از یک درگیری نظامی غیرقابل پیش بینی دیگر در خاورمیانه در وهله اول یک عامل محرک اصلی در پیگیری مذاکره بر سر توافق هستهای بوده است. برای بایدن، کسی که برای بیرون کشیدن نیروهای آمریکایی از افغانستان تلفات سیاسی پرداخت و لاف زد که «برای اولین بار در 20 سال گذشته، ایالات متحده در حال جنگ نیست»، اینکه جنگی را با ایران آغاز کند -جنگی بسیار قدرتمندتر نسبت به جنگ با طالبان- منطقی نیست. همچنین این به هدف گستردهتر بایدن برای شیفت تمرکز آمریکا به سمت چین کمکی نمیکند.
در حالی که در صورت کنار گذاشتن دیپلماسی، تشدید به سمت درگیری محتملترین نتیجه باقی میماند، شرایط در حال تغییر نیز به یک نتیجه بالقوه دیگر نیز اجازه بروز داده است: برجام متلاشی میشود اما نمیمیرد، و طرفها وانمود میکنند که هنوز زنده است تا از بحرانی که مرگ رسمیاش به آن دامن میزند اجتناب کنند.
بگذارید آن را گزینه کما بنامیم. و به این فکر کنید که چگونه قدرت های غربی وانمود کردهاند که روند صلح اسرائیل و فلسطین در دهههای گذشته زنده بوده است.
تغییر شرایط و محاسبات از هر طرف چیزی است که این گزینه بالقوه را تنظیم می کند. در گذشته، هر موقعیتی که در حد یک معامله کامل نباشد، ناپایدار و مستعد تشدید به سمت درگیری بود. امروز اوضاع فرق کرده است.
بایدن به احتمال زیاد یک ترتیب کما را به رویارویی نظامی با ایران ترجیح میدهد، و حتی ممکن است آن را جذابتر از امتیازاتی ببیند که در نهایت باید به تهران در ازای احیای واقعی توافق بدهد.
علاوه بر این، فراتر از سرمایه سیاسی که بایدن برای بازگشت به توافق باید خرج کند، سرمایه بیشتری باید در سال 2023 خرج شود، زمانی که برجام آمریکا را ملزم به لغو تحریمهای ایران در کنگره میکند. بدون شک، تعداد کمی در کاخ سفید تنها چند ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری 2024 منتظر آن مبارزه کنگره هستند.
ترجیحات تهران نیز ممکن است به این سمت تغییر کند. یک مشکل اساسی در مذاکرات این است که لغو تحریمهای بایدن تا حد زیادی پوشالی است. تعداد کمی از شرکتها و سرمایهگذاران بینالمللی وارد بازار ایران میشوند مگر اینکه اطمینان داشته باشند که این معامله در انتخابات ریاستجمهوری 2024 دوام خواهد آورد.
ژرار آرود، سفیر سابق فرانسه در سازمان ملل روز جمعه در توییتی نوشت: «حتی اگر برجام بازگردانده شود، هیچ شرکت غربی جرأت نمیکند یک سنت در ایران سرمایهگذاری کند، هیچ بانک غربی هیچ معاملهای را در ایران با وجود تهدید بازگشت تحریمهای آمریکا در 2025 تامین مالی نخواهد کرد. یک بار کافی بود. ایرانیها این را میدانند.»
بدون لغو معتبر تحریمها، داد و ستد اساسی توافق از بین میرود. اگر لغو واقعی تحریمها تا سال 2025 اتفاق نمیافتد (و حتی در آن زمان نیز قطعی نیست که اتفاق بیافتد)، چرا تهران اکنون از اهرم هستهای خود دست بکشد؟ اما اگر توافق به کما برود، تهران اهرم هستهای خود را حفظ کرده و در عین حال روابط اقتصادی و سیاسی خود را با مسکو، پکن و سایر دولتهایی که تحریمهای واشنگتن را نادیده میگیرند، تقویت میکند.
اگرچه واضح است که این یک گزینه مطلوب نیست، اما هم نسبت به توافق بدون تحریم و هم نسبت به جنگ با ایالات متحده ارجحیت دارد. هرچند این امر مستلزم آن است که تهران پیشرفت های هسته ای خود را تعدیل کند، امری که ممکن است محقق شود زیرا دیگر ایالات متحده را برای پیوستن مجدد به توافق تحت فشار قرار نمیدهد.
با وجود کمبودهای این گزینه، اجتناب از بحران و جنگ به طور مشابه این امر را برای قدرت های اروپایی ارجح میکند. یک دیپلمات اتحادیه اروپا هفته گذشته به من گفت: «ما هرگز نخواهیم پذیرفت که برجام مرده است».
وایلد کارت البته اسرائیل است (wild card یک کارت بازی استکه به تشخیص بازیکنی که آن را در دست دارد، می تواند هر ارزش یا ویژگی دیگری از یک بازی را داشته باشد). علیرغم تلاش های گسترده بایدن برای ایجاد یک جبهه متحد با اسرائیل، مواضع دولت بنت به هیچ وجه تغییر نکرده است. بنت به طرز عجیبی همچنان با توافق ایران و همچنین بازگشت ایالات متحده به توافق، دیپلماسی در وین، توافق موقت کوچکتر و وضعیت موجود مخالف است. اسرائیل نگران است که این توافق فعالیتهای هسته ای ایران را عادی کند و به بهبود روابط ایران و آمریکا کمک کند. همچنین نگران است که برنامه تهران بی بند و بار رشد کند و ایران را به یک قدرت هسته ای بالفعل بدون توافق تبدیل کند.
مخالفت شدید اسراییل با یک برنامه هستهای مهار نشده و تهدیدهای نظامی بی وقفه ایران، دلیل عدم وجود گزینه کما در گذشته است. با این حال، امروز، با فرض اینکه ایران برنامه خود را خیلی تهاجمی گسترش ندهد و ایالات متحده تحریم هایی را که اقتصاد ایران را ضعیف نگه می دارد، حفظ کند، حتی اسرائیل ممکن است این وضعیت را به تشدید غیرقابل پیش بینی درگیری ترجیح دهد. هرچند به احتمال زیاد به تلاش برای خرابکاری در برنامه ایران ادامه خواهد داد، اما با حملات که کمتر جلب توجه کند.
تظاهر به اینکه یک معامله بیجان هنوز به حیات خود ادامه میدهد، به هیچ وجه گزینه خوبی نیست؛ تهران به گسترش دانش هستهای خود ادامه خواهد داد و اگر طرفین بعداً به میز مذاکره بازگردند، اهرم ایران بیشتر توسعه مییابد. اقتصاد این کشور همچنان آسیب خواهد دید، اما به احتمال زیاد خود را با تحریم ها وفق خواهد داد. ایران پیشرفت نخواهد کرد، اما دچار فروپاشی هم نخواهد شد. و دولت آینده ایالات متحده به احتمال زیاد، در حالت تعادل، خود را در موضع ضعیفتری در مذاکره خواهد یافت.
اما تا زمانی که همه طرفها هم هزینه دستیابی به موفقیت هستهای را (از نظر امتیازاتی که باید بدهند) و هم بهای پذیرش شکست دیپلماتیک را بسیار بالا بدانند، ممکن است برای باقی دوره ریاست جمهوری بایدن به سمت یک «چُرتِ غیربهینه و در عین حال ترجیحی توافق هستهای» همگرا شوند. به عبارتی تداوم حیات نباتی برجام بهتر از مرگ آن است.
این ارمغان دولتمردان و زنان غیور و رؤیاپرداز نیست، بلکه دستاورد سیاستمداران تاکتیکی خواهد بود که صرفاً به دنبال جلوگیری از بحرانی هستند که ممکن است تحت نظر آنها به وقوع بپیوندد.
منبع : اکو ایران